imitate

/ˈɪməˌtet//ˈɪmɪteɪt/

معنی: تقلید کردن، کپیه کردن
معانی دیگر: سرمشق قرار دادن، پیروی کردن (از کار کسی)، تاءسی کردن به، تقلید درآوردن، نوا درآوردن، ادای کسی را درآوردن، والوچیدن، نسخه برداشتن، روبرداری کردن، بدل سازی کردن، کپی کردن، همانند کردن یا بودن، نوای کسی را در اوردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: imitates, imitating, imitated
مشتقات: imitator (n.)
(1) تعریف: to follow the manner or pattern of; attempt to resemble; mimic.
مترادف: copy, emulate, mimic, resemble, simulate
مشابه: ape, echo, impersonate, mime, mirror, parody, pattern

- Small children often imitate their parents.
[ترجمه ناشناس] کودکان کوچک اغلب از ولدین خود تقلید میکنند
|
[ترجمه گوگل] بچه های کوچک اغلب از والدین خود تقلید می کنند
[ترجمه ترگمان] کودکان کوچک اغلب از والدین خود تقلید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He makes a living by imitating famous actors and singers.
[ترجمه شان] او با تقلید از هنر پیشگان و خوانندگان مشهور، گذران زندگی می کند ( زندگی خود را می چرخاند ) .
|
[ترجمه گوگل] او با تقلید از بازیگران و خوانندگان معروف امرار معاش می کند
[ترجمه ترگمان] او با تقلید از بازیگران مشهور و خوانندگان، امرار معاش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to reproduce the appearance of; copy.
مترادف: copy, duplicate, mimic, mirror, replicate, reproduce, simulate
مشابه: emulate, fake, falsify, impersonate, mock

- The secretary could imitate the president's handwriting.
[ترجمه گوگل] منشی می توانست از دستخط رئیس جمهور تقلید کند
[ترجمه ترگمان] منشی می تواند از دستخط رئیس جمهور تقلید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he tried to imitate the saint
او کوشید مقدسان را سرمشق قرار دهد.

2. paper made to imitate leather
کاغذی که ظاهرش مثل چرم است

3. glass handcrafted so as to imitate diamonds
شیشه ی ساخته شده با دست به گونه ای که شبیه الماس باشد

4. Decide what you want to do; don't just imitate others.
[ترجمه محمد م] تصمیم بگیر که میخواهی چکار کنی . فقط از دیگران تقلید نکن .
|
[ترجمه گوگل]تصمیم بگیرید که چه کاری می خواهید انجام دهید؛ فقط از دیگران تقلید نکنید
[ترجمه ترگمان]تصمیم بگیر چه کار کنی، فقط از دیگران تقلید نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He can imitate the cries of birds.
[ترجمه گوگل]او می تواند فریاد پرندگان را تقلید کند
[ترجمه ترگمان]می تواند از صدای پرندگان تقلید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some of the younger pop bands try to imitate their musical heroes from the past.
[ترجمه گوگل]برخی از گروه‌های پاپ جوان‌تر سعی می‌کنند از قهرمانان موسیقی گذشته خود تقلید کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از گروه های کوچک تر پاپ تلاش می کنند تا قهرمانان موزیکال خود را از گذشته تقلید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. James can imitate his father perfectly.
[ترجمه محمد م] جیمز میتواند کاملا ادای پدرش را درآورد .
|
[ترجمه گوگل]جیمز می تواند کاملاً از پدرش تقلید کند
[ترجمه ترگمان]جیمز می تواند به طور کامل از پدرش تقلید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was a splendid mimic and loved to imitate Winston Churchill.
[ترجمه شان] او مقلد خوبی بود و دوست داشت ادای وینستون چرچیل را در بیاورد.
|
[ترجمه گوگل]او یک مقلد باشکوه بود و دوست داشت از وینستون چرچیل تقلید کند
[ترجمه ترگمان]تقلید می کرد و از ین ستون چرچیل خوشش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Japanese have no wish to imitate Western social customs and attitudes.
[ترجمه گوگل]ژاپنی ها تمایلی به تقلید از آداب و رسوم و نگرش های اجتماعی غرب ندارند
[ترجمه ترگمان]ژاپنی ها تمایلی به تقلید از آداب و عادات اجتماعی غرب ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'd make fun of her dress and imitate her speech.
[ترجمه گوگل]من لباس او را مسخره می کردم و از صحبت های او تقلید می کردم
[ترجمه ترگمان]من از لباسش لذت می بردم و از گفتار او تقلید می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They produce artificial chemicals which exactly imitate particular natural ones.
[ترجمه گوگل]آنها مواد شیمیایی مصنوعی تولید می کنند که دقیقاً از مواد طبیعی خاصی تقلید می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مواد شیمیایی مصنوعی تولید می کنند که دقیقا تقلیدی از محصولات طبیعی خاص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wood is often painted to imitate stone.
[ترجمه گوگل]چوب اغلب به تقلید از سنگ نقاشی می شود
[ترجمه ترگمان]چوب اغلب برای تقلید از سنگ ساخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. James can imitate his teacher's speech perfectly.
[ترجمه گوگل]جیمز می تواند گفتار معلم خود را به خوبی تقلید کند
[ترجمه ترگمان]جیمز می تواند سخنرانی معلمش را کاملا تقلید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You should imitate her way of doing things.
[ترجمه گوگل]شما باید از روش او برای انجام کارها تقلید کنید
[ترجمه ترگمان] تو باید از روش اون تقلید کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. No computer can imitate the complex functions of the human brain.
[ترجمه گوگل]هیچ کامپیوتری نمی تواند عملکردهای پیچیده مغز انسان را تقلید کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کامپیوتری نمی تواند وظایف پیچیده مغز انسان را تقلید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقلید کردن (فعل)
assume, simulate, imitate, mimic, emulate, pattern

کپیه کردن (فعل)
imitate, copy, calk

انگلیسی به انگلیسی

• mimic, impersonate; emulate; copy, duplicate; resemble
if you imitate someone or something, you copy what they say or do.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : imitate
✅️ اسم ( noun ) : imitation / imitator
✅️ صفت ( adjective ) : imitative
✅️ قید ( adverb ) : _
✔️سرمشق قرار دادن
✔️تاءسی کردن به
✔️پیروی کردن ( از کار کسی )
✔️کپی کردن ( رفتار و کردار دیگری )
?Who taught you to be polite
This may sound weird but my friends actually taught me to be polite. I wasn’t a very nice person when I was a kid, and my parents often scolded ( =rebuked ) me for being rude to elders. One day, I remember watching one of my friends talking really nicely and politely to a senior. He was praised, and so 💎I started imitating💎 her. My parents were really surprised when I changed my attitude, and they gave me some sweets as I was “being a good kid”. I have been showing my politeness to everyone ever since
...
[مشاهده متن کامل]

تقلید از رفتار ، صحبت و حرکات کسی به قصد خنداندن
چُنوییدن = چنو ، یدن.
چنو. [ چ ُ ] ( ادات ) مخفف چون او ( ادات تشبیه ضمیر ) . همانند همچون او. بمانند او. بمعنی همچو او باشد. ( جهانگیری ) . مخفف چون او باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( شرفنامه منیری ) . مثل او. مانند او :
...
[مشاهده متن کامل]

با فراخی است ولیکن بستم تنگ زید
آنچنان شد که چنو هیچ ختنبر نبود.
ابوالعباس.
چنو نه هست و نه بود و نه نیز خواهد بود
فراق او متواتر هوای او سرمد.
منجیک.
کجا شد شه ترک افراسیاب
که دیگر چنو کس نبیند بخواب.
فردوسی
والوچیدن.

تقلید کردن
imitate ( verb ) = mimic ( verb )
به معناهای: ادا در آوردن، تقلید کردن
if you imitate someone or something, you copy what they say or do
تقلید کردن - کپی کردن از روی کسی ( کپی کردنِ چیزی که اون فرد انجام داده یا گفته )
مثال :
No matter how old are you, you will always want to imitate the undertaker.
This bird can imitate the human voice
این پرنده می تواند صدای انسان را تقلید کند
تقلید کردن از
الگو قرار دادن
سرمشق قرار دادن، پیروی کردن، تقلید کردن
۱. تقلید کردن از رفتار، پوشش یا طرز صحبت کسی.
۲. کپی و تقلید کردن.
شبیه سازی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس