imitative

/ˈɪməˌtetɪv//ˈɪmɪtətɪv/

معنی: جعلی، بدلی، تقلیدی
معانی دیگر: سرمشقی، والوچی، مانشی، مقلد، (هنرمند) تقلید درآر، مقلدانه، مصنوعی، ساختگی، ناسره

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: imitatively (adv.), imitativeness (n.)
(1) تعریف: tending to imitate or copy.
مشابه: mimic

(2) تعریف: of, involving, or characterized by reproduction, copying, or imitation; not original.
متضاد: original
مشابه: mimic

- The movie was dull and imitative, calling to mind various action movies that had come out in the past decade.
[ترجمه گوگل] فیلم کسل کننده و تقلیدی بود و فیلم های اکشن مختلفی را که در دهه گذشته اکران شده بودند به یاد می آورد
[ترجمه ترگمان] این فیلم ترسناک و تقلیدی بود و برای ذهن خود فیلم های اکشن متفاوتی را می خواند که در دهه گذشته از آن بیرون آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: in biology, closely resembling in features important to survival; mimetic.

جمله های نمونه

1. imitative word
واژه ای که صدای حیوان یا طبیعت را تقلید می کند

2. "bowwow" is an imitative word
((عوعو)) واژه ی تقلیدی است.

3. acting is an imitative art
بازیگری یکی از هنرهای تقلیدی است.

4. he is an imitative man
او آدم مقلدی است.

5. The style is imitative of Basque architecture.
[ترجمه گوگل]این سبک تقلیدی از معماری باسک است
[ترجمه ترگمان]این سبک تقلیدی از معماری باسک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His style of public speaking is imitative of the prime minister.
[ترجمه گوگل]سبک سخنرانی او تقلیدی از نخست وزیر است
[ترجمه ترگمان]سبک گفتار عمومی او تقلیدی از نخست وزیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His work has been criticized for being imitative and shallow.
[ترجمه گوگل]کار او به دلیل تقلیدی و سطحی بودن مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]کار او به خاطر تقلیدی و سطحی مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This disproves the theory that children are purely imitative.
[ترجمه گوگل]این نظریه را که کودکان صرفاً تقلیدی هستند، رد می کند
[ترجمه ترگمان]این نظریه این نظریه است که کودکان صرفا تقلیدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Young people might be provoked into imitative crime by the exploits they see on TV.
[ترجمه گوگل]جوانان ممکن است با سوء استفاده هایی که در تلویزیون می بینند به جنایت های تقلیدی تحریک شوند
[ترجمه ترگمان]جوانان با استفاده از exploits که در تلویزیون می بینند، ممکن است تحریک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And I could turn out imitative verse which expressed similar sentiments.
[ترجمه گوگل]و من می توانستم آیه تقلیدی را بیان کنم که احساسات مشابهی را بیان می کرد
[ترجمه ترگمان]و من می توانستم شعری تقلیدی را که احساسات مشابهی را بیان می کرد از دستم بیرون کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are other forms of imitative music played on instruments.
[ترجمه گوگل]اشکال دیگری از موسیقی تقلیدی وجود دارد که بر روی سازها نواخته می شود
[ترجمه ترگمان]اشکال دیگری از موسیقی تقلیدی وجود دارد که روی ابزار نواخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion the method of the imitative cervical radiculoneuritis could reflect clearly a acute stage model ofthe nerve root cervical spondylosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری روش رادیکولونوریت تقلیدی گردنی می‌تواند به وضوح مدل مرحله حاد اسپوندیلوز گردنی ریشه عصبی را منعکس کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش of تقلیدی گردنی می تواند به وضوح یک مدل مرحله ای دقیق از عصب گردنی، عصب گردنی، را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cassirer takes the imitative theory of culture as a main opposite theory to criticize.
[ترجمه گوگل]کاسیرر نظریه تقلیدی فرهنگ را به عنوان نظریه مخالف اصلی برای نقد می گیرد
[ترجمه ترگمان]Cassirer نظریه تقلیدی فرهنگ را به عنوان یک نظریه مخالف اصلی مورد انتقاد قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Onomatopoeic words are imitative of noises; it was independently developed in more than one place as an onomatopoetic term- Harry Hoijer.
[ترجمه گوگل]واژه‌های علم‌شناسی تقلیدی از صداها هستند این به طور مستقل در بیش از یک مکان به عنوان یک اصطلاح علم شناسی توسعه یافت - هری هویجر
[ترجمه ترگمان]کلمات onomatopoeic تقلیدی از صداها هستند؛ آن به طور مستقل در بیش از یک مکان به عنوان یک واژه onomatopoetic - هری Hoijer توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The identification of the imitative or genuine the laser carve seal andthe new problem for people.
[ترجمه گوگل]شناسایی مهر و موم تقلیدی یا اصیل حکاکی لیزری و مشکل جدید برای مردم
[ترجمه ترگمان]شناسایی تقلیدی یا حقیقی لیزر باعث ایجاد و ایجاد یک مشکل جدید برای مردم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جعلی (صفت)
feigned, bogus, spurious, fictitious, counterfeit, apocryphal, colorable, imitative, colourable, trumped-up

بدلی (صفت)
artificial, spurious, counterfeit, imitative

تقلیدی (صفت)
imitative, mock, simulative

انگلیسی به انگلیسی

• mimicking, copying, tending to imitate; of or pertaining to imitation; counterfeit; made to look like something or someone
behaviour that is imitative copies someone else's behaviour; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : imitate
✅️ اسم ( noun ) : imitation / imitator
✅️ صفت ( adjective ) : imitative
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس