impetuousness


تندی، بی پروایی

جمله های نمونه

1. His level - headedness counter - balances her impetuousness.
[ترجمه گوگل]سطح او - ضد سرگیجه - تندخویی او را متعادل می کند
[ترجمه ترگمان]His level - اش را متعادل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In order to avoid emotional impetuousness, exaggerating in publicity and superficial understanding, should we go back to the study and listen attentively to the remote and far-reaching teaching?
[ترجمه گوگل]برای پرهیز از تندخویی عاطفی، اغراق در تبلیغات و درک سطحی، آیا باید به مطالعه برگردیم و با دقت به آموزه های دور و گسترده گوش کنیم؟
[ترجمه ترگمان]به منظور اجتناب از احساسات عاطفی، اغراق در تبلیغات و درک سطحی، باید به مطالعه برگردیم و با دقت به تدریس دور و دور گوش فرا دهیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And, he adds, there is an element of impetuousness, which might result from being a woman.
[ترجمه گوگل]و او می افزاید، عنصری از تندخویی وجود دارد که ممکن است ناشی از زن بودن باشد
[ترجمه ترگمان]و اضافه می کند که یک عنصر of وجود دارد که ممکن است ناشی از یک زن بودن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Malak's former Masters were well aware of this impetuousness during his days at the training academy on Dantooine.
[ترجمه گوگل]استادان سابق ملک در روزهایی که او در آکادمی آموزشی در دانتوئین مشغول به کار بود، به خوبی از این شور و شتاب آگاه بودند
[ترجمه ترگمان]استادان قدیم Malak در دوران او در آکادمی آموزشی on به خوبی از این موضوع آگاه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Present I am having the tranquil center impetuousness, also is tracking down the impetuous center tranquility, is contradictory still.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر من دارای شتاب مرکز آرام هستم، همچنین ردیابی آرامش مرکز تند، همچنان متناقض است
[ترجمه ترگمان]حال که من مرکز آرام impetuousness را دارم، آن آرامش مرکز impetuous را نیز ردیابی می کند، با این وجود متناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wright's reputation for impetuousness seems to have made him attractive to women who played haphazardly with their own personal attachments.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شهرت رایت برای تندخویی او را برای زنانی که به طور تصادفی با وابستگی های شخصی خود بازی می کردند جذاب کرده است
[ترجمه ترگمان]شهرت (رایت)برای impetuousness به نظر می رسد او را برای زنانی جذاب کرده است که به طور تصادفی با وابستگی های شخصی خود بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And, he adds, "there is an element of impetuousness of judgment, which might result from being a woman.
[ترجمه گوگل]و او می افزاید: «عنصری از تند قضاوت وجود دارد که ممکن است ناشی از زن بودن باشد
[ترجمه ترگمان]و اضافه می کند: \" یک عنصر of وجود دارد که ممکن است ناشی از بودن یک زن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Impetuousness and recklessness is one of them.
[ترجمه گوگل]تندخویی و بی پروایی یکی از آنهاست
[ترجمه ترگمان]impetuousness \"و\" recklessness \"یکی از اوناست\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Considering your impetuousness and the number of your enemies, a dozen dozen more might be a good idea.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن تندخویی و تعداد دشمنانتان، ده ها تن دیگر ممکن است ایده خوبی باشد
[ترجمه ترگمان]با توجه به impetuousness و تعداد دشمنان شما، ده دوازده نفر دیگر هم فکر خوبی خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And her coolness and calculation may not go down so badly after the impetuousness of the Bush years.
[ترجمه گوگل]و خونسردی و محاسبات او ممکن است پس از تندخویی سالهای بوش به شدت پایین نیاید
[ترجمه ترگمان]و سردی و محاسبات او ممکن است پس از the سال بوش به شدت کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hastiness, recklessness, lack of caution, impulsiveness

پیشنهاد کاربران

بپرس