impresario

/ˌɪmpreˈsɑːriˌoʊ//ˌɪmprɪˈsɑːrɪəʊ/

معنی: مدیر اپرا، مدیر اماکن تفریحی و نمایشی، مدیریا راهنمای اپرا و کنسرت
معانی دیگر: (اپرا یا باله و غیره) مدیر، کارگردان، برنامه ریز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: impresarios
(1) تعریف: one who sponsors, produces, or manages public entertainments or entertainers, esp. one who directs or arranges tours for an opera company.

(2) تعریف: any manager or producer.

جمله های نمونه

1. The Prague impresario Guardasoni was given the unenviable task of getting one together.
[ترجمه گوگل]امپرساریو گوارداسونی پراگ وظیفه غیرقابل رشکداری را بر عهده گرفت که یکی را گرد هم آورد
[ترجمه ترگمان]نمایش مدیر نمایش پراگ، یعنی Guardasoni، وظیفه نامطلوب به دست آوردن یک نفر را به عهده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He fancied himself as something of an impresario, and had some experience negotiating contracts with Hollywood studios.
[ترجمه گوگل]او خود را به عنوان یک امپرساریو تصور می کرد و تجربه ای در مذاکره با استودیوهای هالیوود داشت
[ترجمه ترگمان]او خود را به عنوان چیزی شبیه به یک مدیر نمایش تصور می کرد، و تجربیاتی در مذاکره با استودیوهای هالیوود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Spennymoor impresario John Wray met Angie last summer and was inspired to book her for several tours of the North-East.
[ترجمه گوگل]جان رای، امپرساریو اسپنیمور، تابستان گذشته با آنجی ملاقات کرد و از او الهام گرفت که او را برای چندین تور شمال شرقی رزرو کند
[ترجمه ترگمان]Spennymoor، \"جان Wray\" (John Wray)، در تابستان سال گذشته با انجی ملاقات کرد و از او اله ام گرفت تا او را برای چندین تور از شمال شرق رزرو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was Zyama Karp, the impresario of the Russian Riviera restaurant.
[ترجمه گوگل]او زیاما کارپ، امپرساریو رستوران روسی ریویرا بود
[ترجمه ترگمان]وی Zyama کارپ، مدیر رستوران Russian Riviera بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pop impresario is set to become Sir Simon Cowell as a reward for his services to music and charity work.
[ترجمه گوگل]این امپرساریو پاپ قرار است به عنوان پاداشی برای خدماتش به موسیقی و کارهای خیریه، سر سیمون کاول شود
[ترجمه ترگمان]این کارگردان پاپ قرار است که به سر سایمون کاول به عنوان پاداش خدماتش به موسیقی و کاره ای خیریه تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, David Atkins, the Australian impresario who produced the show, said the organisers of the event were unable to contain their exuberance.
[ترجمه گوگل]با این حال، دیوید اتکینز، امپرساریو استرالیایی که این نمایش را تهیه کرد، گفت که برگزارکنندگان این رویداد قادر به مهار شور و هیجان خود نبودند
[ترجمه ترگمان]با این حال، دیوید Atkins، کارگردان استرالیایی، که این نمایش را به نمایش گذاشت، گفت که سازمان دهندگان این رویداد نتوانستند از سرزندگی آن ها خودداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The five-member band, put together by pop impresario Louis Walsh, who also assembled Girls Aloud and Westlife, was most popular in Ireland, Australia, New Zealand, Asia and Britain.
[ترجمه گوگل]این گروه پنج نفره که توسط امپرساریو پاپ، لوئیس والش، که Girls Aloud و Westlife را نیز مونتاژ می‌کرد، در ایرلند، استرالیا، نیوزیلند، آسیا و بریتانیا محبوبیت بیشتری داشت
[ترجمه ترگمان]این گروه پنج نفره به وسیله \"لوئیس والش\" که همچنین گروه \"گروه\" گروه \"Westlife\" را گرد هم جمع کرده بود، در ایرلند، استرالیا، نیوزلند، آسیا و بریتانیا محبوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The impresario will present an expanded series of concerts next season.
[ترجمه گوگل]Impresario در فصل آینده مجموعه گسترده ای از کنسرت ها را ارائه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر نمایش، مجموعه گسترده ای از کنسرت ها را در فصل آینده ارائه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The impresario had buttoned his astrakhan coat.
[ترجمه گوگل]امپرساریو دکمه های کت استراخانی اش را بسته بود
[ترجمه ترگمان]مدیر اپرا کتی astrakhan را تکمه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Not long after World War II, a small-time impresario in Los Angeles named Irwin Parnes heard what he thought was a great pianist at a cocktail party of Hungarians.
[ترجمه گوگل]اندکی پس از جنگ جهانی دوم، یک امپرساریو کوچک در لس آنجلس به نام ایروین پارنز در یک کوکتل مهمانی مجارستانی شنید که به نظر او پیانیست بزرگی است
[ترجمه ترگمان]مدتی بعد از جنگ جهانی دوم، مدیر تئاتر کوتاهی در لس آنجلس به نام ایروین Parnes شنید که او نوازنده پیانوی بزرگی در مهمانی cocktail است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Proms was the brainchild of the impresario Robert Newman, manager of the newly built Queen's Hall in London.
[ترجمه گوگل]Proms زاییده فکر رابرت نیومن امپرساریو، مدیر تالار کوئینز هال جدید در لندن بود
[ترجمه ترگمان]\"Proms\" زاییده فکر مدیر نمایش \"رابرت نیومن\"، مدیر سالن جدید ملکه در لندن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Geffen, the music impresario and a co-founder of DreamWorks SKG, and Eli Broad, a real estate developer, have explored making bids for The Los Angeles Times.
[ترجمه گوگل]گفن، امپرساریو موسیقی و یکی از بنیانگذاران DreamWorks SKG، و الی برود، یک توسعه دهنده املاک و مستغلات، پیشنهادهایی برای لس آنجلس تایمز را بررسی کرده اند
[ترجمه ترگمان]Geffen،، مدیر موسیقی و یکی از بنیانگذاران شرکت DreamWorks SKG، و الی پهن، یک توسعه دهنده املاک، در حال بررسی پیشنهادهای خود برای لس آنجلس تایمز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The impresario, best known for The X Factor and American Idol, has "reshaped 21st century television and music around the world, " organisers said.
[ترجمه گوگل]برگزارکنندگان گفتند که این امپرساریو که بیشتر برای X Factor و American Idol شناخته می شود، "تلویزیون و موسیقی قرن 21 را در سراسر جهان تغییر داده است "
[ترجمه ترگمان]سازمان دهندگان گفتند که مدیر نمایش که به خاطر فاکتور ایکس و بت آمریکایی شناخته شده است، تلویزیون و موسیقی قرن ۲۱ ام را در سراسر جهان تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There were several large photographs and the one that he was particularly fond of certainly gives the impression of the successful impresario.
[ترجمه گوگل]چندین عکس بزرگ وجود داشت و عکسی که او به طور خاص به آن علاقه داشت، مطمئناً تصور یک امپرساریو موفق را می دهد
[ترجمه ترگمان]چندین عکس بزرگ وجود داشت و عکسی که او به طور خاص به او علاقه مند بود، به طور حتم به او این احساس را می داد که مدیر نمایش موفق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدیر اپرا (اسم)
impresario

مدیر اماکن تفریحی و نمایشی (اسم)
impresario

مدیریا راهنمای اپرا و کنسرت (اسم)
impresario

انگلیسی به انگلیسی

• one who organizes and manages public entertainments
an impresario is a person who arranges for plays, concerts, and musicals to be performed.

پیشنهاد کاربران

( اپرا، تئاتر، نمایش و . . ) مدیر اجرایی، گرداننده
( مجازاً ) میدان دار، صحنه گردان
مدیر برنامه نمایش ها و کنسرت ها - مدیر اپرا - مروج - دلال - تبلیغات چی - تنظیم کننده - کارچاق کن در برنامه های نمایشی - ناظر
organizer, stage manager*
A person who organizes and often finances concerts, plays, or operas*
a person who arranges different types of public entertainment, such as theatre, musical, and dance events*
پیش برنده مراکز های تفریحی و سرگرمی و . . .
میتوان از promotor هم استفاده کرد هم معنی هم هستند.

بپرس