in brief


خلاصه، دردسر ندهم

جمله های نمونه

1. In brief, I have made up my mind to quit job.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، من تصمیم خود را به ترک کار گرفته ام
[ترجمه ترگمان]خلاصه، تصمیم گرفته ام از کارم استعفا بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Here again are today's headlines in brief.
[ترجمه گوگل]در اینجا دوباره سرفصل های امروز به طور خلاصه آورده شده است
[ترجمه ترگمان]در اینجا دوباره عناوین خبری امروز به طور خلاصه ارائه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She learnt to sleep in brief snatches.
[ترجمه گوگل]او خوابیدن را به صورت کوتاه یاد گرفت
[ترجمه ترگمان]یاد گرفته بود که در لحظات کوتاهی بخوابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In brief, it's like this.
[ترجمه گوگل]خلاصه اینجوریه
[ترجمه ترگمان]خلاصه، این طوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To begin with, I'd like to tell in brief the importance of the work.
[ترجمه گوگل]برای شروع، می خواهم به طور خلاصه اهمیت کار را بگویم
[ترجمه ترگمان]برای شروع، دوست دارم به خلاصه، موضوع کار را کوتاه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We should, in brief, invest heavily in digital systems.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، ما باید سرمایه گذاری زیادی در سیستم های دیجیتال داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید به طور خلاصه، به شدت در سیستم های دیجیتال سرمایه گذاری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sleep came to him in brief snatches.
[ترجمه گوگل]خواب در قاپ های کوتاه به سراغش آمد
[ترجمه ترگمان]خواب در لحظات کوتاهی به سراغش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now the rest of the news in brief.
[ترجمه گوگل]حالا بقیه اخبار به طور خلاصه
[ترجمه ترگمان]حالا بقیه خبرها را خلاصه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In brief, the meeting was a disaster.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، جلسه یک فاجعه بود
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، جلسه یک فاجعه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In brief, the President plans to cut defense spending and lower taxes.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، رئیس جمهور قصد دارد هزینه های دفاعی و مالیات ها را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، رئیس جمهور قصد دارد هزینه های دفاعی و مالیات های کم تر را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In brief, it was a fertile testing ground for those wishing to demonstrate prowess in their mastery of econometric technique.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، این یک زمینه آزمایشی حاصلخیز برای کسانی بود که مایل به نشان دادن مهارت در تسلط خود بر تکنیک اقتصادسنجی بودند
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، این یک زمین آزمایشی حاصلخیز برای کسانی بود که تمایل به نشان دادن مهارت در تسلط خود از تکنیک اقتصادسنجی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In brief, the amount can be compared with the rate of natural radiation and so establish the date of a specimen.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، مقدار را می توان با میزان تابش طبیعی مقایسه کرد و بنابراین تاریخ یک نمونه را تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، این مقدار می تواند با میزان تشعشع طبیعی مقایسه شود و بنابراین تاریخ نمونه را تثبیت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In brief,(sentence dictionary) take no risks.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، (فرهنگ جملات) هیچ ریسکی نکنید
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، (فرهنگ لغت)هیچ خطری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In brief Constable reckons it will have the first UK-published book on the Waco disaster.
[ترجمه گوگل]Constable به طور خلاصه اولین کتاب منتشر شده در بریتانیا در مورد فاجعه Waco را خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، کانستبل فکر می کند که اولین کتاب منتشر شده بریتانیا در مورد فاجعه Waco را خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Where, in brief, was tap dance on the eve of millennium?
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، رقص تپ در آستانه هزاره کجا بود؟
[ترجمه ترگمان]کجا، در مدت کوتاهی، در آستانه هزار سال رقص شروع به رقص می کردند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in short, in few words

پیشنهاد کاربران

بپرس