in custody


در بازداشت، تحت توقیف

جمله های نمونه

1. He is in custody awaiting trial .
[ترجمه گوگل]او در بازداشت به سر می برد و در انتظار محاکمه است
[ترجمه ترگمان]او در زندان منتظر محاکمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was kept in custody for his own safety.
[ترجمه گوگل]او برای امنیت خودش در بازداشت نگه داشته شد
[ترجمه ترگمان]او به خاطر امنیت خودش در بازداشت نگه داشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Carter was remanded in custody for seven days.
[ترجمه گوگل]کارتر به مدت هفت روز در بازداشت قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]کارتر برای مدت هفت روز در بازداشت به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Smith was remanded in custody until Tuesday.
[ترجمه گوگل]اسمیت تا روز سه شنبه در بازداشت به سر برد
[ترجمه ترگمان]اسمیت تا سه شنبه در بازداشت به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He spent a week in custody on remand awaiting sentence.
[ترجمه گوگل]او یک هفته را در بازداشت به سر برد و در انتظار صدور حکم بود
[ترجمه ترگمان]او یک هفته را در بازداشت به انتظار محکومیت گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The families of people who die in custody are in a legal no-man's-land when they try to discover what went wrong.
[ترجمه گوگل]خانواده‌های افرادی که در بازداشت می‌میرند، وقتی سعی می‌کنند کشف کنند که چه اتفاقی اشتباه افتاده است، در یک سرزمین غیرقانونی هستند
[ترجمه ترگمان]خانواده های افرادی که در حبس جان خود را از دست می دهند، در زمانی که سعی می کنند دریابند که چه اتفاقی افتاده است، در یک زمین حقوقی قانونی بسر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The young offender had to be remanded in custody for ten days.
[ترجمه گوگل]این مجرم جوان باید به مدت ده روز در بازداشت قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]مجرم جوان مجبور شد به مدت ده روز در بازداشت به سر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You will be remanded in custody until your trial.
[ترجمه گوگل]شما تا زمان محاکمه در بازداشت قرار خواهید گرفت
[ترجمه ترگمان]تا محاکمه شما در بازداشت به سر خواهید برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A man has been remanded in custody charged with the murder of a schoolgirl.
[ترجمه گوگل]مردی به اتهام قتل یک دختر مدرسه ای در بازداشت قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مردی که به جرم قتل یک دختر مدرسه ای در بازداشت به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Carter has been refused bail and will remain in custody.
[ترجمه گوگل]کارتر با وثیقه مخالفت کرده و همچنان در بازداشت باقی خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]کارتر از قید وثیقه امتناع کرده و در بازداشت باقی خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The magistrate remanded him in custody for two weeks.
[ترجمه گوگل]قاضی دادگاه او را به مدت دو هفته در بازداشت قرار داد
[ترجمه ترگمان]رئیس دادگاه دو هفته است که او را بازداشت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She will remain in custody while reports are prepared about her mental condition.
[ترجمه گوگل]او تا زمانی که گزارش هایی از وضعیت روحی او تهیه شود، در بازداشت باقی خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]او در حالی که گزارش ها در مورد وضعیت روانی او آماده هستند در بازداشت باقی خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was remanded in custody until 28 June by Bow Street Magistrates.
[ترجمه گوگل]او تا 28 ژوئن توسط دادگاه Bow Street در بازداشت قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او تا ۲۸ ژوئن توسط Bow Street در بازداشت به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The accused was remanded in custody for a week.
[ترجمه گوگل]متهم به مدت یک هفته در بازداشت قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این متهم به مدت یک هفته در بازداشت به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in detention, confined, imprisoned, being held by officers of the law

پیشنهاد کاربران

بپرس