in full


1- به طور کامل (و خلاصه نشده)، تمام و کمال، بدون حذف و زدگی، مشروح 2- به مبلغ کامل، به میزان تمام

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in the complete or required amount.
مترادف: completely, entirely, fully, in toto, totally, wholly

جمله های نمونه

1. I enclose £6 20, in full payment of the bill.
[ترجمه گوگل]من 6 20 پوند را به صورت کامل پرداخت می کنم
[ترجمه ترگمان]با پرداخت کامل صورت حساب ۶ پوند به مبلغ ۲۰ پوند پرداخت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. references are given in full at the end of this article.
[ترجمه گوگل]منابع به طور کامل در پایان این مقاله آورده شده است
[ترجمه ترگمان]مراجع در پایان این مقاله به طور کامل ارایه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The loan must be repaid in full by December 3
[ترجمه گوگل]وام باید تا 3 دسامبر به طور کامل بازپرداخت شود
[ترجمه ترگمان]این وام باید تا ۳ دسامبر به طور کامل بازپرداخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We are in full agreement with the points raised in your letter.
[ترجمه گوگل]ما با نکات مطرح شده در نامه شما کاملا موافقیم
[ترجمه ترگمان]ما در حال توافق کامل با نکاتی که در نامه شما مطرح شده است هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The clear, lively illustrations are in full colour.
[ترجمه گوگل]تصاویر واضح و پر جنب و جوش به صورت تمام رنگی هستند
[ترجمه ترگمان]تصاویر واضح و زنده رنگی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The lilies are in full bloom.
[ترجمه گوگل]نیلوفرها در شکوفه کامل هستند
[ترجمه ترگمان]گله ای سوسن کاملا غنچه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The speaker stood in full view of the crowd.
[ترجمه گوگل]سخنران در مقابل دیدگان جمعیت ایستاد
[ترجمه ترگمان]سخنران در مقابل جمعیت ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The statue shows King Richard in full stature beside his horse.
[ترجمه گوگل]مجسمه پادشاه ریچارد را با قد کامل در کنار اسبش نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]مجسمه شاه ریچارد را در قد کامل کنار اسبش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The apple trees are in full bearing.
[ترجمه گوگل]درختان سیب در حال باروری کامل هستند
[ترجمه ترگمان]درختان سیب به طور کامل تحمل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In full light, you could see Alison was well over forty.
[ترجمه گوگل]در نور کامل، می‌توانستید ببینید آلیسون بیش از چهل سال دارد
[ترجمه ترگمان]در نور کامل، شما می توانستید ببینید که آلیسون بیش از چهل سال داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Any costs that you incur will be reimbursed in full.
[ترجمه گوگل]هر گونه هزینه ای که متحمل شوید به طور کامل بازپرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]هر هزینه هایی که متحمل شود به صورت کامل بازپرداخت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The oriental cherry is in full blossom.
[ترجمه گوگل]گیلاس شرقی در شکوفه کامل است
[ترجمه ترگمان]گیلاس و گیلاس شرقی پر از شکوفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your money will be refunded in full.
[ترجمه گوگل]پول شما به طور کامل مسترد خواهد شد
[ترجمه ترگمان] پول تو پر از پول میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is not in full possession of all his mental faculties.
[ترجمه گوگل]او تمام توانایی های ذهنی خود را به طور کامل در اختیار ندارد
[ترجمه ترگمان]او تمام قوای عقلانی خود را در اختیار ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For the dress rehearsal, the cast will be in full costume.
[ترجمه گوگل]برای تمرین لباس، بازیگران با لباس کامل حضور خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]، برای تمرین لباس گچ تو لباس کامل میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fully, wholly; completely

پیشنهاد کاربران

بپرس