in no way

جمله های نمونه

1. These measures in no way replace the need for regular safety checks.
[ترجمه گوگل]این اقدامات به هیچ وجه جایگزین نیاز به بررسی های ایمنی منظم نمی شود
[ترجمه ترگمان]این اقدامات به هیچ وجه نیازی به بازرسی های معمول ایمنی ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She is in no way to blame.
[ترجمه گوگل]او به هیچ وجه مقصر نیست
[ترجمه ترگمان]او هیچ گناهی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A spokesman insisted the two events were "in no way related".
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی اصرار داشت که این دو رویداد "به هیچ وجه مرتبط نیستند"
[ترجمه ترگمان]یک سخنگو اصرار داشت که این دو رویداد به هیچ وجه به هم مرتبط نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This should in no way be seen as a defeat.
[ترجمه گوگل]این به هیچ وجه نباید به عنوان یک شکست تلقی شود
[ترجمه ترگمان]این به هیچ وجه نباید به عنوان یک شکست دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was in no way to blame.
[ترجمه گوگل]او به هیچ وجه مقصر نبود
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه تقصیری نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His enthusiasm was in no way flagging.
[ترجمه گوگل]شور و شوق او به هیچ وجه برجسته نبود
[ترجمه ترگمان]شور و شوق او به هیچ وجه کم نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In no way can theory be separated from practice.
[ترجمه گوگل]به هیچ وجه نمی توان نظریه را از عمل جدا کرد
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه نمی توان تئوری را از عمل جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This magazine in no way glorifies gangs.
[ترجمه گوگل]این مجله به هیچ وجه از باندها تجلیل نمی کند
[ترجمه ترگمان]این مجله به هیچ وجه دسته های تبهکار را نشان نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her tattered clothes in no way detracted from her beauty.
[ترجمه گوگل]لباس های پاره شده او به هیچ وجه از زیبایی او کم نمی کرد
[ترجمه ترگمان]لباس های پاره و پاره پاره او از زیبایی روت رخت بر بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was in no way representative of dog-trainers in general.
[ترجمه گوگل]او به هیچ وجه نماینده مربیان سگ به طور کلی نبود
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه نماینده مربیان سگ نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They believe that submission in no way implies inferiority.
[ترجمه گوگل]آنها معتقدند که تسلیم به هیچ وجه به معنای حقارت نیست
[ترجمه ترگمان]آن ها بر این باورند که تسلیم به هیچ وجه خود کم بینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This was in no way false modesty - he considered engineering one of the highest possible callings.
[ترجمه گوگل]این به هیچ وجه تواضع کاذب نبود - او مهندسی را یکی از بالاترین خواسته های ممکن می دانست
[ترجمه ترگمان]این، به هیچ وجه، فروتنی دروغین نبود - به عنوان یکی از عالی ترین callings ممکن در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This prejudice, as we will see, in no way disappears or even diminishes in Feuerbach's later theory of religion.
[ترجمه گوگل]این تعصب، همانطور که خواهیم دید، به هیچ وجه در نظریه دین بعدی فویرباخ از بین نمی رود یا حتی کاهش نمی یابد
[ترجمه ترگمان]این تعصب، همان طور که خواهیم دید، به هیچ وجه ناپدید نمی شود و یا حتی در نظریه بعدی دین تقلیل می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This interpretation in no way diminishes the enigma of the relationship between electrochemical events in the nervous system and conscious experiences.
[ترجمه گوگل]این تعبیر به هیچ وجه معمای رابطه بین رویدادهای الکتروشیمیایی در سیستم عصبی و تجربیات آگاهانه را کاهش نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این تفسیر به هیچ وجه معمای رابطه بین رویداده ای الکتروشیمیایی در سیستم عصبی و تجربیات آگاهانه را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in no manner, absolutely not, not at all

پیشنهاد کاربران

این یک ساختار گرامری هست که به دلیل inversion ای که درش وجود داره معروفه. یعنی میگیم:
In no way will I do that
به جای اینکه بگیم:
In no way I will do that
به هیچ وجه
تحت هیچ شرایطی
In no way do i lie
تحت هیچ شرایطی دروغ نمیگم
idiom
not at all : not in any parts
In no way am I like my father.
Merriam Webster Dictionary
or not in any way. phrase. You use in no way or not in any way to emphasize that a statement is not at all true. [emphasis]
...
[مشاهده متن کامل]

In no way am I going to adopt any of his methods.
A spokesman insisted the two events were 'in no way related'.
'He hasn't become more boring has he?' she laughs. 'No. Not in any way. '
Collins Dictionary

اصلا، ابدا، عُمرا
به هیچ عنوان
غیر ممکن

بپرس