in the pipeline

جمله های نمونه

1. New laws to deal with this abuse are in the pipeline.
[ترجمه گوگل]قوانین جدیدی برای مقابله با این سوء استفاده در دستور کار است
[ترجمه ترگمان]قوانین جدید برای مقابله با این سو استفاده در خط لوله قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We have an interesting new database program in the pipeline. It should be on sale early next year.
[ترجمه گوگل]ما یک برنامه پایگاه داده جدید و جالب در راه داریم اوایل سال آینده باید به فروش برسد
[ترجمه ترگمان]ما یک برنامه پایگاه داده جدید جالب در این خط لوله داریم باید اوایل سال آینده در معرض فروش قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. More job losses are in the pipeline.
[ترجمه گوگل]از دست دادن مشاغل بیشتر در راه است
[ترجمه ترگمان]تلفات شغلی بیشتری در این خط لوله وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Already in the pipeline is a 9 per cent pay increase for teachers.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر افزایش 9 درصدی دستمزد معلمان در دستور کار است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در خط لوله، ۹ درصد افزایش حقوق معلمان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Important new laws are already in the pipeline.
[ترجمه گوگل]قوانین جدید مهم در حال حاضر در دست تولید هستند
[ترجمه ترگمان]قوانین مهم جدیدی پیش از این در خط لوله قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The theatre company has several new productions in the pipeline for next season.
[ترجمه گوگل]این گروه تئاتر چندین اثر جدید را برای فصل آینده در دستور کار دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت تئاتر چندین محصول جدید در این خط لوله برای فصل بعد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Important changes are already in the pipeline.
[ترجمه گوگل]تغییرات مهم در حال حاضر در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]تغییرات مهم در حال حاضر در خط لوله هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But another round of solutions may be in the pipeline, too.
[ترجمه گوگل]اما دور دیگری از راه حل ها نیز ممکن است در دست تولید باشد
[ترجمه ترگمان]اما یک دور دیگر از راه حل ها ممکن است در خط لوله نیز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Projects in the pipeline include office buildings, leisure facilities and a chain of hamburger bars.
[ترجمه گوگل]پروژه‌های در حال ساخت شامل ساختمان‌های اداری، امکانات تفریحی و زنجیره‌ای از بارهای همبرگر است
[ترجمه ترگمان]پروژه ها در این خط لوله شامل ساختمان های اداری، امکانات تفریحی و زنجیره ای از bars می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr Sherwood said other co-operative initiatives were in the pipeline.
[ترجمه گوگل]آقای شروود گفت که سایر ابتکارات تعاونی نیز در دست اقدام است
[ترجمه ترگمان]آقای شروود گفت که سایر ابتکارات مشترک در این خط لوله انجام شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Also in the pipeline are a couple of Service Quality Development videos on counter courtesy and telephone techniques.
[ترجمه گوگل]همچنین چند ویدیوی توسعه کیفیت خدمات در مورد نزاکت و تکنیک های تلفن در دست انتشار است
[ترجمه ترگمان]همچنین در این خط لوله چند ویدیو از برنامه های توسعه کیفیت سرویس در زمینه مقابله با نزاکت و تکنیک های تلفنی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tenneco and Williams were previously joint venture partners in the pipeline.
[ترجمه گوگل]تنکو و ویلیامز قبلاً شرکای سرمایه گذاری مشترک در خط لوله بودند
[ترجمه ترگمان]Tenneco و ویلیامز قبلا شرکای تجاری مشترکی در این خط لوله بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But several are in the pipeline and there have been trials.
[ترجمه گوگل]اما چندین مورد در حال انجام است و آزمایشاتی نیز انجام شده است
[ترجمه ترگمان]اما چندین نفر در این خط لوله هستند و محاکمه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Administrator Denise Gilgallon said many exciting projects were in the pipeline.
[ترجمه گوگل]مدیر اجرایی دنیس گیلگالون گفت که بسیاری از پروژه های هیجان انگیز در راه است
[ترجمه ترگمان]مدیر این خط، دنیز بایکال گفت که بسیاری از پروژه های هیجان انگیز در خط لوله قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• on the way; in progress, being worked on

پیشنهاد کاربران

⭐In the Pipeline
Being prepared for the marketplace, being worked on
⭐In the pipeline
1. In process, under way
, as in The blueprints for the new machine are in the pipeline, but it will take months to get approval
...
[مشاهده متن کامل]

2. Budgeted for something but not yet spent
, as in There's $5 million more in the pipeline for the city schools
Dictionary. com@
⭐in the pipeline
1 ) being planned
The theatre company has several new
👈🏿productions in the pipeline for next season
2 ) being developed
👈🏿Twenty - eight lawsuits were filed this week, and another 200 cases are in the pipeline
CambridgeDictionary@
👈🏿Important new laws are already in the pipeline
قوانین جدید مهمی از قبل در دست تهیه هستند
:SYN
on the way - under way - being prepared
ضرب المثل، با معادل فارسی:
*در راه
*داره روش کار میشه
*در دست اجرا
*در دست تهیه
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

در راه
برنامه و نقشه ای که در حال پروسه ی انجام است
داره در موردش بحث میشه، آماده شده ولی هنوز عمومی نشده
در دست اجرا/در دست تهیه
در دست اجرا
در طی فرآیند، در مسیر ( توسعه )
On the way
برنامه آینده

بپرس