in toto


معنی: تماما، کاملا، روی هم رفته، با هم
معانی دیگر: (لاتین) رویهم، جمعا، با هم، کاملا، تماما

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: (Latin) completely; in all; totally.
مشابه: in full

جمله های نمونه

1. The proposal was accepted in toto.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد در کل پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد به طور کلی پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The available information amounts to very little in toto.
[ترجمه گوگل]اطلاعات موجود در مجموع بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات موجود به طور کلی به طور کامل کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They accepted the plan in toto.
[ترجمه گوگل]آنها این طرح را در کل پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها نقشه را به طور کامل پذیرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The paper reprinted the article in toto.
[ترجمه گوگل]مقاله مقاله را به طور کلی تجدید چاپ کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور کامل مقاله را مجددا به چاپ رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They bought the business in toto ; in recommendations were adopted in '.
[ترجمه گوگل]آنها کسب و کار را در کل خریدند در توصیه هایی در ' به تصویب رسید
[ترجمه ترگمان]آن ها کسب وکار را به طور کلی خریدند، و در توصیه ها در این مورد قبول شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On this question I differ from you in toto.
[ترجمه گوگل]در این سوال من با شما تفاوت دارم
[ترجمه ترگمان]من به طور کلی با تو فرق دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is 1294 historical record in Toto .
[ترجمه گوگل]این رکورد تاریخی 1294 در توتو است
[ترجمه ترگمان]این یک رکورد تاریخی ۱۲۹۴ در توتو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In recommendations were adopted in toto.
[ترجمه گوگل]در توصیه ها به طور کلی به تصویب رسید
[ترجمه ترگمان]به طور کلی توصیه ها به طور کامل پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They bought the business in toto.
[ترجمه گوگل]آنها کسب و کار را در کل خریدند
[ترجمه ترگمان]آن ها کسب وکار را به طور کلی خریدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A wise decision is being awaited, not just for the sake of job market per se, but for the sake of our nation in toto .
[ترجمه گوگل]نه فقط به خاطر بازار کار بلکه به خاطر ملت ما در کل منتظر یک تصمیم عاقلانه است
[ترجمه ترگمان]تصمیم عاقلانه ای در انتظار است نه تنها به خاطر بازار کار بلکه برای کشور ما به طور کلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The author points out that the principles behind Western conservation need to be ardently studied, but they cannot be applied in toto to Chinese buildings.
[ترجمه گوگل]نویسنده اشاره می کند که اصول حفاظت از غرب باید به شدت مورد مطالعه قرار گیرد، اما نمی توان آنها را به طور کلی در ساختمان های چینی اعمال کرد
[ترجمه ترگمان]نویسنده اشاره می کند که اصول پشت حفاظت غربی باید با شور و اشتیاق مورد مطالعه قرار گیرند، اما نمی توانند به طور کامل به ساختمان های چینی اعمال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you carelessly cite a source or inadvertently copy a sentence in toto without adequate attribution, you run the risk of being accused of plagiarism.
[ترجمه گوگل]اگر بی دقت منبعی را ذکر کنید یا سهواً یک جمله را بدون ذکر منبع کافی کپی کنید، در معرض خطر متهم شدن به سرقت ادبی قرار خواهید گرفت
[ترجمه ترگمان]اگر شما بدون توجه به یک منبع یا ناخواسته یک جمله را به طور کامل بدون اختیار کافی ذکر کنید، ریسک متهم شدن به سرقت ادبی را رد می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each project differs from the next in its formal and visual language, yet somehow, in toto, they achieve a dialogue that works.
[ترجمه گوگل]هر پروژه از نظر زبان رسمی و بصری با پروژه بعدی متفاوت است، اما به نوعی، در مجموع، به دیالوگی می رسند که جواب می دهد
[ترجمه ترگمان]هر پروژه با زبان رسمی و تصویری آن متفاوت است، با این حال به طور کلی، آن ها به طریقی به گفتگویی دست می یابند که کارساز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During the eighth century, Chinese civility was not only assimilated, it was reproduced in toto.
[ترجمه گوگل]در طول قرن هشتم، تمدن چینی نه تنها جذب شد، بلکه به طور کلی بازتولید شد
[ترجمه ترگمان]در طی قرن هشتم، تمدن چینی نه تنها همانندسازی شد، بلکه به طور کامل تکثیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تماما (قید)
well, altogether, all, quite, wholly, fully, throughout, in toto, stark, teetotally, hand-and-foot

کاملا (قید)
outright, exactly, altogether, quite, smack, whole-hog, wholly, fully, entirely, totally, thru, in toto, teetotally, hand-and-foot, utterly, scot and lot, soundly, throughly

روی هم رفته (قید)
altogether, overall, totally, all-told, by and large, in toto

با هم (قید)
altogether, vis-a-vis, in toto, together, simultaneously

پیشنهاد کاربران

در مجموع
در مجموع، همگی، تماما، کاملا، اجماعا، از همه جهت، یکسره، به کلی

بپرس