incandescent lamp

/ˌɪnkənˈdesəntˈlæmp//ˌɪnkænˈdesntlæmp/

لامپ دماشید، لامپ برق، لامپ برقی دارای نور سیمابی، لامپ نئون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a lamp or light bulb in which a filament is made to glow by electric current.

جمله های نمونه

1. Compared with ordinary incandescent lamps, quartz-halogen lamps have longer lives and maintain their light output over time.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با لامپ‌های رشته‌ای معمولی، لامپ‌های کوارتز هالوژن عمر طولانی‌تری دارند و نور خروجی خود را در طول زمان حفظ می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با لامپ های رشته ای معمولی، لامپ های هالوژن - هالوژن عمر بیشتری دارند و خروجی نور خود را در طول زمان حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mary: Of course not. The incandescent lamp we use in daily life was invented by Edison.
[ترجمه گوگل]مریم: البته نه لامپ رشته ای که در زندگی روزمره استفاده می کنیم توسط ادیسون اختراع شد
[ترجمه ترگمان]مری: البته که نه لامپ رشته ای که ما در زندگی روزمره استفاده می کنیم توسط ادیسون ابداع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such light as is produced by an incandescent lamp is called incoherent light.
[ترجمه گوگل]نوری که توسط یک لامپ رشته ای تولید می شود، نور ناهمدوس نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]چنین نوری که توسط یک لامپ رشته ای تولید می شود، نور incoherent نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Suitable for incandescent lamp mercury vapor lamp high - pressure sodium vapor lamp metal halide lamp.
[ترجمه گوگل]مناسب برای لامپ رشته ای لامپ بخار جیوه با فشار بالا لامپ بخار سدیم لامپ متال هالید
[ترجمه ترگمان]مناسب برای لامپ رشته ای، لامپ بخار سدیم با فشار بالا لامپ هالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Suitable for incandescent lamp, mercury vapor lamp.
[ترجمه گوگل]مناسب برای لامپ رشته ای، لامپ بخار جیوه
[ترجمه ترگمان]مناسب برای لامپ رشته ای، لامپ بخار جیوه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Suitable ofr incandescent lamp, vapor lamp.
[ترجمه گوگل]مناسب برای لامپ رشته ای، لامپ بخار
[ترجمه ترگمان]یک لامپ رشته ای ofr مناسب، چراغ بخار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mary: The incandescent lamp was displayed a World's Fair, and then introduced into people's life.
[ترجمه گوگل]مری: لامپ رشته ای در یک نمایشگاه جهانی به نمایش گذاشته شد و سپس وارد زندگی مردم شد
[ترجمه ترگمان]مری: لامپ رشته ای در نمایشگاه جهانی نمایش داده شد و سپس وارد زندگی مردم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Equipped with incandescent lamp, mercury vapor lamp, high - pressure sodium vapor lamp, metal halide lamp.
[ترجمه گوگل]مجهز به لامپ رشته ای، لامپ بخار جیوه، لامپ بخار سدیم فشار قوی، لامپ متال هالید
[ترجمه ترگمان]مجهز به لامپ رشته ای، لامپ بخار جیوه، لامپ بخار با فشار بالا، لامپ هالید فلزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Suitable ofr incandescent lamp, mercury vapor lamp.
[ترجمه گوگل]مناسب برای لامپ رشته ای، لامپ بخار جیوه
[ترجمه ترگمان]لامپ رشته ای ofr مناسب، لامپ بخار جیوه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The incandescent lamp we use in daily life was invented by Edison.
[ترجمه گوگل]لامپ رشته ای که در زندگی روزمره استفاده می کنیم توسط ادیسون اختراع شد
[ترجمه ترگمان]لامپ رشته ای که ما در زندگی روزمره استفاده می کنیم توسط ادیسون ابداع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Energy saving equivalent to 6 times life span of an incandescent lamp.
[ترجمه گوگل]صرفه جویی در مصرف انرژی معادل 6 برابر طول عمر یک لامپ رشته ای
[ترجمه ترگمان]صرفه جویی در انرژی معادل ۶ برابر طول عمر یک لامپ رشته ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The effect is greyish blue in the sunlight and reddish purple in the incandescent lamp light.
[ترجمه گوگل]این اثر در نور خورشید آبی مایل به خاکستری و در نور لامپ رشته ای به رنگ بنفش مایل به قرمز است
[ترجمه ترگمان]این افکت به رنگ آبی خاکستری در نور خورشید و بنفش متمایل به قرمز در نور لامپ رشته ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. White-light is the lighting source of black and white camera and color camera, and it can substitute such traditional sources as incandescent lamp, fluorescent lamp and high-pressure gas lamp.
[ترجمه گوگل]نور سفید منبع روشنایی دوربین سیاه و سفید و دوربین رنگی است و می تواند جایگزین منابع سنتی مانند لامپ رشته ای، لامپ فلورسنت و لامپ گاز پرفشار شود
[ترجمه ترگمان]نور سفید منبع روشنایی دوربین سیاه و سفید و دوربین رنگی است، و می تواند این منابع سنتی را به عنوان لامپ رشته ای، لامپ فلورسنت و لامپ گازی فشار بالا جایگزین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Paris Expo, at the Edison invented produced by the tungsten filament incandescent lamp.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه پاریس، در ادیسون که توسط لامپ رشته‌ای رشته‌ای تنگستن اختراع شد
[ترجمه ترگمان]اکسپو پاریس، در ادیسون، تولید شده توسط لامپ رشته ای filament تنگستن را ابداع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] لامپ التهابی
[برق و الکترونیک] لامپ التهابی نوعی لامپ الکتریکی که بر اثر عبور جریان از یک رشته سیم مقاومتی و ملتهب نور تولید می کند .

پیشنهاد کاربران

لامپ التهابی. لامپ گداختی. لامپ رشته ای {لامب برقی معمولی}
مثال:
Thomas Edison was the inventor of the incandescent lamp.
توماس ادیسون مخترع لامپ رشته ای و گداختی بود.

بپرس