incestuous

/ˌɪnˈsest͡ʃwəs//ɪnˈsestjʊəs/

معنی: زانی با محارم
معانی دیگر: وابسته به زنای با محرم، وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: incestuously (adv.), incestuousness (n.)
• : تعریف: of, involving, or guilty of incest.

جمله های نمونه

1. They accused her of an incestuous relationship with her father.
[ترجمه گوگل]آنها او را به رابطه محارم با پدرش متهم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها وی را به رابطه ای غیر مجاز با پدرش متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The film is about Auteil's incestuous love for his sister.
[ترجمه گوگل]فیلم درباره عشق محارم اوتیل به خواهرش است
[ترجمه ترگمان]این فیلم در مورد عشق incestuous به خواهرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The music industry is an incestuous business.
[ترجمه گوگل]صنعت موسیقی یک تجارت محارم است
[ترجمه ترگمان]صنعت موسیقی یک تجارت غیر مجاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its inhabitants are a close and incestuous lot.
[ترجمه گوگل]ساکنان آن منطقه ای نزدیک و محارم هستند
[ترجمه ترگمان]ساکنان آن بسیار نزدیک و incestuous هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Theatre people are a rather incestuous group, I find.
[ترجمه گوگل]به نظر من اهالی تئاتر یک گروه نسبتاً محارم هستند
[ترجمه ترگمان]من متوجه شده ام که افراد تئاتر یک گروه rather هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Journalists and politicians often have a rather incestuous relationship.
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاران و سیاستمداران اغلب رابطه نسبتاً محارم دارند
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران و سیاستمداران اغلب رابطه rather دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was believed to have been an incestuous relationship between Alfonso and Urraca and they were probably responsible for Sancho's death.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این بود که یک رابطه محارم بین آلفونسو و اورراکا وجود داشته است و احتمالاً آنها مسئول مرگ سانچو بودند
[ترجمه ترگمان]معتقد بودند که رابطه نامشروع بین آلفونسو و Urraca بوده اند و احتمالا مسئول مرگ سانکو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She and her confessor ran away from her incestuous father, a pagan chieftain.
[ترجمه گوگل]او و اعتراف کننده اش از پدر محارمش که یک رئیس بت پرست بود فرار کردند
[ترجمه ترگمان]اون و کشیش her از پدر incestuous فرار کردن، یه رئیس کافر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is this incestuous relationship to which Paul refers in 1 Cor 5:
[ترجمه گوگل]این رابطه محارم است که پولس در اول قرن 5 به آن اشاره می کند:
[ترجمه ترگمان]این رابطه ای است که پل در رابطه با آن به شکل ۱ Cor ۵ اشاره دارد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first incestuous kiss between Christine and Lea occurs as the two are reconciled following an argument.
[ترجمه گوگل]اولین بوسه محارم بین کریستین و لیا زمانی اتفاق می افتد که این دو پس از یک مشاجره با هم آشتی می کنند
[ترجمه ترگمان]اولین بوسه غیر مجاز بین کریستین و لی در حالی رخ می دهد که این دو بعد از بحث با یکدیگر آشتی کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Incestuous alliances were common among Egypt's royalty, said renowned Egyptologist Zahi Hawass.
[ترجمه گوگل]زاهی حواس مصر شناس مشهور گفت که اتحادهای محارم در میان خاندان سلطنتی مصر رایج بود
[ترجمه ترگمان]Egyptologist حواس renowned، معروف به Egyptologist Zahi، گفت که متحدان incestuous در بین اعضای خانواده سلطنتی مصر رایج بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is the stubborn earth with the incestuous strife.
[ترجمه گوگل]آیا زمین سرسخت با نزاع محارم است
[ترجمه ترگمان]این زمین کله شقی است که مشکلات incestuous دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hospitals are very incestuous places.
[ترجمه گوگل]بیمارستان ها مکان های بسیار محارم هستند
[ترجمه ترگمان]بیمارستان ها به مکان های بسیار محدود می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I had heard how lightly he dismissed the horrific offences of incestuous abuse.
[ترجمه گوگل]من شنیده بودم که او با چه سبکی جرایم وحشتناک سوء استفاده از محارم را رد می کند
[ترجمه ترگمان]من شنیده بودم که او چگونه جرائم دهشتناک سو abuse را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Compare the impact of the following feeble denouement with that of Oedipus who really was incestuous!
[ترجمه گوگل]تأثیر انحراف ضعیف زیر را با تأثیر ادیپ که واقعاً محارم بود مقایسه کنید!
[ترجمه ترگمان]تاثیر زمان کم نور زیر را با آن دوران ادیپ مقایسه کنید که واقعا مجاز بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زانی با محارم (صفت)
incestuous

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to incest, of or pertaining to sexual intercourse between closely related individuals; practicing incest
an incestuous relationship is one involving incest.
an incestuous group of people is a small group of people who all know each other well and do not associate with anyone outside the group; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

تجاوزگر به محارم، متجاوز به محارم
نامشروع، حاصل زنا با محارم
مجازا به معنای کثیف، شنیع، پست و . . . می آید
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : incest
صفت ( adjective ) : incestuous
قید ( adverb ) : incestuously
Of incest/ related to incest
For example :
She is in an incestuous relationship with her father
وحی منزل، غیر قابل تغییر
خشک مغز، مقاوم در برابر تأثیر پذیری از دیگران، متحجر

بپرس