incredible

/ˌɪnˈkredəbl̩//ɪnˈkredəbl̩/

معنی: باور نکردنی، افسانهای، غیر قابل قبول
معانی دیگر: شگفت، شگفت انگیز، عجیب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: incredibly (adv.), incredibility (n.)
(1) تعریف: difficult or impossible to believe.
مترادف: far-fetched, inconceivable, unbelievable, unthinkable
متضاد: believable, credible, likely
مشابه: doubtful, fabulous, fishy, funny, improbable, marvelous, preposterous, questionable, suspect, suspicious, unlikely

- an incredible story
[ترجمه بهزاد] داستانی باور نکردنی
|
[ترجمه ابوالفضل] یک داستان باور نکردنی
|
[ترجمه گوگل] یک داستان باور نکردنی
[ترجمه ترگمان] یک داستان باور نکردنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: extraordinary; astonishing.
مترادف: extraordinary, marvelous, tremendous
مشابه: awesome, fabulous, fantastic, great, miraculous, phenomenal, surprising, wonderful

- What incredible luck!
[ترجمه RM] عجب شانس باور نکردنی ای!
|
[ترجمه WINNER] چه شانس باورنکردنی ای!
|
[ترجمه nothing] باور نکردنیه!
|
[ترجمه گوگل] چه شانس باور نکردنی!
[ترجمه ترگمان] چه شانسی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. incredible lies
دروغ های شاخ دار

2. incredible speed
سرعت شگفت انگیز

3. the incredible beauty and symmetry of a snowflake
زیبایی و تقارن باورنکردنی یک دانه ی برف

4. the incredible fertility of this writer's mind
خلاقیت باور نکردنی فکر این نویسنده

5. a story that seems incredible
داستانی که به نظر باور نکردنی می رسد

6. they came toward us at an incredible clip
آنان با چابکی باور نکردنی به سوی ما آمدند.

7. the disorder of the room's furniture was incredible
درهم ریختگی اسباب اتاق باورکردنی نبود!

8. his behavior was an indication of his rudeness and incredible density
رفتار او نشانی از بی ادبی و حماقت باورنکردنی او بود.

9. Her answer showed the most incredible stupidity.
[ترجمه بهزاد] پاسخ او حمایتی باور نکردنی را نمایش داد
|
[ترجمه گوگل]پاسخ او باور نکردنی ترین حماقت را نشان داد
[ترجمه ترگمان]جواب او the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I felt I'd made an incredible discovery.
[ترجمه گوگل]احساس کردم به کشفی باورنکردنی دست یافته ام
[ترجمه ترگمان]احساس می کردم که کشف عجیبی کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The plot of this book is incredible.
[ترجمه گوگل]داستان این کتاب باورنکردنی است
[ترجمه ترگمان]داستان این کتاب باور نکردنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The conceit of that man is incredible!
[ترجمه گوگل]غرور آن مرد باورنکردنی است!
[ترجمه ترگمان]غرور آن مرد باورنکردنی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It seemed incredible that she had been there a week already.
[ترجمه گوگل]باورنکردنی به نظر می رسید که او یک هفته قبل در آنجا بوده است
[ترجمه ترگمان]باور نکردنی به نظر می رسید که او یک هفته است که در آنجا بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's incredible that such attitudes still exist in this day and age .
[ترجمه گوگل]باور نکردنی است که چنین نگرش هایی هنوز در این روزگار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]باور نکردنی است که چنین نگرش های هنوز هم در این روز و عصر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. "It was incredible," Kurt says, suddenly aglow.
[ترجمه گوگل]کورت که ناگهان می درخشد، می گوید: «باورنکردنی بود
[ترجمه ترگمان]کورت ناگهان با هیجان گفت: \" باور نکردنی بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He earns an incredible amount of money.
[ترجمه سحر] او مبلغ هنگفتی در آمد دارد
|
[ترجمه گوگل]او مبلغ باورنکردنی به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]او پول زیادی به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باور نکردنی (صفت)
discreditable, incredible, unbelievable, inconceivable

افسانهای (صفت)
fictional, incredible, fabulous, legendary, fictive

غیر قابل قبول (صفت)
incredible, ineligible

انگلیسی به انگلیسی

• unbelievable, inconceivable; improbable, unlikely; fabulous, great, amazing (slang)
something that is incredible is very surprising.
if you say that something is incredible, you mean that you do not believe that it can be true.
if you describe something that you have experienced or seen as incredible, you mean that it was exceptionally good.
incredible also means very great in amount or degree.

پیشنهاد کاربران

شگفت آور
مثال: The magician performed an incredible trick that left the audience stunned.
جادوگر یک حرکت شگفت آور انجام داد که باعث شگفت زدگی حضار شد.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
بی نظیر
کم نظیر
معرکه
توصیف نشدنی
incredible = extraordinary = wonderful = amazing = phenomenal
خارق العاده
Amazing
Unusual
Wonderful
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : incredulity
✅️ صفت ( adjective ) : incredible / incredulous
✅️ قید ( adverb ) : incredibly / incredulously
1. فراتر از باور یا درک. باور نکردنی
2. غیر رسمی
فوق العاده؛ عالی
باورنکردنی، شگفت انگیز، عجیب، خارق العاده، غیرقابل قبول/باور
خیلی زیاد یا خیلی کم انقدر که باور کردنی نیست.
لاعلاج
مثال: but suppose you are dying from an incredible illness now.
اما تصور کنید الان دارید بخاطر بیماری لاعلاجی از بین میروید.
( impossible ( to believe
غیر ممکن چون نمیتونی تصور کنی یا باور که همچین چیزی امکان داره.
به طور باور نکردنی / عجیب
فوقا العاده
افسانه ای
غیر قابل قبول
impossible or very difficult to believe.
شگفت انگیز
1
extremely good, large, or great
مثال:
The view is just incredible.
There was blood everywhere and the pain was incredible.
2
too strange to be believed, or very difficult to believe
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
It’s incredible that he survived the fall.
It’s incredible how much Tom has changed since he met Sally.
I find it almost incredible that no one noticed these errors.

مترادف با:
unbelievable
خارق العاده
غیرقابل باور
حیرت اور - باور نکردنی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس