incrimination

جمله های نمونه

1. They sank into mutual accusation and incrimination.
[ترجمه گوگل]آنها در اتهامات و اتهامات متقابل فرو رفتند
[ترجمه ترگمان]به اتهام متقابل و تهمت متقابل فرو رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He destroyed the files to avoid incrimination.
[ترجمه گوگل]او پرونده ها را از بین برد تا متهم نشود
[ترجمه ترگمان]او پرونده ها را نابود کرد تا از جرم کردن اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His incrimination was based on my testimony.
[ترجمه گوگل]اتهام او بر اساس شهادت من بود
[ترجمه ترگمان] incrimination براساس شهادت من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Fifth Amendment protection against self - incrimination means that the defendant does not have to testify.
[ترجمه گوگل]حفاظت از متمم پنجم در برابر خود اتهامی به این معنی است که متهم مجبور به شهادت نیست
[ترجمه ترگمان]پنجمین محافظت از اصلاحیه در برابر خود مجرم به این معنی است که متهم مجبور نیست شهادت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have seen those incrimination documents, which had convictive proof to prove you and another embezzled CNSA funs.
[ترجمه گوگل]من آن اسناد اتهامی را دیده ام که برای اثبات شما و یکی دیگر از عوامل اختلاس CNSA، شواهد قانع کننده ای داشتند
[ترجمه ترگمان]من اون مدارک incrimination رو دیدم که ثابت می کنه تو و یه اختلاس دیگه اختلاس کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Insult, libel, false accusationfalse incrimination directed against citizens by any means is prohibited.
[ترجمه گوگل]توهین، افترا، اتهامات واهی، اتهامات واهی علیه شهروندان به هر وسیله ای ممنوع است
[ترجمه ترگمان]توهین، تهمت و تهمت ناروا نسبت به شهروندان توسط هر وسیله ای ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Insult, libel, falsefalse incrimination directed against citizens by any means is prohibited.
[ترجمه گوگل]توهین، افترا، اتهام کاذب علیه شهروندان به هر وسیله ای ممنوع است
[ترجمه ترگمان]توهین، تهمت و تهمت زدن به شهروندان توسط هر وسیله ای ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Much of the controversy has concerned the Fifth Amendment's privilege against self - incrimination.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مناقشات مربوط به امتیاز متمم پنجم در برابر خود اتهامی است
[ترجمه ترگمان]بیشتر این جنجال مربوط به امتیاز اصلاحیه پنجم علیه خود مقصر شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The prosecuting attorney cannot question the accused, as the US Constitution forbids self - incrimination.
[ترجمه گوگل]وکیل دادگستری نمی تواند از متهم بازجویی کند، زیرا قانون اساسی ایالات متحده خود متهم سازی را ممنوع کرده است
[ترجمه ترگمان]دادستان نمی توان متهم را مورد سوال قرار داد، چرا که قانون اساسی ایالات متحده مقصر خود را منع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of charging someone with a crime, accusation, implication

پیشنهاد کاربران

جرم
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : incriminate
✅️ اسم ( noun ) : incrimination
✅️ صفت ( adjective ) : incriminating
✅️ قید ( adverb ) : _
تقصیر، گناه
اتهام
تبعیض
محکومیت؛ متهم ساختن

بپرس