indulge in


تن پروری کردن، زیاده روی کردن، شور (کاری را) درآوردن، گزافکاری کردن

جمله های نمونه

1. Most of us were too busy to indulge in heavy lunchtime drinking.
[ترجمه Missfit_77:insta] بیشتر ما به شدت مشغول نوشیدن نوشیدنیهای سنگین حین ناهار بودند
|
[ترجمه فرید سهیلی] بسیاری از ما سرشان بشدت گرم خوردن غذا بودن تا نوشابه های سنگین نهار
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از ما آنقدر مشغول بودیم که نمی‌توانستیم در زمان ناهار زیاد مشروب بنوشیم
[ترجمه ترگمان]بیشتر ما در وقت صرف ناهار به خوردن ناهار مشغول بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Only rarely will she indulge in a glass of wine.
[ترجمه گوگل]فقط به ندرت او یک لیوان شراب افراط می کند
[ترجمه ترگمان]فقط به ندرت در یک لیوان شراب حاضر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unlike many other politicians, he refuses to indulge in cheap jibes at other people's expense.
[ترجمه گوگل]بر خلاف بسیاری از سیاستمداران دیگر، او از پرداختن به جرائم ارزان قیمت به قیمت دیگران امتناع می ورزد
[ترجمه ترگمان]برخلاف بسیاری از سیاستمداران دیگر، او حاضر به شرکت در jibes های ارزان با هزینه افراد دیگر نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She has never been one to indulge in gossip.
[ترجمه fatem] او هرگز کسی نبوده که در شایعه پراکنی شرکت کند.
|
[ترجمه گوگل]او هرگز کسی نبوده است که به شایعات افراط کند
[ترجمه ترگمان]او تا به حال کسی نبوده که در شایعه پراکنی بوده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They went into town to indulge in some serious shopping.
[ترجمه گوگل]آنها برای خریدهای جدی به شهر رفتند
[ترجمه ترگمان]به شهر رفتند تا در خرید و فروش جدی شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was free to indulge in a little romantic daydreaming.
[ترجمه گوگل]او آزاد بود تا کمی خیالبافی عاشقانه کند
[ترجمه ترگمان]او آزاد بود که در یک رویای عاشقانه کوچک شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is no need to indulge in such heroics.
[ترجمه گوگل]نیازی به اینگونه قهرمانان نیست
[ترجمه ترگمان]نیازی به این قهرمان بازی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't indulge in rich sauces, fried food and thick pastry as these are high in fat.
[ترجمه گوگل]از سس های غنی، غذاهای سرخ شده و شیرینی های غلیظ زیاده روی نکنید زیرا اینها پرچرب هستند
[ترجمه ترگمان]به سس های غلیظ، غذاهای سرخ شده و pastry ضخیم زیاده روی نکنید چون آن ها چربی بالایی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Those who are overweight or indulge in high-salt diets are candidates for hypertension.
[ترجمه گوگل]کسانی که اضافه وزن دارند یا رژیم های پر نمک دارند، کاندیدای فشار خون بالا هستند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که اضافه وزن دارند یا در رژیم غذایی با نمک بالا شرکت می کنند، کاندیدا برای فشار خون هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We all indulge in unconscious role - playing.
[ترجمه گوگل]همه ما در نقش - بازی ناخودآگاه افراط می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همگی در نقش ناخودآگاه بازی می کنیم - بازی کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Women do not indulge in crime to the same extent as men.
[ترجمه گوگل]زنان به اندازه مردان به جرم و جنایت نمی پردازند
[ترجمه ترگمان]زنان به اندازه مردان در جنایت شرکت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Eva had never been one to indulge in self-pity.
[ترجمه گوگل]اوا هرگز کسی نبود که به خود ترحم کند
[ترجمه ترگمان]اوا تا حالا کسی نبوده که به خودش رحم کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Everyone should indulge in fantasy on occasion.
[ترجمه گوگل]هر کس باید به مناسبت فانتزی افراط کند
[ترجمه ترگمان]همه باید در این مورد با خیال راحت باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We took a deliberate decision to indulge in a little nostalgia.
[ترجمه گوگل]تصمیم عمدی گرفتیم که کمی دلتنگی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما آگاهانه تصمیم گرفتیم که به نوستالژی کمی زیاده روی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

به معنی زیاده روی است اما مفهوم منفی ندارد. "دل سیر کاری را انجام دادن" معنی مناسبی برای آن است.
I was downtown, so I decided to indulge in a little shopping.
Do sth you like especially sth that is bad for you
�انجام دادن کاری علیرغم اینکه میدونید آن کار برای شما بَده
معنای دوستمون
✅ غرق در چیزى شدن
✅ ( بصورت افراطی ) درگیر چیزی شدن
✅ زیاده روی/افراط کردن ( در انجام کاری )
👈🏿 ?Why do old people like�to watch TV
I reckon that�TV plays an indispensable part in the elder people’ lives because ⭐indulging themselves in⭐ TV programs can �help them kill time when�their children have a hectic life out there and can’t spend time on looking after them on a daily basis. Although nowadays TV can furnish the elderly with a�multitude of programs such as documentary�and soap opera, they�still need to being talked to and enjoy time with their children, �which made TV not�able to substitute for the real conservation with their family members like sons or grandsons
...
[مشاهده متن کامل]

👈🏿 ?Does food ever make you feel happy
Yes, food can definitely make me feel happy! I love trying new foods and cuisines, and ⭐indulging in⭐ my favorite comfort foods. Sharing a meal with loved ones can also be a source of happiness and connection. However, it’s important to maintain a healthy and balanced relationship with food to ensure overall well - being

دقیقا زمانی که همراه in میاد میشه زیاده روی ، افراط در. . . .
معانی Indulge به تنهایی زیاده
مخالفت نکردن ، جامه عمل پوشاندن ، لذت بردن زیاد ، کسی را لوس کردن ، لی لی به لا لای کسی گذاشتن ، افراط ، نرنجاندن و . . .
زیاده روی کردن، افراط کردن وقتی با حرف اثافه ی in به کار برده شود
پرداختن به
مشغول شدن به کاری که برات مضره .

انجام دادن کاری ( علیرغم اینکه میدونید آن کار برای شما مضر است )
نقش داشتن، شرکت کردن
معنای غرق در چیزى شدن هم میدهد
مثلا
You can't indulge in jealousy
نمیتوانی خودت را غرق در حسادت کنی
to become involved in ( something, especially something that is considered wrong or improper
درگیر چیزی شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس