inferiority complex

/ˌɪnfɪriˈɔːrətiˈkɑːmpleks//ɪnˌfɪərɪˈɒrɪtiˈkɒmpleks/

معنی: عقده حقارت، خود کم بینی
معانی دیگر: (روان شناسی) خودکوچک بینی، عقده ی حقارت، همتافت خود فروبینی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a neurotic condition caused by intense feelings of inferiority or inadequacy and characterized by either extreme reserve or aggressive behavior.

(2) تعریف: feelings of inferiority or inadequacy; lack of self-esteem.

جمله های نمونه

1. She has always had an inferiority complex about her looks.
[ترجمه گوگل]او همیشه عقده حقارت در قیافه اش داشته است
[ترجمه ترگمان]او همیشه یک عقده حقارت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had an inferiority complex about his looks.
[ترجمه گوگل]او عقده حقارت در قیافه اش داشت
[ترجمه ترگمان]او خود کم بینی شدید در رابطه با ظاهرش قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's always had an inferiority complex about his height.
[ترجمه گوگل]او همیشه در مورد قدش عقده حقارت داشت
[ترجمه ترگمان]او همیشه در مورد قد خود یک عقده حقارت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have an inferiority complex, but it's not a very good one. Steven Wright
[ترجمه گوگل]عقده حقارت دارم اما خیلی خوب نیست استیون رایت
[ترجمه ترگمان]من یک عقده حقارت دارم، اما این خیلی خوب نیست استیون رایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The city seems to have a congenital inferiority complex.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این شهر دارای عقده مادرزادی حقارت است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این شهر یک عقده حقارت مادرزادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Psychiatrist: What makes you think you have an inferiority complex?
[ترجمه گوگل]روانپزشک: چه چیزی باعث می شود فکر کنید عقده حقارت دارید؟
[ترجمه ترگمان]روان پزشک: چه چیزی باعث می شود فکر کنید که شما یک عقده حقارت دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Therefore, the inferiority complex has been, always feeling Pei Bushang You!
[ترجمه گوگل]بنابراین، عقده حقارت بوده است، همیشه احساس پی بوشنگ شما!
[ترجمه ترگمان]از این رو، عقده حقارت بوده است، همیشه احساس می کند که از شما حمایت می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Confidence is revelated from heart to outside and inferiority complex is opposition.
[ترجمه گوگل]اعتماد از دل به بیرون آشکار می شود و عقده حقارت مخالفت است
[ترجمه ترگمان]اعتماد به بیرون از قلب به بیرون و عقده حقارت، مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Since the 1980s, because of the inferiority complex, anxiety, the impetuous, and other cultural mentality, the scholars had a logorrhea when the constructed the national literary theory.
[ترجمه گوگل]از دهه 1980، به دلیل عقده حقارت، اضطراب، تندخویی و سایر ذهنیت های فرهنگی، زمانی که نظریه ادبی ملی را ساختند، محققان دچار لگوره شدند
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۹۸۰ به دلیل عقده حقارت، اضطراب، the، و سایر ذهنیت فرهنگی، محققان یک logorrhea داشتند که نظریه ادبی ملی را ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ManyChinese men and women have an inferiority complex, self hate and White worship towards Caucasians.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردان و زنان چینی نسبت به قفقازی ها عقده حقارت، نفرت از خود و پرستش سفیدپوستان دارند
[ترجمه ترگمان]مردان و زنان ManyChinese خود کم بینی شدید، hate و White نسبت به Caucasians دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some of them developed a great inferiority complex.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها عقده حقارت بزرگی پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها خود کم بینی شدید ایجاد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This inferiority complex has been institutionalized in the Chinese mind.
[ترجمه گوگل]این عقده حقارت در ذهن چینی نهادینه شده است
[ترجمه ترگمان]این حقارت در ذهن چینی ها نهادینه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had an inferiority complex about his sexuality.
[ترجمه گوگل]او عقده حقارت در مورد تمایلات جنسی خود داشت
[ترجمه ترگمان]او یک عقده حقارت آمیز در مورد جنسیت خود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Menagerie, Laura Wingfield suffers severe inferiority complex caused by her physical disability.
[ترجمه گوگل]لورا وینگفیلد، خانواده‌ای از خانواده، از عقده حقارت شدید ناشی از ناتوانی جسمی‌اش رنج می‌برد
[ترجمه ترگمان]فروشگاه زنجیره ای، لورا وینگ فیلد از عقده حقارت شدیدی که ناشی از ناتوانی فیزیکی او است رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عقده حقارت (اسم)
inferiority complex

خود کم بینی (اسم)
inferiority complex

انگلیسی به انگلیسی

• strong feelings of insecurity and inadequacy which influence all of a person's interactions
if someone has an inferiority complex, they often feel that they are less important or worthwhile than other people.

پیشنهاد کاربران

a feeling that you are not as good, as intelligent, as attractive, etc. as other people
عقده حقارت یا حس خودکم بینی یکی از عقده ها در روانشناسی و روانکاوی است که از جهت واکنش های رفتاری و علمی دارای دو گونه تأثیر مثبت و منفی است.
He's always had an inferiority complex about his height
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/inferiority-complex
عقده حقارت ( نظریه ادلر )
A trait to deceive which is a self ego lost factor
خود کم بینی

بپرس