inspiriting


روح بخش، تشویق کننده

جمله های نمونه

1. Study motivation has inspiriting function, directional function and intensifying function.
[ترجمه گوگل]انگیزه مطالعه دارای عملکرد الهام بخش، عملکرد جهت دهنده و تشدید کننده است
[ترجمه ترگمان]انگیزش مطالعه، عملکرد inspiriting، عملکرد هدایتی و عملکرد تشدید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lastly, we should establish the effective inspiriting and inhibiting system, which could mobilize the enthusiasm and active the vital force and energy of the enterprises.
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما باید سیستم الهام بخش و بازدارنده مؤثری را ایجاد کنیم که بتواند شور و شوق را بسیج کرده و نیروی حیاتی و انرژی شرکت ها را فعال کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، ما باید سیستم inspiriting و بازدارنده موثر را ایجاد کنیم که می تواند شور و شوق و نیروی حیاتی و انرژی شرکت ها را بسیج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In addition, his notion that a man with unique character and artistic pursue still has an inspiriting significance in today's society.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تصور او مبنی بر اینکه مردی با شخصیت منحصربه‌فرد و دنباله‌روی هنری است، هنوز در جامعه امروزی اهمیت الهام‌بخشی دارد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، عقیده او مبنی بر این که یک مرد با شخصیت منحصر به فرد و پی گیری هنری هنوز دارای اهمیت ویژه ای در جامعه امروز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The initial goal of MBO is to found the effective inspiriting system in enterprise and reduce the agent costs between the owner and manager.
[ترجمه گوگل]هدف اولیه MBO ایجاد سیستم الهام بخش موثر در سازمان و کاهش هزینه های عامل بین مالک و مدیر است
[ترجمه ترگمان]هدف اولیه of یافتن سیستم کارآمد inspiriting در شرکت ها و کاهش هزینه های عامل بین مالک و مدیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Executive Stock Options ( ESO ) is a long - term and effective inspiriting mechanism.
[ترجمه گوگل]گزینه های سهام اجرایی (ESO) یک مکانیسم الهام بخش بلند مدت و موثر است
[ترجمه ترگمان]گزینه های سهام اجرایی (ESO)یک مکانیزم بلند مدت و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس