intellectualization


تعقل

جمله های نمونه

1. Information, automation, network and intellectualization have become the distinct characteristic of the modern logistics.
[ترجمه گوگل]اطلاعات، اتوماسیون، شبکه و روشنفکری به ویژگی متمایز لجستیک مدرن تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات، اتوماسیون، شبکه و intellectualization مشخصه متمایزی از لجستیک مدرن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Intellectualization is the direction of the mine electric equipment.
[ترجمه گوگل]روشنفکری جهت تجهیزات الکتریکی معدن است
[ترجمه ترگمان]Intellectualization جهت تجهیزات الکتریکی معدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This paper discusses the intellectualization of the material-testing machine with single-chip computer and high precise transducer.
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد هوشمندسازی ماشین تست مواد با کامپیوتر تک تراشه و مبدل دقیق بالا بحث می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد intellectualization ماشین تست مواد با یک کامپیوتر تک تراشه و مبدل دقیق دقیق بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The intellectualization and networking function of vision sensor is realized and this design is of great value in application.
[ترجمه گوگل]عملکرد فکری و شبکه‌سازی حسگر بینایی محقق شده است و این طراحی در کاربرد ارزش زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]کارکرد شبکه سازی و شبکه حسگر تصویر تحقق می یابد و این طراحی ارزش بسیار زیادی در کاربرد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The intellectualization of shipborne C 2 system is the key factor of improving its command efficiency.
[ترجمه گوگل]هوشمندسازی سیستم C2 کشتی‌برد عامل کلیدی بهبود کارایی فرماندهی آن است
[ترجمه ترگمان]سیستم intellectualization C [ ۲ ] عامل کلیدی بهبود کارایی فرماندهی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Therefore it's urgent to improve the automation, the intellectualization, the digitization and the network level and reduce output cost by utilizing information technology.
[ترجمه گوگل]بنابراین بهبود اتوماسیون، هوشمندسازی، دیجیتالی شدن و سطح شبکه و کاهش هزینه خروجی با استفاده از فناوری اطلاعات ضروری است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بهبود اتوماسیون، the، دیجیتال سازی و سطح شبکه و کاهش هزینه خروجی با استفاده از فن آوری اطلاعات ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With the development of Informatio, intellectualization, network, the Embedded system technology has gained a comparatively large space for its development .
[ترجمه گوگل]با توسعه اطلاعات، هوشمندسازی، شبکه، فناوری سیستم جاسازی شده فضای نسبتاً وسیعی را برای توسعه خود به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]با توسعه of، intellectualization، شبکه، تکنولوژی سیستم تعبیه شده، فضای نسبتا بزرگی را برای توسعه آن به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Recently, micromation, integration, specialization and intellectualization are the main trend in the research of the spectrum instrument.
[ترجمه گوگل]اخیراً، میکروماسیون، ادغام، تخصصی‌سازی و فکری‌سازی گرایش اصلی در تحقیق ابزار طیف است
[ترجمه ترگمان]اخیرا، micromation، یکپارچه سازی، تخصصی سازی و intellectualization گرایش اصلی در پژوهش ابزار طیفی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Denial, displacement, intellectualization, fantasy, compensation, projection, rationalization, reaction formation, regression, repression and sublimation were the defense mechanisms Freud identified.
[ترجمه گوگل]انکار، جابجایی، روشنفکری، فانتزی، جبران، فرافکنی، عقلانی سازی، شکل گیری واکنش، پسرفت، سرکوب و تصعید مکانیسم های دفاعی بودند که فروید شناسایی کرد
[ترجمه ترگمان]Denial، جابه جایی، intellectualization، فانتزی، جبران، برداشت، توجیه عقلانی، شکل گیری واکنش، رگرسیون، سرکوب و تبدیل، مکانیزم های دفاعی هستند که فروید شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Construction intellectualization weak electricity system integration.
[ترجمه گوگل]فکری ساخت و ساز یکپارچه سازی سیستم برق ضعیف
[ترجمه ترگمان]ساخت سیستم یکپارچه برق با شکست مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the development tendency of flowmeter was high-precision, low power-dissipation, numeralization, integration, intellectualization and networking.
[ترجمه گوگل]اما گرایش توسعه فلومتر با دقت بالا، اتلاف توان کم، اعداد، ادغام، هوشمندسازی و شبکه بود
[ترجمه ترگمان]اما گرایش توسعه جریان سنج با دقت بالا، اتلاف توان پایین، numeralization، یکپارچه سازی، intellectualization و شبکه بندی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Modeling and model management have been further studied with anthropoid and intellectualization, and will be used widely in real time optimal control of dynamic system.
[ترجمه گوگل]مدل‌سازی و مدیریت مدل با انسان‌شناسی و فکری بیشتر مورد مطالعه قرار گرفته‌اند و به طور گسترده در کنترل بهینه زمان واقعی سیستم پویا مورد استفاده قرار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]مدل سازی و مدیریت مدل بیشتر با anthropoid و intellectualization مورد مطالعه قرار گرفته است و به طور گسترده در کنترل بهینه زمان واقعی سیستم دینامیکی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper puts forward a more complete set of plan for the housing estate to practice intelligent management, realize the intellectualization of domestic life and provide good services.
[ترجمه گوگل]این مقاله مجموعه کامل تری از طرح را برای شهرک مسکن برای اعمال مدیریت هوشمند، تحقق روشنفکری زندگی خانگی و ارائه خدمات خوب ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک مجموعه کامل از برنامه برای بخش مسکن ارائه می کند تا مدیریت هوشمند را تمرین کند، کیفیت زندگی خانوادگی را درک کرده و خدمات خوبی ارایه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the development of society and the unification of the global economy, financial fraud crime shows the traits of intellectualization, specialization, and internalization.
[ترجمه گوگل]با توسعه جامعه و یکپارچه شدن اقتصاد جهانی، جرم کلاهبرداری مالی ویژگی های روشنفکری، تخصصی شدن و درونی شدن را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]با توسعه جامعه و اتحاد اقتصاد جهانی، فساد مالی، ویژگی های of، تخصص و باطنی سازی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Along with unceasing development of the automobile electronic technology, the vehicle information system is already gradually developing in the direction of intellectualization and digitization.
[ترجمه گوگل]همراه با توسعه بی وقفه فناوری الکترونیک خودرو، سیستم اطلاعات خودرو در حال حاضر به تدریج در جهت فکری و دیجیتالی شدن توسعه می یابد
[ترجمه ترگمان]همگام با توسعه مداوم تکنولوژی خودرو، سیستم اطلاعات خودرو به تدریج در جهت of و دیجیتال سازی توسعه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rationalization, act of analyzing with the mind; making intellectual (also intellectualisation)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : intellectualize
✅️ اسم ( noun ) : intellect / intellectualism / intellectualization
✅️ صفت ( adjective ) : intellectual
✅️ قید ( adverb ) : intellectually
عقلانی سازی ( یکی از مکانیسم های دفاعی در روانشناسی )
عقلانی سازى
تفکر، خردورزی، اندیشیدن
توجیه عقلی

بپرس