interfacial


میان پهنه ای، میان رویه ای، هم کنشگاهی، هم کنشگرانه، (وابسته به زاویه ی میان دو سطح یک بلور یا جسم بلورین) هم رخگاهی، هم رخ گوشه ای، واقع در میان دورو، دورویه، بین وجهین

جمله های نمونه

1. interfacial tension
کشش میان رویه(ای)

2. Here too, surface coatings that modify interfacial properties are needed for more reliable operation in the liquid phase.
[ترجمه گوگل]در اینجا نیز، پوشش‌های سطحی که ویژگی‌های سطحی را اصلاح می‌کنند، برای عملکرد مطمئن‌تر در فاز مایع مورد نیاز هستند
[ترجمه ترگمان]در اینجا نیز پوشش های سطحی که خواص سطحی را اصلاح می کنند برای عملیات مطمئن تر در فاز مایع مورد نیاز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Microcapsules were prepared by interfacial polymerization, with adipoyl chloride-triethylenetetramine as wall material, and tetrachloroethylene as core material.
[ترجمه گوگل]میکروکپسول ها با پلیمریزاسیون سطحی، با آدیپویل کلرید-تری اتیلن تترامین به عنوان ماده دیواره و تتراکلراتیلن به عنوان ماده هسته تهیه شدند
[ترجمه ترگمان]Microcapsules توسط polymerization سطحی، با adipoyl کلرید - triethylenetetramine به عنوان ماده دیوار و tetrachloroethylene به عنوان ماده اصلی آماده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The calculations of the electrode impedance and interfacial potential distributions in accordance with the model of the double transmission lines were presented.
[ترجمه گوگل]محاسبات امپدانس الکترود و توزیع پتانسیل سطحی مطابق با مدل خطوط انتقال دوگانه ارائه شد
[ترجمه ترگمان]محاسبات امپدانس الکترود و توزیع پتانسیل سطحی مطابق با مدل خطوط انتقال دوگانه ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Study on interfacial tension, composition, density, viscosity and saturation of gas pha- se and liquid phase front in the slim tube under various injection pressures and injection rate.
[ترجمه گوگل]بررسی کشش سطحی، ترکیب، چگالی، ویسکوزیته و اشباع فاز گاز و جلوی فاز مایع در لوله باریک تحت فشارهای مختلف تزریق و سرعت تزریق
[ترجمه ترگمان]مطالعه روی کشش سطحی، ترکیب، چگالی، ویسکوزیته و اشباع گاز به خودی خود و جبهه فاز مایع در لوله باریک تحت فشار تزریق و نرخ تزریق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Interfacial adhesion strength of composite is characterized by the methods of torsional braid analysis.
[ترجمه گوگل]استحکام چسبندگی سطحی کامپوزیت با روش های آنالیز بافته پیچشی مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]مقاومت چسبندگی سطحی کامپوزیت با استفاده از روش ¬ گیری پیچشی به روش ¬ های پیچشی مشخص می ¬ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Interfacial tractions at the broken ends will produce delamination.
[ترجمه گوگل]کشش های سطحی در انتهای شکسته باعث لایه لایه شدن می شود
[ترجمه ترگمان]Interfacial tractions در انتهای شکسته لایه لایه شدگی باعث ایجاد تورق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sharkskin also has close relation to the interfacial condition between melt and die wall.
[ترجمه گوگل]پوست کوسه همچنین رابطه نزدیکی با شرایط سطحی بین دیواره مذاب و قالب دارد
[ترجمه ترگمان]Sharkskin همچنین رابطه نزدیکی با شرایط ظاهری بین دیوار ذوب و مرگ دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The results indicated that interfacial charge transfer may be the rate limiting step.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که انتقال بار سطحی ممکن است مرحله محدودکننده سرعت باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که انتقال بار سطحی ممکن است یک گام محدود کننده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The interfacial diffusion of microemulsion membrane controled extraction process.
[ترجمه گوگل]انتشار سطحی غشای میکروامولسیون فرآیند استخراج را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]نفوذ کشش سطحی غشا microemulsion از فرآیند استخراج controled
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A new small-scale interfacial voltaic cell is shown to be satisfactory for potassium permanganate Oxidation-Reduction potentiometric titration in milligram and microgram amounts of the samples.
[ترجمه گوگل]یک سلول ولتایی سطحی جدید در مقیاس کوچک نشان داده شده است که برای تیتراسیون پتانسیومتری اکسیداسیون-کاهش پرمنگنات پتاسیم در مقادیر میلی گرم و میکروگرم نمونه ها رضایت بخش است
[ترجمه ترگمان]نشان داده می شود که پیل شیمیایی سطحی جدید برای پتاسیم permanganate اکسیداسیون - کاهش potentiometric titration در milligram و مقادیر microgram نمونه ها رضایت بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The effective interfacial area and liquid - transfer coefficient function of liquid flow rate.
[ترجمه گوگل]تابع سطح بین سطحی موثر و ضریب انتقال مایع نرخ جریان مایع
[ترجمه ترگمان]سطح مشترک موثر و ضریب انتقال مایع - انتقال جریان مایع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The shape transformation of dynamic interfacial tension curve was simple introduced.
[ترجمه گوگل]تبدیل شکل منحنی کشش سطحی پویا ساده معرفی شد
[ترجمه ترگمان]تبدیل شکل منحنی کشش سطحی دینامیکی به سادگی معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Interfacial debonding is one of the main damage forms of reinforced concrete materials and structures.
[ترجمه گوگل]جداسازی سطحی یکی از اشکال اصلی آسیب مصالح و سازه های بتن مسلح است
[ترجمه ترگمان]از هم گسیختگی Interfacial یکی از انواع آسیب دیدن مصالح و سازه های بتونی مسلح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[پلیمر] فصل مشترک

انگلیسی به انگلیسی

• between two or more faces; of an interface (computers, electronics)

پیشنهاد کاربران

داراى هر دو وجه
فصل مشترکی، سطح مشترکی، وجه مشترکی
بین سطحی
[عمران] بین صفحه ای

بپرس