jitney

/ˈdʒɪtni//ˈdʒɪtni/

معنی: اتومبیل کرایهای، ارزان
معانی دیگر: (امریکا- خودمانی)، سکه ی پنج سنتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: jitneys
• : تعریف: a vehicle that takes passengers to scheduled locations for a small charge.

جمله های نمونه

1. The jitney rushed on into another narrow tunnel.
[ترجمه گوگل]جیتنی با عجله وارد تونل باریک دیگری شد
[ترجمه ترگمان]jitney وارد تونل باریک دیگری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The jitney turned, plunging down a bumpy alley.
[ترجمه گوگل]جیتنی چرخید و در یک کوچه پر دست انداز فرو رفت
[ترجمه ترگمان]The چرخید و به کوچه ای ناهموار برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The windward coast jitney dropped him off on the road above the cottage at dusk.
[ترجمه گوگل]جیتنی ساحلی به سمت باد او را هنگام غروب در جاده بالای کلبه رها کرد
[ترجمه ترگمان]ساحل windward که در طرف باد می وزید او را از جاده بالای کلبه بیرون انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Revised and polished over two decades, that work became "Jitney", part of an ambitious series of ten plays, each set in a different decade of the 20th century and all save one in the Hill District.
[ترجمه گوگل]آن اثر که طی دو دهه اصلاح و صیقل داده شد، به «جیتنی» تبدیل شد، بخشی از یک مجموعه بلندپروازانه متشکل از ده نمایشنامه، که هر کدام در دهه‌های متفاوتی از قرن بیستم اتفاق می‌افتند و همگی به جز یکی در منطقه هیل
[ترجمه ترگمان]این کار در طول دو دهه بازبینی شده و صیقل داده شد و این کار به \"Jitney\" تبدیل شد که بخشی از یک سری مسابقات بلند پروازانه ده نمایشنامه بود که هر کدام در یک دهه از قرن بیستم قرار داشتند و همه آن ها در منطقه هیل نجات یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The drivers of private jitney cabs were a favorite target for Fidel Castro, who accused them of being selfish capitalists charging hefty fares compared to highly-subsidized public bus services.
[ترجمه گوگل]رانندگان تاکسی‌های خصوصی جیتنی هدف مورد علاقه فیدل کاسترو بودند که آنها را متهم به سرمایه‌داران خودخواه کرد که کرایه‌های گزافی را در مقایسه با اتوبوس‌های عمومی با یارانه بالا دریافت می‌کردند
[ترجمه ترگمان]رانندگان تاکسی خصوصی هدف مورد علاقه فیدل کاسترو بودند که آن ها را متهم به داشتن سرمایه داران خودخواه در مقایسه با خدمات اتوبوس عمومی با یارانه بالا متهم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As he spoke a cab appeared, a grimy little robot jitney with the other Twin in the back.
[ترجمه گوگل]همانطور که او صحبت می کرد یک تاکسی ظاهر شد، یک ربات کوچک کثیف جیتنی با دوقلو دیگر در پشت
[ترجمه ترگمان]همچنان که با تاکسی صحبت می کرد، یک ربات کوچک کثیفی با آن دو دوقلوی دیگر که پشتش نشسته بود، ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اتومبیل کرایه ای (اسم)
jitney

ارزان (صفت)
brummagem, cheap, inexpensive, gimcrack, jitney, cut-rate, hand-me-down

انگلیسی به انگلیسی

• small passenger bus which travels along a fixed regular route and charges a low fare; unlicensed taxicab; 5-cent coin, nickel (slang); lawful arrangement wherein a broker who has direct access to a stock exchange carries out trades for a broker who does not have access
ride in a jitney; carry passengers in a jitney

پیشنهاد کاربران

بپرس