jackknife


معنی: بازو بسته شونده، چاقوی بزرگ جیبی، بدنبال، تا شو، قلمتراش، با چاقو بریدن، شیرجه رفتن
معانی دیگر: چاقوی جیبی، گزلیک، گزلک، (این نوع شیرجه در آب: زانوها را راست نگاه می دارند و دست ها با نوک پاها تماس دارند و درست پیش از رسیدن به آب بدن صاف می شود و چاقو وار آب را می شکافد) شیرجه ی دشنه ای، شیرجه ی خم راست، با چاقوی جیبی بریدن، چاقوی بزرگ جیبی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: jackknives
(1) تعریف: a large pocketknife whose blade can be folded into the handle.

(2) تعریف: a headfirst dive in which one bends at the waist in midair, touches one's feet, and then straightens out before reaching the water.

جمله های نمونه

1. The oil tanker jack-knifed after skidding on the ice.
[ترجمه گوگل]جک تانکر نفت پس از سر خوردن روی یخ چاقو خورد
[ترجمه ترگمان]تانکر نفت بعد از آن که روی یخ لیز خورد، جک - شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The truck skidded on the ice and jack-knifed.
[ترجمه گوگل]کامیون روی یخ لغزید و با چاقو جک خورد
[ترجمه ترگمان]کامیون روی یخ خرد شد و جک چاقو خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He jackknifed his body into the driver's seat.
[ترجمه گوگل]او بدنش را با چاقو به صندلی راننده زد
[ترجمه ترگمان]بدنش را روی صندلی راننده گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A heavy lorry has jack-knifed on the motorway, causing long delays.
[ترجمه گوگل]یک کامیون سنگین در بزرگراه با چاقو برخورد کرده و باعث تاخیرهای طولانی شده است
[ترجمه ترگمان]کامیون سنگین یکی از کامیون های سنگین بزرگراه است که باعث تاخیرات طولانی مدت در این بزرگراه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His vehicle jack-knifed, and crashed across all three lanes of the opposite carriageway.
[ترجمه گوگل]وسیله نقلیه او با چاقو برخورد کرد و در هر سه لاین کالسکه مقابل تصادف کرد
[ترجمه ترگمان]وسیله نقلیه او جک - بود و در عرض سه خط از the مخالف سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Consequently, you fall over or jack-knife forwards the first time you land heavily.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، اولین باری که به شدت فرود می‌آیید، از روی زمین می‌افتید یا با چاقو به جلو می‌روید
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، اولین باری که به سنگینی زمین خوردی زمین می خوری یا جک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jackknifed over the whisky bottle, Barry listened to the radio commentary in closing-time light.
[ترجمه گوگل]بری با چاقو روی بطری ویسکی، به تفسیر رادیویی در زمان پایانی گوش داد
[ترجمه ترگمان]بری از روی بطری ویسکی معذرت خواست و به گزارش رادیویی در نور زمان پایان گوش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She jack-knifed into a sitting position and hastily surveyed their camp.
[ترجمه گوگل]او با چاقو به حالت نشسته رفت و با عجله کمپ آنها را بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]او با چاقو به یک جای نشستن چاقو خورد و با عجله اردوگاه آن ها را برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I jackknife up in bed, peer out.
[ترجمه گوگل]من در رختخواب چاقو می زنم، به بیرون نگاه می کنم
[ترجمه ترگمان]روی تخت نشستم و مراقب بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jackknife fish (Equetus lanceolatus) are not commonly seen in the ocean.
[ترجمه گوگل]ماهی جک نایف (Equetus lanceolatus) معمولاً در اقیانوس ها دیده نمی شود
[ترجمه ترگمان]ماهی Jackknife (Equetus lanceolatus)معمولا در اقیانوس دیده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. LABMRMC accounts for this variance using the Jackknife method.
[ترجمه گوگل]LABMRMC این واریانس را با استفاده از روش Jackknife محاسبه می کند
[ترجمه ترگمان]LABMRMC از روش Jackknife برای این واریانس استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But, yahoo still is put in jackknife government issue.
[ترجمه گوگل]اما، یاهو هنوز در موضوع دولت jackknife قرار دارد
[ترجمه ترگمان]اما، yahoo همچنان در مساله دولت جک نایف قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jackknife Ridge Qingtian stone columns, Wei - feng steep, steep Qiaobo, boulder staggering, spectacular shape -.
[ترجمه گوگل]Jackknife Ridge ستون های سنگی Qingtian، وی - فنگ شیب دار، شیب دار Qiaobo، تخته سنگ سرسام آور، شکل دیدنی و جذاب -
[ترجمه ترگمان]ستون های سنگی Jackknife Ridge، وی - فنگ - فنگ، پرشیب، صخره شیب دار، یک شکل تماشایی -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The wife sees him once, jackknife and he is kissed.
[ترجمه گوگل]زن یک بار او را می بیند، چاقو می زند و او را می بوسند
[ترجمه ترگمان]زن یک بار او را می بیند و او را می بوسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بازو بسته شونده (اسم)
jackknife

چاقوی بزرگ جیبی (اسم)
jackknife

بدنبال (اسم)
jackknife

تا شو (اسم)
jackknife

قلمتراش (اسم)
jackknife, penknife

با چاقو بریدن (فعل)
jackknife

شیرجه رفتن (فعل)
plunge, dive, jackknife

انگلیسی به انگلیسی

• large pocketknife whose blade folds into the handle; dive in which the diver doubles up in mid-air and then straightens out before entering the water
bend like a pocketknife, double up, bend sharply in half; do a jackknife dive
knife which folds into the handle
if an articulated lorry jack-knifes, the trailer swings round at a sharp angle to the cab, sending it into an uncontrollable skid.
a jack-knife is a large knife with a blade that can be folded into the handle.

پیشنهاد کاربران

شیرجه رفتن
to do a jackknife
قیچی کردن تریلی
چپ کردن و یا واژگون شدن
مثلا a lorry jackknifed infront of him
یعنی یک کامیون جلوی او چپ کرد.
اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻
jackknife
قیچی کردن ( تریلی )
From what I know, it's when an 18 - wheeler is carrying one of those loads, any loads, as long as it's carry a load, and it's going at quite a highspeed, suddenly braking, causing the actual truck itself to brake whilst the load's momentum behind the truck forces itself in motion against the truck, causing the load on the back to be intersecting at a perpendicular angle with the truck. Look at this - - - > |_ The | is the actual truck and the _ is it's load. The truck ( | ) is going forward, whilst the load ( _ ) is scraping it's tires horizontally.
...
[مشاهده متن کامل]

A jackknife is also responsible for causing many highway accidents, because when a truck jackknifes, it takes up all the lanes on the highways, and leaves no mercy for the vehicles in its path! Always speed up if you see a jackknife coming toward you if you cannot rapidly get off the highway.
*people driving*
Oh crap dude, that truck is in the process of a jackknife, that piece of shit volkswagon is in our way, guess the only choice we have is to speed up, step on it.
*person in volkswagon*
*ahhhh this is the life, *fart*, beer and hot sauce. . . boomheadshot. *

بپرس