knock out

پیشنهاد کاربران

ضربه فنی کردن ، از پای درآوردن
حذف شدن یا کردن ، کنار گذاشته شدن یا کردن ، بی هوش شدن یا کردن
Knock out=amaze
The film knocked me out. فیلمه منو شگفت زده کرد
Knock out=wear out
Why do you Knock yourself out for such little income
چرا خودتو برای چنین درآمد کمی خسته میکنی
You make sb unconscious or make them fall sleep
بیهوش شدن
بی حال شدن
یک اصطلاح است که وقتی در مبارزات حریف بیهوش میشود استفاده میشود
He knocked out while fighting

بپرس