kangaroo court

/ˌkæŋɡəˈruːˈkɔːrt//ˌkæŋɡəˈruːkɔːt/

(عامیانه)، دادگاه پوشالی، دادگاه غیرقانونی (که اصول دادگری و قوانین را زیرپا می گذارد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an unauthorized court, such as one set up by prison inmates or strikers, that often disregards or parodies normal legal procedures.

جمله های نمونه

1. The kangaroo court decided the punishment must fit the crime and ruled that he stay in his cell during the jailhouse comedy.
[ترجمه گوگل]دادگاه کانگورو تصمیم گرفت که مجازات باید با جنایت مطابقت داشته باشد و حکم داد که او در طول کمدی زندان در سلول خود بماند
[ترجمه ترگمان]دادگاه کانگورو تصمیم گرفت که مجازات باید متناسب با جرم باشد و حکم داد که در طول کمدی jailhouse در سلول خود بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was like a kangaroo court, he thought.
[ترجمه گوگل]فکر کرد مثل دادگاه کانگورو بود
[ترجمه ترگمان]فکر کرد: مثل یک دادگاه کانگرو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The office looked like a kangaroo court.
[ترجمه گوگل]دفتر شبیه دادگاه کانگورو بود
[ترجمه ترگمان]دفتر به یک دادگاه کانگورو شباهت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A rare single from unknown, impossible to find Japanese release EP which also included "Kangaroo Court" and a couple of other decent singles.
[ترجمه گوگل]یک تک آهنگ نادر از ناشناخته، غیرممکن است که پیدا کردن EP منتشر ژاپنی که همچنین شامل "Kangaroo Court" و چند تک آهنگ مناسب دیگر
[ترجمه ترگمان]یک واحد نادر از ناشناخته، غیر ممکن برای یافتن EP منتشر کرد که همچنین شامل \"دادگاه کانگورو\" و زوج دیگر افراد مجرد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is this a newspaper office or a kangaroo court?
[ترجمه گوگل]اینجا دفتر روزنامه است یا دادگاه کانگورو؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یک دفتر روزنامه و یا یک دادگاه کانگورو است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Matthew: I think this kangaroo court is a terrible idea, you moron.
[ترجمه گوگل]متیو: فکر می کنم این دادگاه کانگورو ایده وحشتناکی است، احمق
[ترجمه ترگمان] فکر کنم این دادگاه کانگرو فکر خیلی بدیه، کله پوک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Critics say the 31-year-old Mr Hicks, a former kangaroo skinner and alleged al-Qaeda fighter, faces a "kangaroo court".
[ترجمه گوگل]منتقدان می گویند که آقای هیکس 31 ساله، کانگوروپوست سابق و جنگجوی ادعایی القاعده، با یک "دادگاه کانگورو" مواجه است
[ترجمه ترگمان]منتقدان می گویند که آقای هیکس ۲۵ ساله، یک skinner kangaroo و یک مبارز القاعده، با یک \"دادگاه کانگورو\" مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Saddam is to face a kangaroo court in Baghdad.
[ترجمه گوگل]صدام قرار است با دادگاه کانگورو در بغداد روبرو شود
[ترجمه ترگمان]صدام قرار است با یک دادگاه کانگورو در بغداد روبرو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He leads the reader into assuming that the tribunal is anything other than a kangaroo court.
[ترجمه گوگل]او خواننده را به این سمت سوق می دهد که دادگاه چیزی غیر از دادگاه کانگورو است
[ترجمه ترگمان]او خواننده را هدایت می کند تا فرض کند که دادگاه چیز دیگری بجز یک دادگاه کانگورو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's grossly unfair for television to single out one player from one game and conduct a kangaroo court there and then.
[ترجمه گوگل]این به شدت ناعادلانه است که تلویزیون یک بازیکن را از یک بازی جدا کند و آن جا یک دادگاه کانگورو برگزار کند
[ترجمه ترگمان]این خیلی ناعادلانه است که تلویزیون یک بازیکن را از یک بازی بیرون بکشد و یک دادگاه کانگورو را در آنجا برگزار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To the people who refused to go on strike, the most difficult part of their decision was the possibility that they would later be subject to the union's kangaroo court.
[ترجمه گوگل]برای مردمی که حاضر به اعتصاب نشدند، سخت ترین قسمت تصمیم آنها این بود که بعداً مشمول دادگاه کانگوروهای اتحادیه شوند
[ترجمه ترگمان]برای افرادی که از دست زدن به اعتصاب خودداری کردند، دشوارترین بخش تصمیم آن ها این بود که آن ها بعدها مشمول دادگاه کانگورو اتحادیه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As the state-run news agency, Xinhua, put it, "You may find yourself up before a kangaroo court of angry netizens and receive a virtual lynching. "
[ترجمه گوگل]همانطور که خبرگزاری دولتی شین‌هوا می‌گوید، «شما ممکن است خود را در برابر دادگاه کانگورویی از کاربران خشمگین اینترنت بیابید و به طور مجازی مورد لینچ قرار بگیرید »
[ترجمه ترگمان]به عنوان آژانس خبری دولتی، شین هوا، گفت: \" شما می توانید خود را در مقابل یک دادگاه کانگورو of خشمگین پیدا کنید و یک اعدام مجازی دریافت کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Abdel Bari Atwan, editor of the Arabic-language newspaper al-Quds al-Arabi, described the tribunal that delivered the verdict as a kangaroo court.
[ترجمه گوگل]عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه عرب زبان القدس العربی، دادگاهی را که حکم را صادر کرد، دادگاه کانگورو توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]عبد Bari Atwan سردبیر روزنامه عربی القدس العربی، این دادگاه را بعنوان یک دادگاه کانگورو توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unauthorized court, court that is not certified
a kangaroo court is an unofficial trial of a member of an organization who is accused of having seriously broken the rules of that organization.

پیشنهاد کاربران

A kangaroo court is a court that ignores recognized standards of law or justice, carries little or no official standing in the territory within which it resides, and is typically convened ad hoc. A kangaroo court may ignore due process and come to a predetermined conclusion. The term may also apply to a court held by a legitimate judicial authority which intentionally disregards the court's legal or ethical obligations ( compare show trial )
...
[مشاهده متن کامل]

دادگاه پوشالی ( به انگلیسی: kangaroo court ) یا دادگاه نمایشی دادگاهی است که استانداردهای شناخته شده قانون یا عدالت را نادیده گرفته و غالباً تعداد کمی از مقامات رسمی را در خود دارد. این اصطلاح ممکن است برای دادگاهی که توسط یک مقام قضایی قانونی مجاز برگزار می شود، اعمال شود که عمداً به تعهدات قانونی یا اخلاقی دادگاه بی اعتنایی کند. متهمین در چنین دادگاه هایی غالباً از دسترسی به وکالت و در بعضی موارد دفاع مناسب و حق تجدیدنظر محروم می شوند.
She faced a kangaroo court and disciplinary action

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Kangaroo_court
💎Kangaroo Court💎
Meaning: A court of law where proper procedures are not followed at all; a sham judicial proceeding
Example: After a trial in a kangaroo court, where he was not even allowed access to a lawyer, the journalist was sentenced to 15 years in prison
...
[مشاهده متن کامل]

❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

توضیح درباره اصطلاح kangaroo court
در گذشته در آمریکا قاضی هایی وجود داشتند که از ایالتی به ایالت دیگر سفر می کردند و در ازای قضاوت مشکلات مردم از آنها پول می گرفتند و هر قاضی که دادگاه های بیشتری برگزار می کرد پول بیشتری داشت. این قاضی ها زیاد به قانون توجه نداشتند و بیشتر پی پول بودند. آمریکایی ها این قاضی ها را به شکل کانگورو تشبیه می کردند که از این دادگاه به آن دادگاه می پرند.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: سایت بیاموز

بپرس