keel over

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to faint or fall over suddenly.
مشابه: faint, pass out

جمله های نمونه

1. Truly I would keel over in spasms of exquisite nostalgia.
[ترجمه گوگل]من واقعاً در اسپاسم های دلتنگی بدیع غرق خواهم شد
[ترجمه ترگمان]واقعا دچار دل تنگی می شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The strong wind made the sailboat keel over and the passengers fell into the water.
[ترجمه گوگل]وزش باد شدید باعث شد قایق بادبانی سرگردان شود و مسافران به داخل آب سقوط کنند
[ترجمه ترگمان]باد شدید قایق بادبانی را درست کرد و مسافران وارد آب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Once the book comes out, I can basically keel over and die happy.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه کتاب منتشر شد، اساساً می توانم سرم را نگه دارم و خوشحال بمیرم
[ترجمه ترگمان]وقتی کتاب منتشر شد، من اساسا می تونم over کنم و بمیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jeff Thatcher! Why, he'd keel over just with two draws. Just let him try it once. HE'D see!
[ترجمه گوگل]جف تاچر! چرا، او فقط با دو تساوی به پایان می رسد فقط اجازه دهید یک بار امتحان کند او می دید!
[ترجمه ترگمان]! \"جف Thatcher\" چرا، فقط با دو نفر می کشد فقط بذار یه بار امتحانش کنه متوجه شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Do you wanna see me keel over?
[ترجمه گوگل]میخوای منو ببینی
[ترجمه ترگمان]می خوای قایق keel رو ببینی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Station for a day, my sore foot could keel over, but no way, the bride needs help, for which I am willing to help her.
[ترجمه گوگل]ایستگاه برای یک روز، پای درد من می تواند از بین برود، اما به هیچ وجه، عروس نیاز به کمک دارد، که من حاضرم به او کمک کنم
[ترجمه ترگمان]برای یک روز پایم به زمین می افتد، اما به هیچ وجه، عروس به کمک احتیاج دارد، چون من حاضرم به او کمک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Why, he'd keel over just with two draws.
[ترجمه گوگل]چرا، او فقط با دو تساوی به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]چرا، فقط با دو نفر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The worker on the ladder looks as if he is ready to keel over from exhaustion.
[ترجمه گوگل]کارگر روی نردبان طوری به نظر می رسد که گویی از شدت خستگی آماده است که خود را کنار بزند
[ترجمه ترگمان]کارگر نردبان طوری به نظر می رسد که انگار آماده است از خستگی عقب بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It would allow him to go quietly in his sleep or keel over happily on the fourth green.
[ترجمه گوگل]این به او این امکان را می‌دهد که آرام در خواب برود یا با خوشحالی روی سبزه چهارم بچرخد
[ترجمه ترگمان]به او اجازه می داد که بی سر و صدا در خواب یا کف قایق چهارم به آرامی حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Once Muzzy Izzet had rounded off a neatly worked equaliser the Second Division side might have been expected to keel over.
[ترجمه گوگل]زمانی که Muzzy Izzet یک تساوی‌کننده به‌خوبی کار کرده بود، ممکن بود انتظار می‌رفت که تیم دسته دوم به این نتیجه برسند
[ترجمه ترگمان]یک بار muzzy که با نظم و ترتیب کار کرده بود، در بخش دوم واحد دوم قرار داشت که بر روی کشتی کشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Frighten or surprise one and it will stiffen and keel over in what appears to be a dead faint.
[ترجمه گوگل]یکی را بترسانید یا غافلگیر کنید و در حالتی که به نظر می رسد یک غش مرده است سفت می شود و درگیر می شود
[ترجمه ترگمان]Frighten یا surprise یکی از آن ها stiffen و keel که به نظر می رسد غش کرده باشد خشک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. O'B: Because complicated applications crash, or get abandoned by their creators, or just keel over from feature-bloat and become unusable around version 0.
[ترجمه گوگل]O'B: زیرا برنامه های پیچیده از کار می افتند، یا توسط سازندگان خود رها می شوند، یا فقط از ویژگی ها دور می شوند و در نسخه 0 غیر قابل استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]O B: از آنجا که برنامه های کاربردی پیچیده سقوط می کنند، یا توسط سازندگان خود رها می شوند، یا فقط از ویژگی منحرف می شوند - bloat می شوند و در نسخه ۰ غیرقابل استفاده می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For the aim of rescuing, we need the collectivity escaping chamber to meet a certain pose to float up, so as to not to issue forth when arrived at the water surface, or keel over on the surface.
[ترجمه گوگل]برای هدف نجات، ما به محفظه فرار جمعی نیاز داریم تا موقعیت خاصی را برای شناور شدن به سمت بالا برآورده کند، به طوری که هنگام رسیدن به سطح آب بیرون نیامد، یا روی سطح قرار نگیرد
[ترجمه ترگمان]برای نجات دادن، ما به یک اتاق فرار برای ملاقات با یک ژست خاص نیاز داریم تا در هنگام رسیدن به سطح آب و یا تخته بر روی سطح از آن اجتناب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mary Alice Voiceover: One day her nasty neighbour Karen McClusky would keel over and die.
[ترجمه گوگل]صداپیشه مری آلیس: یک روز همسایه بدجنس او ​​کارن مک کلاسکی هول کرده و می میرد
[ترجمه ترگمان]مری آلیس صدا را صدا کرد: یک روز همسایه نفرت انگیز کارن mcclusky خواهد آمد و می میرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• turn over; be turned over; faint, pass out

پیشنهاد کاربران

کاربر Mike،
به خاطر درست است، نه بخواطر!
اگر به حفظ زبان فارسی علاقه مندیم، پس صورت نوشتاری کلمات را به هم نریزیم.
از پا افتادن
غش کردن یا از حال رفتن ( انسان یا حیوان، به خاطر گرمای شدید، خوردن غذای تاریخ گذشته و از این قبیل )
کله پا شدن ( یک قایق در آب )
کله پا شدن
فحش؛ برو بمیر بابا!
از حال رفتن، غش کردن, وارونه شدن، تسلیم شدن، واگذار کردن، زمین خوردن، روی زمین افتادن
از حال رفتن
افتادن، زمین گیر شدن ( بخواطر مریضی )

بپرس