keep on

/kip ɑn//kiːp ɒn/

به کاری ادامه دادن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to continue to do something.

- Josie kept on dancing, even after the music stopped.
[ترجمه Amini] جوزی با وجودیکه نوزیک هم قطع شد به رقص ادامه داد
|
[ترجمه گوگل] جوزی حتی پس از توقف موسیقی به رقصیدن ادامه داد
[ترجمه ترگمان] جوزی همچنان می رقصید، حتی بعد از اینکه موزیک قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We'll keep on driving while there's still daylight.
[ترجمه A.A] مادامیکه هوا روشن باشه بازهم به رانندگی ادامه میدهیم
|
[ترجمه P.A] ما زمانی که هنوز نور وجود دارد به رانندگی ادامه خواهیم داد
|
[ترجمه Mgh] تاوقتی که هوا روشنه ما به رانندگی ادامه میدهیم
|
[ترجمه گوگل]تا زمانی که هنوز روز روشن است به رانندگی ادامه می دهیم
[ترجمه ترگمان]وقتی هنوز هوا روشنه ادامه میدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No one is born a genius. Just keep on doing what you like and that itself is a talent.
[ترجمه Orannous] هیچکس نابغه زاده نمیشود ، تنها به کاری که علاقه داری ادامه بده که خودش یک استعداد است
|
[ترجمه P.A] هیچ کس به عنوان یک نابغه زاده نشده است. فقط به انجام دادن چیزی که تو دوست داری ادامه بده و آن خودش یک استعداد است
|
[ترجمه Miss nobody] هیچکس نابغه زاده نمیشود، فقط به انجام دادن چیزی که دوست داری ادامه بده و اون خودش یه استعداده.
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس نابغه به دنیا نمی آید فقط به انجام کاری که دوست دارید ادامه دهید و این خود یک استعداد است
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نابغه به دنیا نیامده فقط به کاری که دوست داری ادامه بده و این خودش یک استعداد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Turn left at the corner and keep on as far as the church.
[ترجمه گوگل]در گوشه به چپ بپیچید و تا کلیسا ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]همین جا بپیچ به راست و تا کلیسا ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You've constantly got to keep on at people about that.
[ترجمه گوگل]شما باید دائماً در این مورد با مردم صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]تو همیشه باید به مردم در این مورد ادامه بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Keep on going never give up.
[ترجمه مائده] ادامه بده هرگز تسلیم نشو
|
[ترجمه گوگل]ادامه بده هرگز تسلیم نشو
[ترجمه ترگمان] ادامه بده، هیچوقت تسلیم نشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't keep on at him about his handwriting or he'll get a complex.
[ترجمه گوگل]در مورد دست خطش به او ادامه ندهید وگرنه دچار عقده می شود
[ترجمه ترگمان]درباره خطش به او نگاه نکن، یا این که پیچیده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Keep on your side of the bed!
[ترجمه گوگل]کنار تخت بمان!
[ترجمه ترگمان]برو کنار تخت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I won't keep on waiting more than half a minute.
[ترجمه گوگل]من بیشتر از نیم دقیقه منتظر نمی مانم
[ترجمه ترگمان]بیش از نیم دقیقه صبر نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You need to keep on hammering away at achieving your goals.
[ترجمه گوگل]شما باید برای دستیابی به اهداف خود تلاش کنید
[ترجمه ترگمان]باید به هدف خود ادامه دهید تا به اهداف خود برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If we keep on our way for another hour, we should reach the village.
[ترجمه گوگل]اگر یک ساعت دیگر به راهمان ادامه دهیم باید به روستا برسیم
[ترجمه ترگمان]اگر برای یک ساعت دیگر به راه خود ادامه دهیم، باید به دهکده برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I will mend the lamp just don't keep on at me about it!
[ترجمه گوگل]من لامپ را تعمیر خواهم کرد فقط در مورد آن به من فکر نکنید!
[ترجمه ترگمان]من چراغ را درست می کنم، فقط در این مورد به من نگاه نکن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Keep on past the church; the stadium is about half a mile further on.
[ترجمه گوگل]به گذشته کلیسا ادامه دهید استادیوم حدود نیم مایل جلوتر است
[ترجمه ترگمان]از کلیسا گذشت؛ استادیوم حدود نیم مایل جلوتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Let us keep on with our work.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید به کار خود ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان] بذار کارمون رو ادامه بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't keep on at the children about this incident.
[ترجمه گوگل]در مورد این حادثه به بچه ها ادامه ندهید
[ترجمه ترگمان]در مورد این حادثه به کودکان نگاه نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A policeman has to keep on his toes all the time he's on duty.
[ترجمه گوگل]یک پلیس باید در تمام مدتی که در حال انجام وظیفه است، روی انگشتان خود بماند
[ترجمه ترگمان]پلیس باید تمام مدتی که مشغول انجام وظیفه است، روی پنجه پا بایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• continue, persist

پیشنهاد کاربران

to continue
keep on: ادامه دادن
keep: نگه داشتن
پرسنلی را نگه داشتن برای ادامه خدمت , ادامه همکاری دادن
Since Jack is working hard as a cashier , We are going to keep him on for long time
مدام لباسی را برتن داشتن یا استفاده کردن
You need to keep on your headscarf on your head. otherwise, you could get into problem
...
[مشاهده متن کامل]

مدام یادآوری کردن کاری به کسی جهت انجام آن
You need to keep on him about doing his homework

ادامه دادن
پیوسته انجام دادن ( کاری )
به کارت ادامه بده.
1. continue to do something
◀️ "he kept on moving"
Similar :
continue / go on / carry on
2. continue to employ someone
◀️
"we will keep all of them on and set out to surround them with more experienced players
...
[مشاهده متن کامل]

◀️
How are you ?
Full of energy
so you got a lot of energy huh that's nice I hope you keep on having full of energy
ادامه دادن کاری

جون کندن
Keep on ادامه دادن را معنی می دهد . کاری یا چیزی شروع و پایان ان تقریبا مشخص است ادامه تا انتها و یا پایان . از زمان حال تا اینده بیشتر بیان می شود در کتاب ها بیشتر این لغات مربوط به انسان ها بکار برده
...
[مشاهده متن کامل]
شده است در جمله فاعل دارد . بندرت جمله فاعل ندارد یا نداشت . . . . . اما continue. معنی ادامه داشتن را میدهد زمان زیاد مشخص نیست از شروع تا پایان . . برای انسان ها کمتر کاربرد دارد . مفهوم لغات صفت ان بیشتر معنی می دهد ادامه دار ممتد مداوم تدوام . . . . . . . لازم به تذکر 4 لغات در انگلیسی. معنی جداگانه دارند مترداف Continue هستند

ادامه دادن
she kept on reading that book
او به خواندن آن کتاب ادامه داد⏸
به سختی و علی رغم آزاردهندگی کاری را ادامه دادن
Keep on doing sth
تکرار کاری ( معمولا اذیت کننده ) به دفعات .
Jack is very annoying . he keeps on taking my pens.
ادامه بده .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس