keep the wolf from the door

/kip ðə wʊlf frʌm ðə dɔr//kiːp ðə wʊlf frɒm ðə dɔː/

وسایل زندگی را فراهم کردن، خود را برای روز مبادا آماده کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to ward off poverty.

جمله های نمونه

1. Their wages are barely enough to keep the wolf from the door.
[ترجمه علیرضا حمزه] دستمزد آنها به سختی کفاف هزینه های اولیه زندگیشان را میدهد
|
[ترجمه گوگل]دستمزد آنها به سختی به اندازه ای است که گرگ را از در نگه دارند
[ترجمه ترگمان]دست مزد آن ها به اندازه کافی برای نگه داشتن گرگ از در کافی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His household income can barely keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]درآمد خانوار او به سختی می تواند گرگ را از در نگه دارد
[ترجمه ترگمان]درآمد داخلی او به سختی می تواند گرگ را از در بیرون نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most people have a daily fight to keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]بیشتر مردم هر روز دعوا می کنند تا گرگ را از در دور نگه دارند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم یک مبارزه روزانه برای نگه داشتن گرگ از در دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I work part-time in a coffee shop just to keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]من در یک کافی شاپ پاره وقت کار می کنم فقط برای اینکه گرگ را از درب خانه نگه دارم
[ترجمه ترگمان]من قسمتی از زمان را در یک کافی شاپ کار می کنم تا گرگ را از در بیرون نگه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a student, he took an evening job to keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]در دوران دانش آموزی، او برای نگه داشتن گرگ از درب خانه، کار عصرانه ای را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دانش آموز، یک کار شبانه انجام داد تا گرگ را از در دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. During the depression of the 1920s and 1930s many men found it almost impossible to keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]در طول رکود دهه 1920 و 1930، بسیاری از مردان تقریباً غیرممکن بودند که گرگ را از درب خانه نگه دارند
[ترجمه ترگمان]در طول رکود دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بسیاری از مردان کشف کردند که نگه داشتن گرگ از در غیرممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No sign of any more money than is needed to keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]هیچ نشانی از پولی بیش از آنچه برای نگه داشتن گرگ از در لازم است وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ اثری از پول بیشتر از این نیست که گرگ را از در بیرون نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both spouses had to take jobs in order to keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]هر دو همسر مجبور شدند برای اینکه گرگ را از درب خانه نگه دارند، مشاغلی را انجام می دادند
[ترجمه ترگمان]هر دو زن باید برای نگه داشتن گرگ از در کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A lot of the lads took small jobs to help keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بچه‌ها کارهای کوچکی انجام دادند تا گرگ را از در دور نگه دارند
[ترجمه ترگمان]خیلی از بچه ها کاره ای کوچکی برای کمک به گرگ از در بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The entrance guard lives on that salary and can hardly keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]نگهبان ورودی با آن حقوق زندگی می کند و به سختی می تواند گرگ را از در نگه دارد
[ترجمه ترگمان]نگهبان در آن حقوق زندگی می کند و به سختی می تواند گرگ را از در بیرون نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have a spare-time job in the evenings and do overtime most weekends, which all helps to keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]من یک کار اوقات فراغت در عصرها دارم و بیشتر تعطیلات آخر هفته را اضافه کاری انجام می دهم که همه اینها کمک می کند که گرگ از خانه دور بماند
[ترجمه ترگمان]من در عصر یک کار وقت اضافی دارم و بیشتر تعطیلات آخر هفته را هم وقت اضافه می کنم، که همه کمک می کنند تا گرگ را از در دور نگه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With a wife and six children to support, he did all he could to keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]او با داشتن یک زن و شش فرزند، تمام تلاش خود را کرد تا گرگ را از خانه دور نگه دارد
[ترجمه ترگمان]با یک زن و شش بچه برای حمایت، تمام تلاشش را کرد که گرگ را از در دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I hope these little bits of gold I've brought down from the sky will help to keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]امیدوارم این تکه های طلایی که از آسمان فرود آورده ام کمک کند تا گرگ از در باز بماند
[ترجمه ترگمان]امیدوارم این تکه های کوچک طلایی که از آسمان اوردم کمک کند تا گرگ را از در دور نگه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My neighbour earns very little money and can hardly keep the wolf from the door.
[ترجمه گوگل]همسایه من خیلی کم درآمد دارد و به سختی می تواند گرگ را از در نگه دارد
[ترجمه ترگمان]همسایه من پول بسیار کمی به دست می آورد و به سختی می تواند گرگ را از در دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• prevent hunger and poverty

پیشنهاد کاربران

گلیم خود را از آب کشیدن
توضیح درباره اصطلاح keep the wolf from the door
ترجمه تحت اللفظی این عبارت گرگ را از در خانه دور نگه داشتن است. منظور از آن این است که گرگ اگر وارد خانه شود همه را می کشد و همه می میرند. اصطلاحا اینجا منظور از گرگ گرسنگی است.
منبع: سایت بیاموز
کفاف ( حداقل های ) زندگی را دادن
Colin's salary isn't great but it's enough to keep the wolf from the door
حقوق کالین عالی نیست اما کفاف زندگی را می دهد
نان بخور و نمیری در آوردن

بپرس