keystroke

/ˈkiːstroʊk//ˈkiːstrəʊk/

(مثلا در صفحه کلید کامپیوتر یا پیانو) فشار بر کلید یا دکمه، فشارش، ضربه زدن به کلید، ضربه زدن به کلید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stroke made on a typewriter or computer keyboard.

جمله های نمونه

1. Cancelling toggle keys Repeat the keystroke.
[ترجمه گوگل]لغو کلیدهای جابجایی فشار کلید را تکرار کنید
[ترجمه ترگمان]کلید زدن کلید رمز را تکرار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That will cost you 10 minutes and umpteen keystrokes and mouse clicks.
[ترجمه گوگل]این برای شما 10 دقیقه هزینه خواهد داشت و تعداد زیادی ضربه کلید و کلیک ماوس برای شما هزینه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این کار برای شما ۱۰ دقیقه طول خواهد کشید و umpteen keystrokes و ماوس کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are nearly a dozen keystrokes which operate toggles.
[ترجمه گوگل]نزدیک به ده ها کلید وجود دارد که ضامن ها را عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]تقریبا دوازده تا کلید وجود دارد که در آن عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But boilerplate actually refers to any sequence of keystrokes that is repeated frequently.
[ترجمه گوگل]اما boilerplate در واقع به هر دنباله ای از فشار دادن کلید اشاره دارد که به طور مکرر تکرار می شود
[ترجمه ترگمان]اما boilerplate در واقع به هر توالی از keystrokes که مرتبا تکرار می شود، اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You define the macro by deciding which keystrokes are activated and which keys are used to give the command.
[ترجمه گوگل]شما ماکرو را با تصمیم گیری در مورد اینکه کدام کلید فعال می شود و کدام کلید برای دادن فرمان استفاده می شود، تعریف می کنید
[ترجمه ترگمان]شما این ماکرو را با تصمیم گیری در مورد این که کدام keystrokes فعال می شوند تعریف می کنید و از کدام کلیدها برای دادن فرمان استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The keystroke in the Command Area which selects the text editing window is Esc for Escape.
[ترجمه گوگل]کلید در Command Area که پنجره ویرایش متن را انتخاب می کند Esc برای Escape است
[ترجمه ترگمان]The در منطقه فرمان که پنجره ویرایش متن را انتخاب می کند برای فرار کردن ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The structure and injecting process of computer keyboard keystroke are introduced.
[ترجمه گوگل]ساختار و فرآیند تزریق کیبورد کامپیوتر معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار و فرآیند تزریق صفحه کلید رایانه keystroke معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To send keystrokes or combinations of keystrokes to the active application and wait for the keystroke messages to be processed.
[ترجمه گوگل]برای ارسال ضربات کلید یا ترکیبی از فشار دادن کلید به برنامه فعال و صبر کردن برای پردازش پیام های ضربه زدن به کلید
[ترجمه ترگمان]برای ارسال keystrokes یا ترکیبی از keystrokes به درخواست فعال و انتظار برای پردازش پیام های keystroke
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The user can bind these signals to any keystroke using the driver and configuration software. This allows the NIA to take the place of any keyboard command in any game.
[ترجمه گوگل]کاربر می تواند با استفاده از درایور و نرم افزار پیکربندی، این سیگنال ها را به هر ضربه کلید متصل کند این به NIA اجازه می دهد تا جای هر فرمان صفحه کلید را در هر بازی بگیرد
[ترجمه ترگمان]کاربر می تواند این سیگنال ها را به هر keystroke با استفاده از نرم افزار و نرم افزار پیکربندی متصل کند این به گروه NIA اجازه می دهد تا در هر بازی جای هر گونه فرمان صفحه کلید را بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Judgment keystroke interrupt mode button interrupt source to determine the way!
[ترجمه گوگل]قضاوت ضربه زدن به کلید حالت وقفه دکمه منبع وقفه برای تعیین راه!
[ترجمه ترگمان]روز داوری، منبع وقفه کلید مد را برای تعیین این روش انتخاب می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This article uses example code to demonstrate keystroke dynamics for enhancing the security of your applications in authentication and continuous data entry contexts.
[ترجمه گوگل]این مقاله از کد مثال برای نشان دادن پویایی ضربه زدن به کلید برای افزایش امنیت برنامه‌های شما در زمینه‌های احراز هویت و ورود مداوم داده استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله از کده ای مثال برای نشان دادن دینامیک keystroke برای افزایش امنیت برنامه های کاربردی شما در تایید و زمینه های ورود داده پیوسته استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After you return, just press a keystroke to unhide .
[ترجمه گوگل]پس از بازگشت، فقط یک کلید را فشار دهید تا پنهان شود
[ترجمه ترگمان]، بعد از اینکه برگشتی فقط یه سری حرکات به اسم \"unhide\" فشار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A macro is a special command that activates a series of keystrokes automatically.
[ترجمه گوگل]ماکرو یک فرمان ویژه است که یک سری از کلیدها را به طور خودکار فعال می کند
[ترجمه ترگمان]یک ماکرو یک فرمان ویژه است که مجموعه ای از keystrokes را به طور خودکار فعال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The default value of 8 indicates that the next non-numeric keystroke that follows will be executed eight times.
[ترجمه گوگل]مقدار پیش‌فرض 8 نشان می‌دهد که کلید غیرعددی بعدی که در ادامه آمده است، هشت بار اجرا می‌شود
[ترجمه ترگمان]مقدار پیش فرض ۸ نشان می دهد که عدد غیر عددی بعدی که در ادامه می آید هشت بار اجرا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] ضربه کلید
[کامپیوتر] ضربه زدن به کلید - فشار دادن یک کلید یا ترکیبی از کلیدها بر روی یک صفحه کلید.

انگلیسی به انگلیسی

• stroke of a key on a typewriter or computer keyboard

پیشنهاد کاربران

بپرس