kick against the pricks

جمله های نمونه

1. to kick against the pricks.
[ترجمه گوگل]لگد زدن در برابر خارها
[ترجمه ترگمان]تا به اون pricks لگد بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In appealing the case again, you will just be kicking against the pricks.
[ترجمه گوگل]در تجدیدنظرخواهی مجدد از پرونده، شما فقط علیه خارها لگد می زنید
[ترجمه ترگمان]در صورت جذاب کردن دوباره، شما فقط بر روی pricks ضربه خواهید زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do not kick against the pricks.
[ترجمه گوگل]در برابر خارها لگد نزنید
[ترجمه ترگمان]به the لگد نزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's hard for thee to kick against the pricks.
[ترجمه گوگل]لگد زدن در برابر خارها برای تو سخت است
[ترجمه ترگمان]برای تو سخته که به the لگد بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You must obey the rule. It is useless for you to kick against the pricks.
[ترجمه گوگل]شما باید قانون را رعایت کنید لگد زدن به خارها برای شما بی فایده است
[ترجمه ترگمان]تو باید از قانون پیروی کنی برای تو بی فایده است که به the لگد بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And the Lord said, I am Jesus whom thou persecutest: it is hard for thee to kick against the pricks.
[ترجمه گوگل]و خداوند گفت: من عیسی هستم که تو آزارش می‌دهی، لگد زدن به خارها برای تو سخت است
[ترجمه ترگمان]و لرد گفت: من عیسی هستم که تو persecutest: برای تو دشوار است که به the لگد بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And when we were all fallen to the earth, I heard a voice speaking unto me, and saying in the Hebrew tongue, Saul, Saul, why persecutest thou me? it is hard for thee to kick against the pricks .
[ترجمه گوگل]و چون همه به زمین افتادیم، صدایی شنیدم که با من سخن می گفت و به زبان عبری می گفت: «شائول، ای شائول، چرا به من جفا می کنی؟ لگد زدن به خارها برای تو سخت است
[ترجمه ترگمان]و هنگامی که همه ما به زمین سقوط کردیم صدایی را شنیدم که با من حرف می زد و زبان عبری را می گفت، سول، چرا مرا persecutest؟ برای تو سخته که به اون pricks لگد بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• protest against things which are unpleasant

پیشنهاد کاربران

( اصطلاح ) : مشاجره و مبارزه با افرادی که در رأس قدرت یا نیرومندند ( از نظر اجتماعی یا سیاسی )
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/kick - against - the - pricks

بپرس