در زدن ، ضربه زدن به در
. i go to my grand mom house and before i knock on the door .
معنی : . tap slowly or gently on the door.
معنی : . tap slowly or gently on the door.
کوبیدن در
! ) :She came home without knocking the door
در زدن
در بزن،
در زدن یا کوبیدن در
یک معنی: در زدن
معنی دیگر به صورت idiom: یعنی فرصتی برای کسی فراهم شدن: ( چیزی شبیه به: شانس درِ خونشو زد )
It was hard leaving my parents and all my friends from high school, but when an opportunity to attend school in Europe knocked on my door, I knew I had to seize the chance
معنی دیگر به صورت idiom: یعنی فرصتی برای کسی فراهم شدن: ( چیزی شبیه به: شانس درِ خونشو زد )
خود را معرفی کردن، خود را ارائه کردن، آماده ی ورود به گروهی/باشگاهی/اجتماع خاصی شدن، تمایل برای مداخله داشتن
در زدن👋👋👋
کوبیدنِ دررر
کوبیدن در
یا همون در زدن
یا همون در زدن
دَر زدن🚪
در زدن / به در کوبیدن
در زدن
در را کوبیدن
در را کوبیدن
در زدن در کوبیدن
در زدن
در را کوبیدن
شروع بکار کردن
در زدن
کوبیدن در
کوبیدن در
در زدن. درب را کوبیدن.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)