lips


logical inferences per second کامپیوتر : واحد اندازه گیرى سرعت براى کامپیوترهاى نسل پنجم

جمله های نمونه

1. chapped lips
لب های ترکیده (ترک خورده)

2. his lips framed the words
با لبانش الفاظ را بیان می کرد.

3. his lips were curved in a smile
لبخند به لبانش انحنایی بخشیده بود.

4. kissy lips
لب های بوسیدنی

5. ripe lips
لب های پرطراوت

6. sanaee's lips and teeth . . .
لب و دندان سنایی . . .

7. loose lips sink ships
زبان سرخ سر سبز می دهد برباد

8. one's lips are sealed
افشا نکردن،لب (خود را) مهر و موم کردن

9. the baby's lips were red and moist
لب های کودک قرمز و تر بود.

10. the lovers' lips touched
لب های عشاق با هم تماس حاصل کرد.

11. pass one's lips
1- گفتن،بر لب آوردن 2- خوردن،آشامیدن

12. smack one's lips
با اشتیاق انتظار کشیدن یا به خاطر آوردن

13. i puckered my lips into a whistle
لب های خود را برای سوت زدن جمع کردم.

14. my lover's coral lips
لب های سرخ دلدار من

15. she paints her lips
او به لب های خود رژ می زند.

16. she pouted her lips for a kiss
لب های خود را برای بوسیدن غنچه کرد.

17. she rounded her lips and tried to whistle
او لب های خود را گرد کرد و کوشید سوت بزند.

18. she tucked her lips and said "oo"
لب هایش را غنچه کرد و گفت ((او)).

19. to pucker one's lips
لنج ورچیدن

20. to seal one's lips
(مجازی) لب فروبستن

21. zary pursed her lips and said, "but not now"
زری لب های خود را غنچه کرد و گفت ((ولی حالا نه)).

22. hang on the lips of
با دقت گوش فرا دادن

23. curses sprang to his lips
دشنام از لبانش جاری شد.

24. he puckered up his lips for a kiss
لب های خود را برای بوسه غنچه کرد.

25. that girl has red lips
آن دختر لب های سرخی دارد.

26. a scream escaped from her lips
شیونی از میان لبانش خارج شد.

27. a smile played across her lips
لبخندی بر لبانش نقش بست.

28. he kept moistening his swollen lips with his tongue
او مرتبا با زبان لب های متورم خود را تر می کرد.

29. the news fell from his lips
خبر از لبانش پرید.

30. the trick of biting the lips
عادت به جویدن لب ها

31. as soon as me saw the cake, he smacked his lips
تا کیک را دید شروع کرد به لب مزه کردن.

32. the sound track is not in sync with the actor's lips
نوار صدا بالب های بازیگر همزمان نیست (جور نیست).

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Logical Interences Per Second
موضوع: واحدهای محاسباتی
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم (برحسب ثانیه).

تخصصی

[کامپیوتر] واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم Logical Inferences Per Second

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) informal reference to the labia of the female genetalia

پیشنهاد کاربران

I wish i was younger when i kissed your lips
ترانه قشنگبه اسمش
I wish i was younger
I kissed your lips yesterday
You described the day your love was born with the date of the sign of love
من دیروز از لبای تو بوسه گرفتم
شما روز به دنیا آمدن عشقتان را با تاریخ نشانه ی عشق بیان کردید
...
[مشاهده متن کامل]

عشق مقدس هست و این هدیه رَبِّمان برای قلب و روحمان هست به بزرگی خدا قسم این عشق ما عشق پاک هست

I want my lips to have a smile on your face
دوست دارم لبهایم لبخندی را از تو به لب داشته باشد
I want to kiss your lips
I would like to put your hands on your heart and chest to your captivating eyes with love and tell you that I love you with all my heart
دلم می خواد لبای شما را ببوسم
دوست دارم به چشمان گیرای شما با عشق, دستان شما روی قلب و سینه خود قرار دهم و به شما بگویم تو را با جان دل دوست دارم
...
[مشاهده متن کامل]

You never know how much I miss your arms love and your lips
توهیچ میدونی من چقد دلم برای اغوش بازو های عشق تو و لبای پر مهرت تنگ شده .

لب - دهان - دهن

بپرس