lodgement

/ˈlɒdʒmənt//ˈlɒdʒmənt/

معنی: استقرار، منزل گیری، سپارش پول، ودیعهگذاری
معانی دیگر: lodgment منزل گیری، جایگزینی، نظ، موضع گیری

جمله های نمونه

1. This notion of eigenvalues gives numbers a natural lodgement in the theory of operators acting on vector spaces.
[ترجمه گوگل]این مفهوم از مقادیر ویژه به اعداد یک جایگاه طبیعی در تئوری عملگرهایی که بر روی فضاهای برداری عمل می کنند، می دهد
[ترجمه ترگمان]این مفهوم مقادیر ویژه، یک lodgement طبیعی را در نظریه اپراتورها که بر روی فضاهای برداری عمل می کنند، می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. May every dogma which has found lodgement in your consciousness be overcome.
[ترجمه گوگل]باشد که بر هر جزمی که در آگاهی شما جای گرفته است غلبه کنید
[ترجمه ترگمان]هر تعصبی که در ذهن شما نفوذ ناپذیر یافته باشد، مغلوب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The idea found a lodgement in his mind.
[ترجمه گوگل]این ایده در ذهن او جای گرفت
[ترجمه ترگمان]این فکر a را در ذهنش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "ICHA" has right to withhold any lodgement if there are any account is overdue. All receipt and condition should refer to "ICHA" Australia standard.
[ترجمه گوگل]"ICHA" این حق را دارد که در صورت وجود هر گونه حساب عقب افتاده، از هرگونه درخواست خودداری کند تمام رسید و شرایط باید به استاندارد "ICHA" استرالیا مراجعه کند
[ترجمه ترگمان]\"ICHA\" حق دارد در صورتی که هیچ گزارشی از موعد مقرر رسیده است خودداری کند تمامی دریافت و شرایط باید به استاندارد \"ICHA\" استرالیا ارجاع داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Winning cheque, Winners Certificate and Certificate Of Lodgement.
[ترجمه گوگل]چک برنده، گواهی برندگان و گواهی تسلیم
[ترجمه ترگمان]برنده شدن چک، گواهی، و گواهی lodgement
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He gave me the file containing the fund lodgement documents and I quickly left Bouake to Abidjan for our safety.
[ترجمه گوگل]او پرونده حاوی اسناد تسلیم وجوه را به من داد و من به سرعت بواکه را برای امنیت خود به ابیجان ترک کردم
[ترجمه ترگمان]او پرونده حاوی اسناد lodgement را به من داد و من به سرعت Bouake را برای امنیت به آبیجان رها کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A registration lodgement fee of $ 295 and some incidental filing fees are payable in such cases.
[ترجمه گوگل]هزینه ثبت نام 295 دلار و برخی هزینه های پرونده جانبی در چنین مواردی قابل پرداخت است
[ترجمه ترگمان]هزینه ثبت ۲۹۵ دلار و برخی از هزینه های بایگانی فرعی در چنین مواردی قابل پرداخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How do you feel about the lodgement conditions in Beijing?
[ترجمه گوگل]در مورد شرایط اقامت در پکن چه احساسی دارید؟
[ترجمه ترگمان]نظر شما در مورد شرایط lodgement در پکن چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Failure to provide all the necessary information at the time of lodgement will delay the application process.
[ترجمه گوگل]عدم ارائه تمام اطلاعات لازم در زمان ثبت درخواست باعث تاخیر در روند درخواست می شود
[ترجمه ترگمان]عدم ارائه تمام اطلاعات لازم در زمان of فرآیند درخواست را به تاخیر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To lodge a PRC application you must meet the standard residence lodgement requirements.
[ترجمه گوگل]برای ارائه درخواست PRC شما باید شرایط استاندارد اقامت را برآورده کنید
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک برنامه PRC باید با الزامات استاندارد مسکن مطابقت داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you decide to undertake these checks before being allocated a case officer it is suggested that these checks be initiated when allocation dates are within three months of your date of lodgement.
[ترجمه گوگل]اگر تصمیم دارید قبل از تخصیص افسر پرونده، این بررسی ها را انجام دهید، پیشنهاد می شود که این بررسی ها زمانی آغاز شود که تاریخ تخصیص ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم شما باشد
[ترجمه ترگمان]اگر تصمیم بگیرید قبل از اختصاص دادن یک افسر پرونده این چک ها را به عهده بگیرید، پیشنهاد می شود که این چک ها زمانی آغاز شوند که تاریخ های تخصیص در سه ماه از تاریخ of شما قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استقرار (اسم)
confirmation, establishment, pitch, lodgement, lodgment, solidification

منزل گیری (اسم)
lodgement, lodgment

سپارش پول (اسم)
lodgement, lodgment

ودیعه گذاری (اسم)
lodgement, lodgment

تخصصی

[مهندسی گاز] گرفتگی، تجمع رسوب درلوله

انگلیسی به انگلیسی

• act of staying in a place overnight; act of being lodged; deposit, something entrusted; position built on conquered enemy land; place for lodging, inn

پیشنهاد کاربران

بپرس