luminal

/ˈluːmənəl//ˈluːmənəl/

داروسازی ترکیب خواب اور

جمله های نمونه

1. Their luminal surfaces possess microvilli which increase the absorptive capacity of the cells.
[ترجمه گوگل]سطوح مجرای آنها دارای میکروویلی است که ظرفیت جذب سلول ها را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]سطوح luminal دارای microvilli هستند که ظرفیت جذب سلول ها را افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Consequently, precipitation of luminal calcium by dietary phosphate should inhibit these effects.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، رسوب کلسیم مجرا توسط فسفات جیره باید این اثرات را مهار کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، رسوب کلسیم luminal توسط رژیم غذایی باید از این اثرات جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This study has shown that luminal bile directly inhibited terminal ileal motility.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان داده است که صفرا مجرا به طور مستقیم تحرک انتهایی روده را مهار می کند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه نشان داده است که صفرای luminal مستقیما مانع حرکت ileal terminal می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Brennan is measuring pitchforks and spraying them with luminal as Booth shows Gavin the bamboo - framed sunglasses.
[ترجمه گوگل]برنان در حال اندازه‌گیری چنگال‌ها و اسپری کردن آنها با لومینال است که بوث عینک آفتابی بامبو را به گاوین نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]برنن \"داره pitchforks رو اندازه میگیره\" و با \"luminal\" و \"بوث\" و \"گوین\" عینک آفتابی bamboo رو نشون میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Depletion of luminal iron alters the gut microbiota and prevents Crohn's disease-like ileitis.
[ترجمه گوگل]کاهش آهن مجرا، میکروبیوتای روده را تغییر می دهد و از ایلیت مشابه بیماری کرون جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از آهن luminal باعث تغییر شکم روده می شود و مانع از بیماری Crohn مانند ileitis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Morphometric analysis thearea of AS lesions, residual luminal area, average and maximal neointima thickness.
[ترجمه گوگل]ناحیه تجزیه و تحلیل مورفومتریک ضایعات AS، ناحیه مجرای باقیمانده، ضخامت نئواینتیما متوسط ​​و حداکثر
[ترجمه ترگمان]آنالیز Morphometric به علت ضایعات، مساحت luminal باقیمانده، میانگین و بیشینه ضخامت neointima می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Luminal acidification in the epididymis is an important process for the regulation of male fertility.
[ترجمه گوگل]اسیدی شدن لومینال در اپیدیدیم فرآیند مهمی برای تنظیم باروری مردان است
[ترجمه ترگمان]اسیدی شدن Luminal در epididymis یک فرآیند مهم برای تنظیم باروری نرینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this benign gland, the luminal contour shows tufts and papillary infoldings.
[ترجمه گوگل]در این غده خوش‌خیم، کانتور مجرا، تافت‌ها و تافت‌های پاپیلاری را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در این غده خوش خیم، contour luminal tufts و papillary infoldings را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In accordance with the results of several other studies, this indicates that these soluble surfactants are the main determinants of luminal lytic activity.
[ترجمه گوگل]مطابق با نتایج چندین مطالعه دیگر، این نشان می‌دهد که این سورفکتانت‌های محلول، تعیین‌کننده‌های اصلی فعالیت لیتیک مجرا هستند
[ترجمه ترگمان]مطابق با نتایج چندین مطالعه دیگر، این روش نشان می دهد که این surfactants قابل حل اصلی فعالیت lytic luminal هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The driving force for inflammation then is a combination of drug and luminal induced mucosal damage.
[ترجمه گوگل]بنابراین، نیروی محرکه برای التهاب، ترکیبی از آسیب مخاطی ناشی از دارو و مجرا است
[ترجمه ترگمان]نیروی محرک تورم پس از آن ترکیبی از مواد مخدر و luminal است که باعث آسیب mucosal شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hence, we postulated that adaptive cytoprotection maintains a physiological equilibrium between duodenal mucosal resistance and luminal acidity.
[ترجمه گوگل]از این رو، ما فرض کردیم که محافظت سلولی تطبیقی ​​تعادل فیزیولوژیکی بین مقاومت مخاط دوازدهه و اسیدیته مجرا را حفظ می‌کند
[ترجمه ترگمان]از این رو، ما ادعا کردیم که cytoprotection انطباقی تعادل فیزیولوژیکی بین مقاومت mucosal mucosal و اسیدیته luminal حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sections incubated with the more diluted antibodies displayed only extracellular staining at the luminal surface of the enterocytes.
[ترجمه گوگل]بخش‌هایی که با آنتی‌بادی‌های رقیق‌تر انکوبه شدند، تنها رنگ‌آمیزی خارج سلولی را در سطح مجرای انتروسیت‌ها نشان دادند
[ترجمه ترگمان]The که با آنتی بادی رقیق تری انکوباسیون شدند، تنها رنگ آمیزی خارج سلولی را در سطح luminal of نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Those destined for secretion pass through the Golgi stacks and are packaged within condensing vacuoles that evolve into zymogen granules as they migrate toward the luminal surface of the acinar cell.
[ترجمه گوگل]آنهایی که برای ترشح در نظر گرفته شده اند از پشته های گلژی عبور می کنند و درون واکوئل های متراکم بسته بندی می شوند که در حین مهاجرت به سمت سطح مجرای سلول آسینار به گرانول های زیموژن تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]آن دسته از افراد برای ترشح از پشته گلژی منتقل می شوند و در داخل condensing vacuoles بسته بندی می شوند که در هنگام مهاجرت به سمت سطح luminal سلول acinar، در دانه های zymogen رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results All cases were shown as bowel wall thickening, with luminal narrowing.
[ترجمه گوگل]ResultsAll موارد به عنوان ضخیم شدن دیواره روده، با باریک شدن مجرا نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]نتایج همه موارد به صورت ضخامت دیواره روده نشان داده شده اند و luminal باریک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To analyse the value of phototherapy in treating neonatal hyperbilirubinemia as well as together with luminal or Yinzhihuang.
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل ارزش فتوتراپی در درمان هیپربیلی روبینمی نوزادان و همچنین همراه با لومینال یا Yinzhihuang
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل ارزش of در درمان hyperbilirubinemia نوزاد و هم چنین با luminal یا Yinzhihuang
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a lumen

پیشنهاد کاربران

بپرس