ladyship

/ˈleɪdɪʃɪp//ˈleɪdɪʃɪp/

معنی: بانو، سرکار علیه
معانی دیگر: (معمولا l بزرگ - معمولا با your یا her) علیامخدره، لیدی، مقام ((لیدی)) (رجوع شود به: lady)، بانویی، خانمی، بانوی ارجمند، سرکار خانم، سرکار علیه، بانو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (often cap.) the title used when referring or speaking directly to a woman with the rank of lady (often prec. by Her or Your).

- Her Ladyship Elizabeth has arrived.
[ترجمه گوگل] خانم او الیزابت از راه رسیده است
[ترجمه ترگمان] Ladyship \"الیزابت\" از راه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the rank or title of a lady.

جمله های نمونه

1. Perhaps her ladyship would like to hang up her own clothes today!
[ترجمه گوگل]شاید خانمش دوست داشته باشد امروز لباس های خودش را آویزان کند!
[ترجمه ترگمان]شاید سرکار خانم میل داشته باشد لباس های خود را امروز به دار بیاویزد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her ladyship will not be pleased when she hears about this.
[ترجمه گوگل]بانویش از شنیدن این موضوع خشنود نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]سرکار خانم از شنیدن این خبر خوشحال نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Watch out, Jill her ladyship is in one of her moods!
[ترجمه گوگل]مواظب باش، جیل خانمش در یکی از حالات روحی اش است!
[ترجمه ترگمان]مواظب باش، جیل سرکار خانم در یکی از moods!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you think her ladyship will be joining us?
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید خانم او به ما می پیوندد؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنید سرکار خانم به ما ملحق خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What does her Ladyship desire me to do/desire of me?
[ترجمه گوگل]بانوی او از من می خواهد که چه کاری انجام دهم؟
[ترجمه ترگمان]بانوی من از من چه می خواهد که این کار را بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I told her ladyship and she saw to it that he was got rid of.
[ترجمه گوگل]به خانمش گفتم و او مراقب بود که از شر او خلاص شود
[ترجمه ترگمان]من به سرکار علیه گفتم و او دید که از شرش خلاص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her ladyship always took advice from art historians before she would even change as much the piping on a cushion.
[ترجمه گوگل]بانوی او همیشه از مورخان هنر توصیه می کرد قبل از اینکه حتی لوله های بالشتک را تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]سرکار خانم همیشه از مورخان هنر مشورت می کرد، پیش از این که حتی به اندازه piping روی کو سن تغییر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Privately, I think he wanted to spare her ladyship his death.
[ترجمه گوگل]به‌طور خصوصی، فکر می‌کنم او می‌خواست از مرگ بانویش چشم پوشی کند
[ترجمه ترگمان]به نظر من، من فکر می کنم او می خواست که او را از مرگ نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Does Your Ladyship require anything?
[ترجمه گوگل]آیا بانوی شما به چیزی نیاز دارد؟
[ترجمه ترگمان]Ladyship چیزی لازم داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was so sad that Her Ladyship woke up with a start.
[ترجمه گوگل]آنقدر غمگین بود که بانویش با شروعی از خواب بیدار شد
[ترجمه ترگمان]آن قدر ناراحت کننده بود که Ladyship با تکانی بیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her ladyship had laboured assiduously to acquire the art of penmanship since her marriage.
[ترجمه گوگل]خانم او از زمان ازدواجش برای به دست آوردن هنر قلمزنی تلاش کرده بود
[ترجمه ترگمان]سرکار علیه تلاش کرده بود تا از زمان ازدواجش با هنر دست دست دست و پنجه نرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But unluckily for her ladyship, its effect had been exactly contrariwise.
[ترجمه گوگل]اما متأسفانه برای خانم او، تأثیر آن دقیقاً برعکس بود
[ترجمه ترگمان]ولی متاسفانه، سرکار سرکار واقعا روم تاثیر گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your ladyship has declared it to be impossible.
[ترجمه گوگل]خانم شما آن را غیر ممکن اعلام کرده است
[ترجمه ترگمان]سرکار علیه اعلام کرده که غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Your ladyship wants Mr. Darcy to marry your daughter; but would my giving you the wished-for promise make their marriage at all more probable?
[ترجمه گوگل]خانم شما می خواهد که آقای دارسی با دختر شما ازدواج کند اما آیا من به شما قول دلخواه را می دهم ازدواج آنها را محتمل تر می کند؟
[ترجمه ترگمان]سرکار علیه شما می خواهند که آقای دار سی با دختر شما ازدواج کنند، اما من به شما قول شرف می دهم که ازدواج آن ها را به احتمال زیاد جدی بگیرید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بانو (اسم)
mistress, woman, dame, lady, madam, matron, ladyship, donna, dona, gentlewoman, goodwife, grand dame

سرکار علیه (اسم)
ladyship

انگلیسی به انگلیسی

• title and form of address for a woman holding the rank of lady; rank of a lady
ladyship is used in the expressions `your ladyship', `her ladyship', and `their ladyships' as a respectful way of addressing or talking about a female member of the nobility or the wife of a knight or peer.

پیشنهاد کاربران

بانویی. خانومی. بانوی ارجمند بانوی با احترام

بپرس