lands


برجستگى شیار خانها علوم نظامى : ریلهاى راهنما

جمله های نمونه

1. lands expropriated for the construction of a hospital
زمین مصادره شده برای ساختمان بیمارستان

2. lands pertaining to an estate
زمین های جزو یک ملک

3. lands reclaimed from the sea
زمین هایی که از دریا گرفته شده است

4. lands which were revested in the former owner
زمین هایی که به مالک پیشین پس داده شده است

5. foreign lands
سرزمین های بیگانه

6. new lands were uprising and high mountains were coming into existence
سرزمین های جدید مرتفع می شدند و کوه های بلند به وجود می آمدند.

7. strange lands
سرزمین های بیگانه

8. these lands produce good potatoes
این زمین ها سیب زمینی خوبی می دهند.

9. unknown lands
سرزمین های ناشناخته

10. farmers whose lands are flooded
کشاورزانی که زمین های آنها را سیل گرفته است

11. from faraway lands
از سرزمین های دوردست

12. seized of lands
مالک قانونی تیول ها

13. the unheard-of lands beyond the ocean
سرزمین های ناشناخته ی آن سوی اقیانوس

14. creditors squeezed his lands from him
طلبکاران زمین های او را به زور از او گرفتند.

15. he transferred his lands to his eldest son
او زمین های خود را به اسم پسر ارشدش کرد.

16. she gifted her lands to the church
او زمین های خود را به کلیسا بخشید.

17. they opened new lands for settlement
سرزمین های تازه ای را برای ماندگاری مفتوح کردند.

18. they built up these lands two years ago
در این زمین ها دو سال پیش ساختمان سازی کردند.

19. proper irrigation can transform barren lands
آبیاری درست می تواند زمین های بی حاصل را دگرگون کند.

20. settlers quickly peopled the new lands
ماندگران به سرعت در سرزمین های نوین سکنی گزیدند.

21. the first ruler who conquered lands . . .
نخستین خدیوی که کشور گشود . . .

22. peasants occupied parks and annexed public lands
زارعین پارک ها را اشغال و زمین های عمومی را تملک کردند.

23. a treaty to satisfy indians who had been deprived of their lands
قراردادی برای دادن غرامت به سرخپوستانی که از زمین های خود محروم شده بودند

24. those who had arrived first had already pegged out some of the best lands
آنان که اول سر رسیده بودند قبلا برخی از بهترین زمین ها را مرز بندی (تصاحب) کرده بودند.

پیشنهاد کاربران

Come down, fall down
اراضی، زمین ها، سرزمین ها
Take off
شوخی. لودگی. دست انداختن.

بپرس