landscape architecture

/ˈlændˌskepˈɑːrkəˌtektʃər//ˈlændskeɪpˈɑːkɪtektʃə/

معماری محوطه سازی، مهرازی زمین آرایی، گلشن سازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: landscape architect (n.)
• : تعریف: the art or profession of planning or changing rural or urban land for a desired effect, often both practical and aesthetic.

جمله های نمونه

1. Candidates should have a degree in Landscape Architecture or a closely related discipline.
[ترجمه گوگل]داوطلبان باید دارای مدرک معماری منظر یا یک رشته مرتبط نزدیک باشند
[ترجمه ترگمان]نامزدها باید دارای درجه ای در معماری چشم انداز یا یک رشته ارتباط نزدیک باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She holds a diploma in Landscape Architecture from Manchester Polytechnic.
[ترجمه گوگل]او دارای دیپلم معماری منظر از پلی تکنیک منچستر است
[ترجمه ترگمان]او دارای مدرک معماری چشم انداز از طرف پلی تکنیک منچستر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Water is the important element of Chinese landscape architecture also.
[ترجمه گوگل]آب عنصر مهم معماری منظر چینی نیز هست
[ترجمه ترگمان]آب عنصر مهم معماری منظره چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The procedure of landscape architecture planning is a reduplicate dialogue between a planner and the site.
[ترجمه گوگل]رویه برنامه ریزی معماری منظر یک گفتگوی تکراری بین برنامه ریز و سایت است
[ترجمه ترگمان]فرآیند برنامه ریزی معماری چشم انداز یک گفتگوی reduplicate بین یک برنامه ریز و سایت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first major public example of landscape architecture in the United States was Central Park in New York City, designed in 1857 by Frederick Law Olmsted and Calvert Vaux.
[ترجمه گوگل]اولین نمونه عمومی عمده معماری منظر در ایالات متحده، پارک مرکزی در شهر نیویورک بود که در سال 1857 توسط فردریک لا اولمستد و کالورت واکس طراحی شد
[ترجمه ترگمان]اولین نمونه برجسته از معماری چشم انداز در آمریکا پارک مرکزی شهر نیویورک بود که در سال ۱۸۵۷ میلادی توسط Frederick Law و کالورت Vaux طراحی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The progress of landscape architecture is a reduplicate dialogue between the landscape architect and the site.
[ترجمه گوگل]پیشرفت معماری منظر یک گفتگوی تکراری بین معمار منظر و سایت است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت معماری چشم انداز یک گفتگوی reduplicate بین معمار چشم انداز و سایت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The specialized information exchange of Iching and the landscape architecture and geomancy.
[ترجمه گوگل]تبادل اطلاعات تخصصی Iching و معماری منظر و ژئومانسی
[ترجمه ترگمان]تبادل اطلاعات تخصصی of و معماری چشم انداز و geomancy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Landscape architecture opuscule is one of the component elements in gardens.
[ترجمه گوگل]نمای معماری منظر یکی از عناصر تشکیل دهنده باغ است
[ترجمه ترگمان]معماری منظره opuscule یکی از عناصر جزیی در باغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The progress of landscape architecture is a progress of a reduplicate dialogue between the landscape architect and the site.
[ترجمه گوگل]پیشرفت معماری منظر پیشرفت یک گفتگوی تکراری بین معمار منظر و سایت است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت معماری چشم انداز، پیشرفت گفتگوی reduplicate بین معمار چشم انداز و سایت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Landscape dendrology is one important basic course in landscape architecture specialty, and citing odes to flowers is one of the teaching aids for the course.
[ترجمه گوگل]دندرولوژي منظر يكي از درسهاي پايه مهم در تخصص معماري منظر است و استناد به قصيده گلها يكي از كمكهاي آموزشي اين دوره است
[ترجمه ترگمان]منظره dendrology یک مسیر اصلی مهم در معماری چشم انداز است، و ذکر کردن قصاید به گل ها یکی از دستیاران تدریس در این دوره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Landscape architecture in Denmark a well - established profession with 50 years'history.
[ترجمه گوگل]معماری منظر در دانمارک یک حرفه تثبیت شده با 50 سال سابقه است
[ترجمه ترگمان]معماری منظره در دانمارک یک حرفه خوب با سابقه ۵۰ ساله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The use of landscape architecture formed signs, organic tissue space planning contour lines, road through the green landscape and architectural form processing interface rhythm and rhythm.
[ترجمه گوگل]استفاده از معماری منظر، نشانه‌ها، خطوط کانتور برنامه‌ریزی فضای بافت ارگانیک، جاده از طریق چشم‌انداز سبز و پردازش فرم معماری، ریتم و ریتم رابط را تشکیل می‌دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از معماری منظره، علایم، طراحی فضای بافت آلی، خطوط و خطوط، راه را از طریق چشم انداز سبز و شکل معماری و ریتم و ریتم مرتبط با پردازش معماری را شکل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Landscape architecture is a special architecture type abundant in cultural contents.
[ترجمه گوگل]معماری منظر یک نوع معماری خاص است که دارای محتوای فرهنگی فراوان است
[ترجمه ترگمان]معماری منظره نوعی معماری خاص است که در محتوای فرهنگی فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• designing of landscapes and gardens

پیشنهاد کاربران

معماری فضای باز
landscape architecture ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: معماری منظر
تعریف: برنامه ریزی و طراحی فضای باز برای بهره مندی انسان

بپرس