lapsus

/ˈlæpsʌs//ˈlæpsəs/

(لاتین) لغزش، خطا، لغزش، سهو، خطا، اشتباه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (Latin) an error, slip, or lapse.

جمله های نمونه

1. Where material losses occur due to the lapsus of the working organ of barcode or its staff, a administrative punishment shall be given.
[ترجمه گوگل]در صورتی که به دلیل از بین رفتن ارگان کاری بارکد یا کارکنان آن خسارات مادی رخ دهد، مجازات اداری صادر می شود
[ترجمه ترگمان]در جایی که ضرر مادی ناشی از lapsus ارگان های working بارکد و یا کارکنان آن رخ می دهد، یک مجازات اجرایی باید داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The re - seeding rate, lapsus seeding rate and qualified seeding rate can be computed and displayed by fixed quantity.
[ترجمه گوگل]نرخ بذر مجدد، نرخ بذر لاپسوس و نرخ بذر واجد شرایط را می توان با کمیت ثابت محاسبه و نمایش داد
[ترجمه ترگمان]نرخ رده بندی مجدد و نرخ رده بندی واجد شرایط را می توان محاسبه کرد و با مقدار ثابت نمایش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Information is the basis of decision, the lapsus of decision-maker on using information-attention will lead to the failure of decision.
[ترجمه گوگل]اطلاعات اساس تصمیم گیری است، غفلت تصمیم گیرنده در استفاده از اطلاعات-توجه منجر به شکست تصمیم می شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات پایه و اساس تصمیم گیری است، تصمیم گیری درباره استفاده از اطلاعات مبتنی بر اطلاعات منجر به شکست تصمیم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To decrease the lapsus rate of pre-examination triage of surgical abdomen.
[ترجمه گوگل]هدف کاهش میزان لپسوس تریاژ شکم جراحی قبل از معاینه
[ترجمه ترگمان]هدف کاهش میزان lapsus of قبل از معاینه شکم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective: To study the methods, nodus and lapsus of the treatment of chronic pulmonary heart disease with respiratory failure.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه روش‌ها، گره‌ها و لاپسوس‌های درمان بیماری مزمن ریوی قلبی با نارسایی تنفسی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه روش ها، nodus و lapsus درمان بیماری های قلبی ریوی مزمن با شکست تنفسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, there is somewhere that is prone to lapsus in its theory.
[ترجمه گوگل]با این حال، جایی وجود دارد که در نظریه خود مستعد لپسوس است
[ترجمه ترگمان]با این حال، جایی وجود دارد که مستعد lapsus در تئوری خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To reduce the occurrence of clinical nursing lapsus .
[ترجمه گوگل]هدف کاهش بروز لپسوس پرستاری بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف کاهش وقوع of های پرستاری بالینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nurses with low past service resulted in clinical nursing lapsus most easily, nursing shortage and the nurse's health condition also related to mistakes nursing lapsus closely.
[ترجمه گوگل]پرستاران با سابقه پایین به راحتی منجر به لپسوس پرستاری بالینی می‌شوند، کمبود پرستار و وضعیت سلامتی پرستار نیز با اشتباهات پرستاری مرتبط است
[ترجمه ترگمان]پرستاران با خدمات پس از سن پایین، به lapsus پرستار بالینی، به سادگی، با کمبود پرستاری و شرایط سلامتی پرستار که به mistakes از نزدیک مربوط می شود، منجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusions Effective measures should be adopted to control high risk link and high-risk group of nursing lapsus, to reduce the occurrence of nursing lapsus .
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری باید اقدامات مؤثری برای کنترل پیوند پرخطر و گروه پرخطر لپسوس پرستاری اتخاذ شود تا وقوع لپسوس پرستاری کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اقدامات موثر باید برای کنترل لینک ریسک بالا و گروه پرخطر of، برای کاهش رخداد lapsus پرستاری اتخاذ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Effective measures should be adopted to control high risk link and high-risk group of nursing lapsus, to reduce the occurrence of nursing lapsus .
[ترجمه گوگل]اقدامات موثری باید برای کنترل پیوند پرخطر و گروه پرخطر لپسوس پرستاری اتخاذ شود تا وقوع لپسوس پرستاری کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]معیارهای موثر باید برای کنترل لینک ریسک بالا و گروه پرخطر of، برای کاهش وقوع of پرستاری اتخاذ شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mistake, error, slip

پیشنهاد کاربران

بپرس