large intestine

/ˈlɑːrdʒˌɪnˈtestən//lɑːdʒɪnˈtestɪn/

معنی: قولون، روده بزرگ، معاء غلاظ، روده فراخ
معانی دیگر: (جانورشناسی - کالبد شناسی) روده ی بزرگ، روده فرا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in vertebrates, the relatively large section of the intestines that includes the cecum, colon, and rectum.

جمله های نمونه

1. The colon, or large intestine, distends and fills with gas.
[ترجمه گوگل]روده بزرگ یا روده بزرگ متسع شده و پر از گاز می شود
[ترجمه ترگمان]روده بزرگ، یا روده بزرگ، distends و گاز را پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods Two groups of patients with polyps of large intestine who underwent endoscopic polypectomy were given basic nursing care and basic nursing care in combination with psychological nursing care.
[ترجمه گوگل]MethodsTwo گروه از بیماران مبتلا به پولیپ روده بزرگ که تحت پلیپکتومی آندوسکوپی قرار گرفتند مراقبت های پرستاری اولیه و مراقبت های پرستاری اولیه در ترکیب با مراقبت های پرستاری روانشناختی داده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: دو گروه از بیماران با polyps از روده بزرگ که تحت مراقبت پرستاری قرار گرفتند، مراقبت های اولیه پرستاری و مراقبت اولیه پرستاری را در ترکیب با مراقبت پرستاری روانی دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Had had large intestine can cancerous person eat potato?
[ترجمه گوگل]آیا اگر روده بزرگ داشت، آیا فرد سرطانی می تواند سیب زمینی بخورد؟
[ترجمه ترگمان]آیا روده بزرگ می تواند یک انسان سرطانی را بخورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods After cholecystectomy, the large intestine neoplasm in mice was induced with dimethylhydrazine(DMH). The histogenesis and growth pattern of large intestine cancer were observed.
[ترجمه گوگل]MethodsAfter کوله سیستکتومی، نئوپلاسم روده بزرگ در موش با دی متیل هیدرازین (DMH) القا شد هیستوژنز و الگوی رشد سرطان روده بزرگ مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش های بعد از cholecystectomy، روده بزرگ در موش ها با dimethylhydrazine (DMH)القا شد الگوی رشد و رشد سرطان روده بزرگ مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. T11- Kidneys, ureters, large intestine, urinary bladder, adrenal medulla, adrenal cortex, uterus, ovaries, ileocecal valve.
[ترجمه گوگل]T11- کلیه ها، حالب ها، روده بزرگ، مثانه، مدولای فوق کلیوی، قشر آدرنال، رحم، تخمدان ها، دریچه ایلئوسکال
[ترجمه ترگمان]T۱۱ - Kidneys، روده بزرگ، روده بزرگ، مثانه urinary، پوسته آدرنالی، رحم، تخمدان ها، شیر ileocecal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Treatment sometimes involves removing the large intestine including the rectum.
[ترجمه گوگل]درمان گاهی اوقات شامل برداشتن روده بزرگ از جمله راست روده است
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات درمان شامل برداشتن روده بزرگ از جمله راست روده و مقعد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Blue is ill to pneumonia and large intestine have auxiliary therapy effect, but the person that has invigorative feeble, blue disease is unfavorable contact blue, can accentuate otherwise illness.
[ترجمه گوگل]آبی به ذات الریه بد است و روده بزرگ دارای اثر درمانی کمکی است، اما فردی که دارای بیماری ضعیف نیروبخش است، آبی تماسی نامطلوب دارد، در غیر این صورت می تواند بیماری را تشدید کند
[ترجمه ترگمان]آبی نسبت به ذات الریه مبتلا است و روده بزرگ تاثیر درمان کمکی دارد، اما فردی که مبتلا به بیماری ضعیف و آبی است با آبی تماس ندارد و ممکن است در غیر این صورت بیماری را برجسته کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Inflammation of the cecum of the large intestine.
[ترجمه گوگل]التهاب سکوم روده بزرگ
[ترجمه ترگمان]روده بزرگ روده روده بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Food passes from the stomach to the small intestine and from there to the large intestine.
[ترجمه گوگل]غذا از معده به روده کوچک و از آنجا به روده بزرگ می رسد
[ترجمه ترگمان]غذا از معده به روده کوچک و از آنجا به روده بزرگ منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cryptosporidium has been detected in the proximal small intestine, the large intestine and the rectum in man.
[ترجمه گوگل]کریپتوسپوریدیوم در پروگزیمال روده کوچک، روده بزرگ و راست روده در انسان شناسایی شده است
[ترجمه ترگمان]Cryptosporidium در یک روده کوچک، روده بزرگ و رکتوم شناسایی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lipkin proposed that upward expansion of the proliferative compartment of the crypts of the large intestine occurs before adenoma development.
[ترجمه گوگل]لیپکین پیشنهاد کرد که گسترش رو به بالا محفظه پرولیفراتیو کریپت های روده بزرگ قبل از ایجاد آدنوم رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]lipkin پیشنهاد کرد که انبساط به سمت بالا محفظه proliferative از حفره های روده بزرگ قبل از توسعه adenoma رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No dietary factors have been shown to affect colonisation of the large intestine with methanogens.
[ترجمه گوگل]هیچ فاکتور غذایی نشان داده نشده است که بر کلونیزاسیون روده بزرگ با متانوژن ها تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]هیچ عامل رژیم غذایی برای تاثیر گذاشتن بر روی روده بزرگ با methanogens نشان داده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the other 14 patients, barium studies of the small and large intestine did not show any mechanical obstruction.
[ترجمه گوگل]در 14 بیمار دیگر، مطالعات باریم روی روده کوچک و بزرگ هیچ گونه انسداد مکانیکی را نشان نداد
[ترجمه ترگمان]در دیگر ۱۴ بیمار، باریم در روده کوچک و بزرگ هیچ گونه انسداد مکانیکی را نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Expression of the isoform appears to be strongest in RNA from large intestine and bladder.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بیان ایزوفرم در RNA روده بزرگ و مثانه قوی ترین باشد
[ترجمه ترگمان]بیان of به نظر می رسد در RNA از روده بزرگ و مثانه قوی تر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methane gas is regarded as a harmless byproduct of fermentation in the large intestine of man.
[ترجمه گوگل]گاز متان به عنوان یک محصول جانبی بی ضرر از تخمیر در روده بزرگ انسان در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]گاز متان به عنوان یک محصول جانبی بی ضرر تخمیر در روده بزرگ انسان در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قولون (اسم)
appendix, colon, large intestine

روده بزرگ (اسم)
colon, large intestine

معاء غلاظ (اسم)
colon, large intestine, ileum

روده فراخ (اسم)
large intestine

تخصصی

[علوم دامی] روده بزرگ ؛ روده بزرگ یا روده فراخ که از بخشهای بنام روده کور، کولن و راست روده تشکیل شده است .

انگلیسی به انگلیسی

• section of the alimentary canal which ends at the rectum (anatomy)

پیشنهاد کاربران

روده بزرگ/ فراخ‏روده ( اسم ) : بخش دستگاه گوارش از کورروده تا راست روده
large intestine ( n ) ( lɑrdʒ ɪnˈtɛstən )
large intestine
اعضای داخلی بدن انسان:
spinal cord ( سپاینِل کُرد ) : نخاع
uvula ( یوویِلا ) : زبان کوچک
pharynx ( فَرینکس ) : حلق
tonsil ( تانسل ) : لوزه
larynx ( لَرینکس ) : حنجره
...
[مشاهده متن کامل]

gullet/ oesophagus/ esophagus ( ایسافِگِس ) : مری
pancreas ( پَنکریِس ) : پانکراس
windpipe / trachea ( ویندپایپ/ترِیکیا ) : نای
bronchus ( برانکِس ) : نایچه /نایژه
bile duct ( بایل داکت ) : مجرای صفرا
gallbladder ( گال بلَدِر ) کیسه صفرا
bladder مثانه
duodenum ( دواِدینِم ) : اثنا عشر/دوازدهه
large intestine : روده بزرگ
small intestine : روده کوچک
abdomen ( اَبدِمِن ) : شکم
ventricle ( وِنتریکِل ) : بطن
parotid gland ( پِراتید گلَند ) : غده بناگوشی
spleen ( سپلین ) : طحال
liver ( لیوِر ) : کبد
stomach ( ستامِک ) : معده
appendix ( اِپِندیکس ) : آپاندیس

large intestine ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: فراخ‏روده
تعریف: بخشی از لولۀ گوارش پستانداران که بین باریک‏روده و مخرج قرار دارد و شامل کورروده و پس‏روده و راست‏روده است

بپرس