last hurrah


آخرین کوشش، آخرین حضور یا شرکت (مثلا در انتخابات)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a final effort or appearance, as in politics or the arts.

جمله های نمونه

1. This huge, unfinished building represents the last hurrah of the former regime.
[ترجمه گوگل]این ساختمان عظیم و ناتمام نمایانگر آخرین هجوم رژیم سابق است
[ترجمه ترگمان]این ساختمان عظیم و ناتمام، آخرین بار رژیم سابق را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In retrospect, that campaign looks like his last hurrah.
[ترجمه گوگل]در نگاهی به گذشته، آن کمپین شبیه آخرین هور او به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته، آن مبارزه مانند آخرین هورا به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's one last hurrah for 200 It's quite a storm.
[ترجمه گوگل]برای 200 تا آخرین بار طوفانی است
[ترجمه ترگمان]این آخرین هورا برای دویست نفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His unsuccessful senate run was his last hurrah.
[ترجمه گوگل]حضور ناموفق او در سنا آخرین هور او بود
[ترجمه ترگمان]مجلس رقصی که در نتیجه آن موفق شده بود آخرین هورا او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mainstream Keynesian economics is facing its last hurrah.
[ترجمه گوگل]جریان اصلی اقتصاد کینزی با آخرین هجوم خود مواجه است
[ترجمه ترگمان]\"اقتصاد Keynesian\" (Keynesian economics)با آخرین هورا رو به رو شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He called his book, The Last Hurrah.
[ترجمه گوگل]او کتاب خود را آخرین حوره نامید
[ترجمه ترگمان]کتاب خود را صدا زد: هورا!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was a last hurrah.
[ترجمه گوگل]آخرین هور بود
[ترجمه ترگمان]این آخرین هورا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Petersen has said that this season will be his last hurrah as a player.
[ترجمه گوگل]پترسن گفته است که این فصل آخرین عجله او به عنوان بازیکن خواهد بود
[ترجمه ترگمان]\"پیترسون\" می گوید که این فصل آخرین بازی او به عنوان یک بازیکن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's made it clear that this Olympics, his third, will be his last hurrah.
[ترجمه گوگل]او به صراحت گفته است که این المپیک، سومین بازی او، آخرین بازی او خواهد بود
[ترجمه ترگمان]واضح است که این المپیک، سومین او، آخرین بار او خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I haven't even begun to think about quitting, or having a last hurrah, or allowing my career to wind down.
[ترجمه گوگل]من حتی به این فکر نکرده ام که ترک کنم، یا آخرین هور را داشته باشم، یا اجازه دهم حرفه ام به پایان برسد
[ترجمه ترگمان]حتی شروع به فکر کردن به ترک کردن یا اینکه شغلم را به باد بدهم، حتی شروع به فکر کردن هم نکرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A political political expression with the a similar meaning is last hurrah.
[ترجمه گوگل]یک بیان سیاسی سیاسی با معنای مشابه، حوره آخر است
[ترجمه ترگمان]یک عبارت سیاسی سیاسی با مفهوم مشابه، آخرین بار هورا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A political expression with a similar meaning is the last hurrah.
[ترجمه گوگل]یک عبارت سیاسی با معنای مشابه آخرین حوره است
[ترجمه ترگمان]یک عبارت سیاسی با مفهوم مشابه، آخرین هورا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. TheA political expression was with a similar meaning is The Last Hurrahthe last hurrah.
[ترجمه گوگل]عبارت سیاسی با معنایی مشابه آخرین هوراه آخرین هور است
[ترجمه ترگمان]عبارت سیاسی TheA با مفهوم مشابه، آخرین آخرین بار هورا در سال گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس