leading question

/ˈliːdɪŋˈkwestʃən//ˈliːdɪŋˈkwestʃən/

پرسشی که طوری طرح شده که حاوی جواب نیز هست، سئوال تلقینی، پرسش پاسخ آگین، پرسش راهنما، پرسشی که کمک به پیدا کردن پاس  میدهد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a question worded in such a way as to suggest the correct or desired answer.

جمله های نمونه

1. For example, a leading question may take the respondent outside the bounds of the context of everyday life.
[ترجمه زباری] برای مثال، سوال تلقینی ممکن است که پاسخ دهنده را به خارج از مرزهای سیاق زندگی روزمره منتقل کند.
|
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک سوال پیشرو ممکن است پاسخ دهنده را خارج از محدوده بافت زندگی روزمره قرار دهد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک پرسش مهم ممکن است پاسخ دهنده را در خارج از محدوده زندگی روزمره بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All right, I won't ask leading questions.
[ترجمه زباری] بسیار خب! من سوالات تلقینی نمیپرسم
|
[ترجمه گوگل]بسیار خوب، من سوالات اصلی نمی پرسم
[ترجمه ترگمان]خیلی خب، من سوالی نمی پرسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Never did she ask leading questions or provide suggestions.
[ترجمه گوگل]او هرگز سؤالات اصلی نپرسید یا پیشنهاداتی ارائه نکرد
[ترجمه ترگمان]او هرگز از سوالات مهم سوال نکرد و یا پیشنهادها را ارائه نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It makes me worry, all those leading questions with hidden assumptions that detectives like to ask suspects.
[ترجمه گوگل]این من را نگران می کند، تمام آن سؤالات اصلی با فرضیات پنهان که کارآگاهان دوست دارند از مظنونین بپرسند
[ترجمه ترگمان]این مساله مرا نگران می کند، تمام آن سوالات مهم را با فرضیاتی که کارآگاهان می خواهند از آن ها بپرسند، مطرح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't ask leading questions.
[ترجمه گوگل]سوالات اصلی نپرسید
[ترجمه ترگمان]سوال را نپرس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The query information returned includes the leading question mark.
[ترجمه گوگل]اطلاعات پرس و جو برگشتی شامل علامت سوال اصلی است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات پرس و جو نیز شامل علامت سوال پیشرو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In a court of law, the term leading question denotes a question that is put in such a way as to guide the person being questioned towards a desired response.
[ترجمه گوگل]در یک دادگاه حقوقی، اصطلاح سؤال پیشرو به سؤالی اشاره می کند که به گونه ای مطرح می شود که شخص مورد سؤال را به سمت پاسخ مطلوب هدایت کند
[ترجمه ترگمان]در یک دادگاه قانون، واژه \"سوال\" نشان دهنده یک سوال است که به چنین روشی ارائه می شود تا فرد مورد پرسش قرار گیرد تا پاسخ مورد نظر را بررسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The defence objected to the prosecution asking a leading question and had it changed from "Is that he man you saw?"
[ترجمه گوگل]دفاعیات با طرح سوال اصلی از سوی دادستان مخالفت کردند و آن را از "آیا او مردی است که دیدی؟"
[ترجمه ترگمان]وکلای مدافع به این پی گرد قانونی اعتراض کردند و پرسید: \"آیا او مردی است که شما دیدید؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This can be as seemingly benign as a leading question or statement when the client is already confused, depressed and vulnerable and looking for explanations for how she feels.
[ترجمه گوگل]زمانی که مشتری از قبل گیج، افسرده و آسیب‌پذیر است و به دنبال توضیحی برای احساسش است، این می‌تواند به ظاهر خوش‌خیم باشد
[ترجمه ترگمان]این می تواند به عنوان یک سوال و یا یک جمله مهم باشد که مشتری در حال حاضر گیج، افسرده و آسیب پذیر است و به دنبال توضیحات برای این است که چگونه احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The judge told him not to ask the witness leading questions.
[ترجمه گوگل]قاضی به او گفت که از شاهد اصلی سؤال نپرسد
[ترجمه ترگمان]قاضی به او گفت که از شاهدان سوال نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To arrive there the counsellor has to stop talking, and in order to stop talking, answerable and leading questions are required.
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به آنجا، مشاور باید صحبت را متوقف کند، و برای توقف صحبت کردن، به سوالات پاسخگو و راهنما نیاز است
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به آنجا مشاور باید توقف صحبت را متوقف کند، و به منظور توقف صحبت کردن، جوابگو باشد و سوالات اصلی مورد نیاز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Questions which attempt to guide the witness's answer or which assume a fact not yet proved. Here is an example of leading question: "Mr. "
[ترجمه گوگل]سؤالاتی که سعی می کنند پاسخ شاهد را راهنمایی کنند یا واقعیتی را فرض می کنند که هنوز ثابت نشده است در اینجا نمونه ای از سوال اصلی است: "آقا "
[ترجمه ترگمان]سوالاتی که سعی می کنند پاسخ شاهد را هدایت کنند و یا این که یک واقعیت را ثابت می کند هنوز ثابت نشده است در اینجا مثالی از این پرسش مطرح می شود: \"آقای\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In all these movements they bring to the front, as the leading question in each, the property question, no matter what its degree of development at the time.
[ترجمه گوگل]در تمام این جنبش‌ها، بدون توجه به درجه توسعه آن در آن زمان، مسئله مالکیت را به‌عنوان سؤال اصلی در هر یک از آنها به جلو می‌آورند
[ترجمه ترگمان]در تمام این حرکات، به عنوان یک سوال مهم در هر یک از آن ها، مساله ملک مهم نیست، مهم نیست که در آن زمان چه میزان پیشرفت و توسعه آن بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's clear from the replay that it was a leading question.
[ترجمه گوگل]از بازپخش مشخص است که سوال اصلی بود
[ترجمه ترگمان]واضح است که سوال اصلی این است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] سؤال القاء کننده (از شاهد)

انگلیسی به انگلیسی

• question designed to influence the answer of a witness
a leading question is a question that is asked in such a way that it seems that a particular answer is expected; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

پرسش راهنما
پرسشی که محتوای ان راهنمایی است
پرسش دلالت گر
پرسش اشاره کننده
پرسش هدایتگر
سؤال القاء کننده ( از شاهد ) ، سوال تلقینی ، پرسش راهنمایی کننده

بپرس