legality

/liˈɡæləti//liːˈɡælɪti/

معنی: قانونی بودن، مطابقت با قانون، رعایت قانون
معانی دیگر: قانونیت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: legalities
(1) تعریف: the quality or condition of being legal; lawfulness.

(2) تعریف: observance of or compliance with the law.

(3) تعریف: a rule or obligation required by the law.

- the manifold legalities of the contract
[ترجمه گوگل] قوانین متعدد قرارداد
[ترجمه ترگمان] the manifold قرارداد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the legality of your action is questionable
قانونی بودن عمل شما مورد تردید است.

2. Several ministers have questioned the legality of the ban.
[ترجمه پیمان] چند وزیر مشروعیت ممنوعیت را زیر سوال بردند.
|
[ترجمه گوگل]چندین وزیر قانونی بودن این ممنوعیت را زیر سوال برده اند
[ترجمه ترگمان]چندین وزیر قانونی بودن این ممنوعیت را زیر سوال برده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Six journalists sought to challenge in court the legality of the ban on broadcasting.
[ترجمه پیمان] شش روزنامه نگار در صدد زیر سوال بردن مشروعیت پخش برنامه در دادگاه بودند.
|
[ترجمه گوگل]شش روزنامه‌نگار خواستند قانونی بودن ممنوعیت پخش رادیو و تلویزیون را در دادگاه به چالش بکشند
[ترجمه ترگمان]شش روزنامه نگار به دنبال چالش کشیدن در دادگاه قانونی بودن ممنوعیت پخش برنامه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her lawyer is challenging the legality of the court order.
[ترجمه گوگل]وکیل او قانونی بودن حکم دادگاه را به چالش می کشد
[ترجمه ترگمان]وکیل او قانونی بودن حکم دادگاه را به چالش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The government does not recognize the legality of this court.
[ترجمه گوگل]دولت قانونی بودن این دادگاه را به رسمیت نمی شناسد
[ترجمه ترگمان]دولت قانونی بودن این دادگاه را به رسمیت نمی شناسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The auditor has questioned the legality of the contracts.
[ترجمه گوگل]حسابرس قانونی بودن قراردادها را زیر سوال برده است
[ترجمه ترگمان]حسابرس قانونی بودن این قراردادها را مورد تردید قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Judging the legality of the ordinance is within the province of the courts.
[ترجمه گوگل]قضاوت در مورد قانونی بودن حکم در صلاحیت دادگاه هاست
[ترجمه ترگمان]با قضاوت درباره قانونی بودن این قانون، در استان دادگاه ها قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The arrangement is of doubtful legality.
[ترجمه گوگل]این ترتیب قانونی مشکوک است
[ترجمه ترگمان]این قرارداد قانونی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The court will rule on the legality of the action.
[ترجمه گوگل]دادگاه در مورد قانونی بودن عمل رای خواهد داد
[ترجمه ترگمان]دادگاه بر قانونی بودن این اقدام حکومت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The European Court will decide on the legality of his claim.
[ترجمه گوگل]دادگاه اروپا درباره قانونی بودن ادعای او تصمیم خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]دادگاه اروپا درباره قانونی بودن ادعایش تصمیم گیری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The legality of testing employees for drugs is questionable.
[ترجمه گوگل]قانونی بودن آزمایش کارمندان برای مواد مخدر مشکوک است
[ترجمه ترگمان]قانونی بودن آزمایش کارمندان برای مواد مخدر سوال برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The legality of that meeting was later questioned.
[ترجمه گوگل]قانونی بودن آن جلسه بعداً مورد تردید قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]قانونی بودن این جلسه بعدا مورد سوال قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some doubt has been cast on the legality of all or some of those methods in certain circumstances.
[ترجمه گوگل]برخی از تردیدها در قانونی بودن همه یا برخی از آن روش ها در شرایط خاص ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]برخی تردید در مورد قانونی بودن همه یا برخی از این روش ها در شرایط خاص وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are challenging the legality of the appointment of a receiver and are still hoping to retain control.
[ترجمه گوگل]آنها قانونی بودن انتصاب گیرنده را به چالش می کشند و همچنان امیدوارند که کنترل خود را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها قانونی بودن انتصاب یک گیرنده را به چالش کشیده اند و هنوز هم امیدوار هستند که کنترل را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The lawyers reiterated their concern about the legality of the actions taken.
[ترجمه گوگل]وکلا بار دیگر نگرانی خود را در مورد قانونی بودن اقدامات انجام شده اعلام کردند
[ترجمه ترگمان]وکلا نگرانی خود را در مورد قانونی بودن اقدامات انجام شده تصریح کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قانونی بودن (اسم)
legality, legitimacy

مطابقت با قانون (اسم)
legality

رعایت قانون (اسم)
legality

تخصصی

[حقوق] قانونی بودن، مشروعیت، حقانیت

انگلیسی به انگلیسی

• lawfulness; obedience to the law
the legality of an action or situation concerns whether or not it is allowed by law.

پیشنهاد کاربران

( حقوقی ) مشروعیت
پایبندی به قانون
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : legalize
✅️ اسم ( noun ) : legality / legalization
✅️ صفت ( adjective ) : legal / legalistic
✅️ قید ( adverb ) : legally
قانونیت
قانون مندی
قانونگرائی - قانون مداری
مشروعیت
هویت قانونی
قانون مداری

بپرس