letter box

/ˈletərˈbɑːks//ˈletəbɒks/

صندوق پست

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (chiefly British) a public depository for outgoing mail; mailbox.

(2) تعریف: (chiefly British) a receptacle on private premises for incoming mail; mailbox.

جمله های نمونه

1. He stuck the note through her letter box.
[ترجمه گوگل]او یادداشت را در جعبه نامه او چسباند
[ترجمه ترگمان]یادداشت را از جعبه her بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I peered through the letter box.
[ترجمه گوگل]به صندوق نامه نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]از درون جعبه به دقت نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A leaflet was shoved through my letter box.
[ترجمه گوگل]جزوه ای در صندوق نامه ام ریخته شد
[ترجمه ترگمان]بروشور در صندوق نامه من وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The repair bill had come through Henry's letter box along with some Christmas cards.
[ترجمه گوگل]صورتحساب تعمیر از طریق صندوق نامه هنری همراه با چند کارت کریسمس آمده بود
[ترجمه ترگمان]لایحه تعمیر به همراه چند کارت کریسمس از جعبه نامه هنری امده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cutting letter box slots in doors is a job most of us have to do once or twice in a decade.
[ترجمه گوگل]برش شکاف های جعبه نامه در درها کاری است که اکثر ما باید یک یا دو بار در یک دهه انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]باز کردن سبدهای کاغذ در درها شغلی است که اغلب ما باید یک یا دو بار در یک دهه انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Get a special cover for the letter box.
[ترجمه گوگل]یک جلد مخصوص برای صندوق نامه تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]یه پوشش ویژه برای جعبه نامه بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Where is the nearest letter box?
[ترجمه گوگل]نزدیکترین صندوق نامه کجاست؟
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین جعبه کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Time was when monitoring a suspected dead - letter box involved laborious work by humans.
[ترجمه گوگل]زمان زمانی بود که نظارت بر یک جعبه نامه مظنون مرده شامل کار پرزحمت انسان ها بود
[ترجمه ترگمان]زمان آن بود که بر یک جعبه نامه مرده که کار پر زحمت انسان بود نظارت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ignace found in his letter box a soiled folded paper containing Kessler's twenty - five dollars.
[ترجمه گوگل]ایگنیس در جعبه نامه خود یک کاغذ تا شده کثیف حاوی بیست و پنج دلار کسلر پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]Ignace در جعبه کاغذی که حاوی بیست و پنج دلار بود پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Post the letter through the slit in the letter box.
[ترجمه گوگل]نامه را از طریق شکاف در جعبه نامه ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]نامه را از شکاف در جعبه نامه پست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then she puts it in a letter box.
[ترجمه گوگل]سپس آن را در جعبه نامه می گذارد
[ترجمه ترگمان]سپس آن را در یک جعبه کاغذی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There's a policeman standing near the letter box.
[ترجمه گوگل]یک پلیس نزدیک صندوق نامه ایستاده است
[ترجمه ترگمان]پلیسی در کنار صندوق پست ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had nailed up the letter box at the door.
[ترجمه گوگل]صندوق نامه را به در میخکوب کرده بود
[ترجمه ترگمان]جعبه نامه را به در چسبانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Let yourself out and post the keys through the letter box.
[ترجمه گوگل]خودتان را رها کنید و کلیدها را از طریق صندوق نامه پست کنید
[ترجمه ترگمان]برو بیرون و کلید صندوق نامه ها را پست کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The postman put a bundle of letters through the letter box.
[ترجمه گوگل]پستچی یک دسته نامه را در صندوق نامه گذاشت
[ترجمه ترگمان]پستچی یک بسته نامه در صندوق نامه ها گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The cards had been stuck through the letterbox.
[ترجمه گوگل]کارت ها در صندوق نامه گیر کرده بودند
[ترجمه ترگمان]ورق ها لای the گیر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The rattle of the letterbox was music to my ears - the letter had arrived at last.
[ترجمه گوگل]صدای جغجغه صندوق نامه برای گوشم موسیقی بود - بالاخره نامه رسید
[ترجمه ترگمان]صدای ناقوس کلیسا به گوش من رسید - نامه آخرش رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. I'll post the key through your letterbox when I leave.
[ترجمه گوگل]وقتی رفتم کلید را از طریق صندوق نامه شما ارسال می کنم
[ترجمه ترگمان]وقتی از آنجا بیرون می روم کلید را از طریق letterbox پست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The morning post clattered through the letterbox.
[ترجمه گوگل]پست صبح از طریق صندوق نامه به صدا در آمد
[ترجمه ترگمان]زنگ صبح به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. There was a note put through her letterbox.
[ترجمه گوگل]یادداشتی در صندوق نامه او گذاشته شده بود
[ترجمه ترگمان]یادداشتی در دستش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. So he poked his nose through the letterbox.
[ترجمه گوگل]بنابراین بینی خود را در صندوق پست فرو برد
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب بینی خود را از میان the بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The rattle of the letterbox told her that the postman had just delivered the mail.
[ترجمه گوگل]صدای جغجغه صندوق نامه به او گفت که پستچی به تازگی نامه را تحویل داده است
[ترجمه ترگمان]تلق تلق تلق تلق کنان به او گفت که پستچی نامه را تحویل داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. He then passed it through the letterbox and the baby ate her meal on the freezing patio.
[ترجمه گوگل]سپس آن را از صندوق نامه عبور داد و کودک غذای او را در پاسیو یخ زده خورد
[ترجمه ترگمان]بعد آن را از میان the رد کرد و بچه غذای او را روی حیاط خلوت سرد خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The letterbox clashed and no letters came.
[ترجمه گوگل]صندوق نامه به هم خورد و نامه ای نیامد
[ترجمه ترگمان]The با هم برخورد کردند و هیچ نامه ای نرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The family wedges its letterbox into a crack in the cemetery wall.
[ترجمه گوگل]خانواده صندوق نامه خود را در شکاف دیوار قبرستان فرو می کنند
[ترجمه ترگمان]آن خانواده letterbox را به شکافی در دیوار قبرستان تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Let me guess, you dropped them in the letterbox by mistake.
[ترجمه گوگل]بگذار حدس بزنم، اشتباهی آنها را در صندوق پست انداختی
[ترجمه ترگمان]بذار حدس بزنم، تو اونا رو به اشتباه انداختی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. But the letterbox was hidden within a little campground.
[ترجمه گوگل]اما صندوق نامه در یک کمپ کوچک پنهان شده بود
[ترجمه ترگمان]اما letterbox در یک اردوگاه کوچک پنهان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Peep through the letterbox and see if anyone is at home.
[ترجمه گوگل]صندوق پستی را نگاه کنید و ببینید کسی در خانه است یا خیر
[ترجمه ترگمان]از through عبور کنید و ببینید که آیا کسی در منزل است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Whiston fire station officer Phil Brammeier blasted pranksters who fired a rocket firework through a letterbox in Scott Avenue.
[ترجمه گوگل]فیل برامایر، افسر ایستگاه آتش نشانی ویستون، شوخی هایی را که آتش بازی موشکی را از طریق صندوق نامه در خیابان اسکات شلیک کرده بودند، منفجر کرد
[ترجمه ترگمان]ایستگاه آتش نشانی Whiston، سرهنگ فیل Brammeier، که یک راکت آتش بازی را در خیابان اسکات روشن کرده بود، باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[] کشش فشاری

انگلیسی به انگلیسی

• mail box, postal box
(video) display in letterbox format, display only across the center of a screen with black bands at the top and bottom (so the wider film format will fit the different dimensions of a tv screen);(british) mailbox, mail slot
video playback format in which the picture is displayed in the central portion of the screen with black bands at the top and bottom (so the wider film format will fit the dimensions of a tv screen)
a letterbox is a rectangular hole in a door through which letters are delivered.
a letterbox is also the same as a post-box.

پیشنهاد کاربران

بپرس