life cycle

/ˈlaɪfˈsaɪkl̩//laɪfˈsaɪkl̩/

معنی: دوره زندگی
معانی دیگر: (زیست شناسی) زیست چرخه، چرخه ی زندگی، مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the continuous changes undergone by an organism in its development from its earliest stage until it is able to reproduce.

(2) تعریف: a series of such changes.

جمله های نمونه

1. The dormant period is another stage in the life cycle of the plant.
[ترجمه گوگل]دوره خواب یکی دیگر از مراحل چرخه زندگی گیاه است
[ترجمه ترگمان]دوره خفته مرحله دیگری در چرخه زندگی گیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Beetles undergo a complete metamorphosis in their life cycle.
[ترجمه گوگل]سوسک ها در چرخه زندگی خود دچار دگردیسی کامل می شوند
[ترجمه ترگمان]beetles دست خوش نوعی دگردیسی کامل در چرخه زندگی خود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Each new product would have a relatively long life cycle.
[ترجمه گوگل]هر محصول جدید یک چرخه عمر نسبتا طولانی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هر محصول جدید یک چرخه عمر نسبتا طولانی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ostertagia ostertagi O. ostertagi has a direct life cycle.
[ترجمه گوگل]Ostertagia ostertagi O ostertagi یک چرخه زندگی مستقیم دارد
[ترجمه ترگمان]Ostertagia ostertagi O ostertagi یک چرخه زندگی مستقیم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some swear by the techniques of Life Cycle Assessment, whilst others see it as a crude substitute for sound judgment.
[ترجمه marie] برخی از مردم اعتقادی کامل به ارزیابی چرخه ی حیات دارند، درصورتی که از نظر برخی دیگر، این مسئله با عقل جور درنمی آید.
|
[ترجمه گوگل]برخی به تکنیک های ارزیابی چرخه زندگی سوگند یاد می کنند، در حالی که برخی دیگر آن را جایگزینی خام برای قضاوت صحیح می دانند
[ترجمه ترگمان]برخی به وسیله تکنیک های ارزیابی چرخه زندگی قسم می خورند، در حالی که برخی دیگر آن را به عنوان جانشین خام برای قضاوت صدا تلقی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As with every other aspect of the desert life cycle, time is of the essence.
[ترجمه گوگل]مانند هر جنبه دیگری از چرخه زندگی بیابان، زمان از اهمیت بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]مانند هر جنبه از چرخه حیات بیابانی، زمان از ذات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their life cycle is much like that of ferns.
[ترجمه گوگل]چرخه زندگی آنها بسیار شبیه به چرخه زندگی سرخس است
[ترجمه ترگمان]چرخه زندگی آن ها بسیار شبیه به سرخس ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In its life cycle the parasite exists in two forms or stages: cysts and trophozoites.
[ترجمه گوگل]انگل در چرخه زندگی خود به دو شکل یا مرحله وجود دارد: کیست و تروفوزوئیت
[ترجمه ترگمان]در چرخه زندگی این انگل به دو شکل و یا چند مرحله وجود دارد: کیست و trophozoites
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even within a species, different parts of the life cycle illustrate the association.
[ترجمه گوگل]حتی در یک گونه، بخش‌های مختلف چرخه زندگی این ارتباط را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]حتی درون یک گونه، بخش های مختلف چرخه زندگی این انجمن را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the past, death struck right through the life cycle.
[ترجمه گوگل]در گذشته، مرگ مستقیماً در چرخه زندگی رخ می داد
[ترجمه ترگمان]در گذشته، مرگ از طریق چرخه حیات درست شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is a predictable life cycle to the enjoyment of wealth by a particular sector as a result of technological gains.
[ترجمه گوگل]یک چرخه زندگی قابل پیش بینی برای لذت بردن از ثروت توسط یک بخش خاص در نتیجه دستاوردهای تکنولوژیکی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک چرخه زندگی قابل پیش بینی برای لذت بردن از ثروت توسط یک بخش خاص به عنوان نتیجه ای از دستاوردهای تکنولوژیکی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Like most butterflies they share the same basic life cycle.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از پروانه ها، چرخه زندگی اولیه یکسانی دارند
[ترجمه ترگمان]مانند بیشتر پروانه ها، آن ها یک چرخه زندگی ابتدایی را به اشتراک می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, the complex life cycle and the effects of the virus on the immune system make this a very difficult task.
[ترجمه گوگل]با این حال، چرخه زندگی پیچیده و اثرات ویروس بر سیستم ایمنی، این کار را بسیار دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]اما چرخه حیات پیچیده و اثرات ویروس بر سیستم ایمنی این کار را بسیار دشوار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Both free-living and parasitic phases of the life cycle are similar to those of the bovine species.
[ترجمه گوگل]هر دو مرحله زندگی آزاد و انگلی چرخه زندگی مشابه گونه های گاو است
[ترجمه ترگمان]هر دو فاز عاری از زندگی و انگل چرخه زندگی شبیه به انواع گونه های گاوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Stage by stage, the whole complex life cycle of the parasite was worked out.
[ترجمه گوگل]مرحله به مرحله، کل چرخه زندگی پیچیده انگل بررسی شد
[ترجمه ترگمان]مرحله به مرحله، کل چرخه حیات پیچیده این انگل به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوره زندگی (اسم)
lifetime, life cycle, life history

تخصصی

[کامپیوتر] چرخه دوام .
[بهداشت] چرخه زندگی
[صنعت] چرخه حیات - در مدیریت پروژه چرخه حیات پروژه است که نمایانگر مراحل اصلی و قدم های عمده در اجرای پروژه از شروع تا پایان آن می باشد.
[آب و خاک] چرخه حیات

انگلیسی به انگلیسی

• progression of the various stages of life of an organism (initial formation, growth, development, maturation, and death)
the life-cycle of an animal or plant is the series of changes it passes through from the beginning of its life until its death.

پیشنهاد کاربران

عمر سازمان
عمر پروژه
life cycle ( مدیریت )
واژه مصوب: چرخة عمر
تعریف: سیر حیات سازمان که به طور معمول شامل چهار مرحلة شکل گیری ( birth or incorporation ) و رشد ( initial growth ) و بلوغ ( expansion ) و افول ( decline ) است
دوران حیات، چرخه حیات، زیست چرخ
طول عمر، دوره زندگی
چرخه حیات
دوره زندگی
چرخه حیات
طول عمر
عمر پروژه
مدت زمان احداث
در حسابداری صنعتی ( بهای تمام شده )
عمدتا به معنی چرخه تولید و ایجاد محصول
مراحل کار
مراحل تولید یک محصول

بپرس