lily pad

/ˈlɪliˈpæd//ˈlɪlipæd/

برگ پهن و شناور نیلوفر آبی (waterlily)، برگ شناور زنبق ابی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the large, flat, floating leaf of a water lily.

جمله های نمونه

1. Two pheasant-tailed jacana chicks and eggs on a lily pad nest.
[ترجمه گوگل]دو جوجه ژاکانا دم قرقاول و تخم روی یک لانه زنبق
[ترجمه ترگمان]دوتا جوجه قرقاول و تخم طلایی رو تو لونه یه لی لی پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tiny dark green lily pads with purplish undersides.
[ترجمه گوگل]بالشتک های ریز سوسن سبز تیره با سطح زیرین ارغوانی
[ترجمه ترگمان]گل های سبز تیره و نازک سبز رنگی به رنگ بنفش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Oil stains float like lily pads.
[ترجمه گوگل]لکه های روغن مانند پدهای زنبق شناور می شوند
[ترجمه ترگمان] لکه های روغن مثل سوسن روی آب شناور میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Felix went to that great lily pad in the sky.
[ترجمه گوگل]فلیکس به سمت آن پد بزرگ سوسن در آسمان رفت
[ترجمه ترگمان]فلیکس به سوی آن صفحه بزرگ بزرگ در آسمان رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A green frog sits atop a large lily pad in the waters of Atchafalaya Delta.
[ترجمه گوگل]یک قورباغه سبز در بالای یک سوسن بزرگ در آب های دلتای آچافالایا نشسته است
[ترجمه ترگمان]یک قورباغه سبز بر فراز یک دسته گل سوسن روی آب دلتای Atchafalaya قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He hovered over the lily pad and dropped me.
[ترجمه گوگل]روی بالشتک زنبق معلق ماند و مرا رها کرد
[ترجمه ترگمان]او روی صندلی لی لی نشست و مرا رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There are fewer frogs than lily pad.
[ترجمه گوگل]تعداد قورباغه ها کمتر از پد لیلی است
[ترجمه ترگمان] قورباغه کمتری از \"لی لی پد\" وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From artist-made grottos to lily pad ponds to staggering waterfront views, here are nine outdoor spaces that will redefine the yard.
[ترجمه گوگل]از غارهای ساخته‌شده توسط هنرمندان گرفته تا حوضچه‌های گل سوسن گرفته تا مناظر خیره‌کننده کنار آب، در اینجا نه فضای بیرونی وجود دارد که حیاط را دوباره تعریف می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در اینجا نه فضای باز در فضای باز وجود دارد که حیاط را دوباره تعریف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Charley hopped onto a lily pad. He looked at himself in the water.
[ترجمه گوگل]چارلی روی پد لیلی پرید توی آب به خودش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]چارلی پرید روی صندلی لی لی به خودش داخل آب نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When Charley saw Wanda he jumped onto a lily pad. "Hi," he cried.
[ترجمه گوگل]وقتی چارلی واندا را دید، روی یک لایی زنبق پرید "سلام" او گریه کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که چارلی را دید، به روی یک دسته گل سوسن جست و فریاد زد: \"سلام\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I recognized one species that I had seen commonly on lily pads in the summer.
[ترجمه گوگل]من یک گونه را شناختم که معمولاً در تابستان روی پدهای زنبق دیده بودم
[ترجمه ترگمان]من یکی از گونه های او را شناختم که معمولا روی pads در تابستان دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A beetle spied Thumbelina, thought that she was pretty, and lifted her off the lily pad.
[ترجمه گوگل]یک سوسک بند انگشتی را جاسوسی کرد، فکر کرد که او زیباست و او را از روی بالشتک بلند کرد
[ترجمه ترگمان]یک سوسک چشمش به Thumbelina افتاد و فکر کرد که او خوشگل است و او را از روی صندلی لی لی بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To prevent Thumbelina from escaping, he placed her on a lily pad in the middle of the lake.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از فرار Thumbelina، او را روی یک گل سوسن در وسط دریاچه قرار داد
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از فرار از Thumbelina، او را روی یک صندلی لی لی در وسط دریاچه گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We can make him a perfect pond with a lily pad.
[ترجمه گوگل]می‌توانیم با یک پد سوسن برای او یک حوض کامل بسازیم
[ترجمه ترگمان] میتونیم براش یه استخر کامل با یه کفش لی لی درست کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• floating leaf of a water lily

پیشنهاد کاربران

a floating leaf of a water lily
برگ شناور نیلوفر آبی
پایگاه یا پادگان پشتیبانی. پایگاه یا پادگانی که تنها محل استقرار، استراحت و تفریح نیروهای نظامی ( گاها به همراه خانواده های نیروهای نظامی ) و بعضا نگهداری تجهیزات نظامی می باشد.
نظامی
پایگاه یا پادگان پشتیبانی.
پایگاه یا پادگانی که تنها محل استقرار، استراحت و تفریح نیروهای نظامی ( گاها به همراه خانواده های نیروهای نظامی ) و بعضا نگهداری تجهیزات نظامی می باشد.

بپرس