look after

/ˈlʊkˈæftər//lʊkˈɑːftə/

معنی: مراقب بودن، مواظب بودن، توجه داشتن به
معانی دیگر: توجه کردن (از)، پرستاری کردن، پاییدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to take care of.
مترادف: care for, mind, take care of
متضاد: neglect
مشابه: attend, keep tabs on, minister to, sit, tend

جمله های نمونه

1. Get a relative to look after the children.
[ترجمه نسرین] از یک فامیل بخواهید از فرزندتان مراقبت کند.
|
[ترجمه مهشید] یکی از بستگان را برای مواظبت کردن از بچه ها پیدا کن ( بگیر )
|
[ترجمه گوگل]یکی از اقوام را برای مراقبت از کودکان بیاورید
[ترجمه ترگمان]یکی از بستگان دور از بچه ها را پیدا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He helps to look after his grandfather who is an invalid.
[ترجمه Mohammad.t] او در مراقبت کردن از پدر بزرگش کمک میکند
|
[ترجمه علیرضایگانه شناس] اوبه مراقبت کردن پدربزرگش که بیماراست کمک میکند
|
[ترجمه Mobi] او کسی است که در مراقبت کردن از پدربزرگش کمک میکند.
|
[ترجمه گوگل]او به مراقبت از پدربزرگش که معلول است کمک می کند
[ترجمه ترگمان]او به مراقبت از پدربزرگش که بیمار است کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I will look after her child when she is on a business trip.
[ترجمه نسرین] وقتی او به سفر کاری رفته است از فرزندش مراقبت خواهم کرد
|
[ترجمه A.A] وقتی که او در سفر کاری است من از بچه اش مراقبت میکنم
|
[ترجمه Cyrus] هنگامی که او در سفر کاری بسر میبرد، من از بچه اش مراقبت خواهم کرد
|
[ترجمه گوگل]وقتی در سفر کاری باشد از فرزندش مراقبت خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من وقتی که او در یک سفر کاری است، مواظب بچه اش خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is a tradition that the young look after the old in their family.
[ترجمه علیرضایگانه شناس] مراقبت کردن جوانها ازمسنها درخانواده اشان یک سنت است
|
[ترجمه گوگل]این یک سنت است که جوانان در خانواده خود مراقب پیران هستند
[ترجمه ترگمان]این یک سنت است که جوانان از خانواده خود مراقبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I couldn't look after him any more; the strain was too much for me.
[ترجمه گوگل]دیگر نمی توانستم از او مراقبت کنم فشار برای من خیلی زیاد بود
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توانستم از او مراقبت کنم؛ فشار زیادی برای من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I can't look after six children at my age - it's too much.
[ترجمه علیرضایگانه شناس] من نمیتوانم ازشش کودک مراقبت کنم این درسن من خیلی زیاداست
|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم در سن خودم از شش کودک مراقبت کنم - خیلی زیاد است
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم بعد از ۶ تا بچه تو سن خودم باشم - خیلی زیاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's not competent to look after young children.
[ترجمه گوگل]او صلاحیت مراقبت از کودکان خردسال را ندارد
[ترجمه ترگمان]او صلاحیت مراقبت از کودکان خردسال را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We look after the neighbours' cat while they're away.
[ترجمه گلی افجه ] تا زمانیکه همسایه از اینجا دور است ما از گربه آنها مراقبت می کنیم
|
[ترجمه گوگل]ما از گربه همسایه ها تا زمانی که دور هستند مراقبت می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال گربه همسایه هستیم در حالی که آن ها از اینجا دور می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I need someone dependable to look after the children while I'm at work.
[ترجمه گوگل]من به یک فرد قابل اعتماد نیاز دارم که در حین کار از بچه ها مراقبت کند
[ترجمه ترگمان]به یک نفر احتیاج دارم تا وقتی سر کار هستم مراقب بچه ها باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They wanted someone responsible to look after the place at night-time.
[ترجمه گوگل]آنها از شخصی مسئول می خواستند که در شب مراقب مکان باشد
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواستند که یک نفر مسئول آن مکان در شب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. fend for yourself to look after yourself without help from anyone else: His parents agreed to pay the rent for his apartment but otherwise left him to fend for himself.
[ترجمه گوگل]مراقب خودت باش بدون کمک کس دیگری: والدینش موافقت کردند که اجاره آپارتمان او را بپردازند اما در غیر این صورت او را به حال خود رها کردند
[ترجمه ترگمان]مراقب خود باشید که بدون کمک دیگران مراقب خود باشید: والدین او توافق کردند که اجاره آپارتمان او را پرداخت کنند، اما در غیر این صورت او را رها کردند تا از خود دفاع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Look after the milk on the stove. Don't let it bubble over.
[ترجمه گوگل]مراقب شیر روی اجاق باشید اجازه ندهید حباب شود
[ترجمه ترگمان]مراقب شیر روی اجاق باش نذار حبابی بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I made up an excuse about having to look after the kids.
[ترجمه گوگل]بهانه ای آوردم که باید مراقب بچه ها باشم
[ترجمه ترگمان]یه بهانه درست کردم که مراقب بچه ها باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Your car will last longer if you look after it.
[ترجمه س.مرادی] ماشین شما بیشتر عمر خواهدکرد اگر از آن مراقبت کنید
|
[ترجمه گوگل]اگر از آن مراقبت کنید ماشین شما بیشتر دوام می آورد
[ترجمه ترگمان]اگه دنبالش بگردی، ماشینت بیشتر طول می کشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مراقب بودن (فعل)
mind, look after, watch out

مواظب بودن (فعل)
tend, watch, look after

توجه داشتن به (فعل)
look after

انگلیسی به انگلیسی

• watch after, supervise over

پیشنهاد کاربران

to look after somebody
- به کسی رسیدن ( مراقبت کردن از کسی )
look after =to take care of, e. g. When I'm too old to look after myself, my children will look after me, I hope.
look after
مراقبت کردن - مواظبت کردن از کسی یا چیزی - توجه داشتن و پرستاری کردن از کسی
MEANING:
take care of - be responsible for - nurse
e. g.
Did you have electric treatment father?
Come and look after your father.
...
[مشاهده متن کامل]

Must go, there's an emergency. . .
I'm dying, let me sit down.
I'm thirty.
Do you want some water?
Water? No I prefer some hot tea.
Where can I find hot tea?
Hot tea? Here's some. I'll pour it for you.
Thanks, may God give it back to you.
برق بهت گذاشتن بابا؟
های بچه این بابات بگیر.
من کار دارم، زخمی اوردن باس برم. . .
دارم میمیرم، بذار همینجا بشینم.
تشنه مه.
برم آب بیارم؟
آب؟ نه. اگه یه چای داغ باشه بهتره.
چای داغ از کجا گیر بیارم؟
چای داغ؟ من چای داغ داغ دارم. الان برات میریزم.
دستت درد نکنه، قربون دستت، خیلی ممنون، خدا عوض ت بده.

look after: مراقب کردن
1. Look out پاییدن، مراقب بودن
Look out! There's a car coming.
مراقب باش! یه ماشین داره میاد
بپا ! یه ماشین داره میاد
2. Look up - جست و جوی اطلاعات یا مشورت با یک مرجع
Can you look up the definition of this word for me?
...
[مشاهده متن کامل]

میتونی تعریف این لغت رو برام جست و جو کنی
3. Look down on - نگاه بالا به پایین داشتن، حقیر دانستن، پایین تر از خود دانستن
Example: She looks down on people who don't have a college degree.
او افرادی را که مدرک دانشگاهی ندارند، پایین تر از خود میداند
4. Look forward to - مشتاقانه منتظر چیزی بودن
I'm looking forward to our vacation next month.
مشتاقانه منتظر تعطیلات ماه آینده مان هستم
5. Look after - مراقبت از کسی یا چیزی
Could you please look after my baby while I'm away?
لطفا میتونی طی مدتی که نیستم، از بچه ام مراقبت کنی؟
6. Look back on - به گذشته فکر کردن
As I look back on my youth, I realize how much I've grown.
وقتی به جوانی ام فکر میکنم، متوجه میشم که چقدر بزرگ شده ام.
7. Look into - به دقت تحقیق و بررسی کردن
Example: We need to look into the cause of the issue.
ما باید علت مسئله را به دقت مورد بررسی قرار بدیم
8. Look away - نگاه یا توجه خود را از چیزی دور کردن
Example: I couldn't bear to watch, so I looked away.
حوصله تماشا کردن رو نداشتم، لذا نگاهم رو به جای دیگه دوختم
9. Look for - دنبال چیزی یا کسی بودن
Example: I'm going to look for my keys, they must be somewhere in this room.
دنبال کلیدهام میگردم. باید یه جایی توی این اتاق باشه
10. Look through - نگاه یا بررسی اجمالی، گذرا و سرسری کردن
Example: I need to look through these documents to find your check.
باید این اسناد رو به صورت اجمالی بررسی کنم تا چک تو رو پیدا کنم
نکته: look out for و look after ظاهرا معنی یکسانی دارند، ولی کاربردشون متفاوته.
I will look after my little sister while our parents are away.
در مدتی که پدر و مادرم نیستند، من از خواهر کوچکم مراقبت میکنم
when you drive, you should always look out for pedestrians crossing the street.
موقع رانندگی، همیشه باید مراقب عابران پیاده که از عرض خیابان عبور میکنند، باشید.

brought up
معنی maturity میشه بلوغ ن نگهداری کردن🤨
To care sb or sth
look after درمورد مکان = تمیز کردن، نظافت کردن
look after = take care مواضبت کردن ، پرستاری کردن ( مراقب دیگران باشیم )
watch out مراقب بودن ( خودمون مراقبت باشیم )
Lookafter is synonym of take care
( نظر اولی اشتباه است به نظر امدن میشه seems , look like
نظرهای بعدی هم که بعضی نوشتند سرپرستی کردن یا سرپرستی و. . .
سرپرستی به انگلیسی میشه adopt )
take care
هوای هم را داشتن
( علاوه بر معانی ذکر شده ) زیر نظر گرفتن
مواظب بودن، مراقب بودن، نگه داری کردن
مراقبت کردن، مواظب بودن، نگهداری کردن
to look after somebody/something
=
take care of
مراقبت کردن. مواظبت کردن
مراقبت کردن
ROYA IOOK AFTER HER MORHER
رویا از مادرش مراقبت می کند.
سرپرستی کردن
مراقبت کردن ، مواظبت کردن
Synonym of take care

امروز میخوایم تفاوت بینLook after و Look at رو بررسی کنیم :
LOOK AT یعنی look at carefully; study mentally
به پارسی یعنی نگاه کردن، نگاه انداختن، چک و بررسی کردن
مثال :
? Can i have my phone میشه گوشیم رو بهم بدی؟
...
[مشاهده متن کامل]

? Did you look at my photos عکسامو دیدی؟
LOOK AFTER یعنی take care of someone or something
به پارسی یعنی مراقبت و مواظبت کردن از یک فرد یا یک چیز
مثال :
Please look after Calvin. We wasn't able to keep em
لطفاً از کلوین مراقبت کنید. ما نمیتونم نگهش داریم ( یا ما توانایی نگهداشتن او را نداشتیم )
You've got to look after your kin : باید هوای فامیلتو داشته باشی

یعنی مراقبت کردن از کسی یا چیزی
My mother is outside so i look after to my little brother
اینم مثالش
مراقبت مردن
مسئول جایی بودن
attention some on
مواضبت کردن
Take care of
مواظب باش
مواظب بودن
Take care of
توجه کردن ، مواظب و مراقب بودن
مراقبت کردن
My uncle made his wife promise to look after me like her own children
Jane Eyer , Charlotte Bronte
مراقبت کردن ، پرستاری کردن
دنبال کردن
رسیدگی کردن ، ،
مراقبت کردن
مواظبت کردن
مراقبت کردن
به نظر رسیدن

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٨)

بپرس