look through

/lʊk θru//lʊk θruː/

جمله های نمونه

1. Look through this window and you'll see a beautiful garden.
[ترجمه گوگل]از این پنجره نگاه کنید و باغ زیبایی را خواهید دید
[ترجمه ترگمان]از این پنجره نگاه کن و یک باغ زیبا می بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I walked, in a smile, please look through me.
[ترجمه گوگل]من با لبخند راه رفتم، لطفا از طریق من نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]با لبخندی به راه خود ادامه دادم، لطفا به من نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Look through the catalogue and find this picture.
[ترجمه گوگل]کاتالوگ را نگاه کنید و این عکس را پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]از کاتالوگ نگاه کن و این عکس رو پیدا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How did she look through his trick?
[ترجمه گوگل]او چگونه از طریق ترفند او نگاه کرد؟
[ترجمه ترگمان]چطور تونسته از حقه هاش نگاه کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I had a brief look through the report before the meeting.
[ترجمه گوگل]قبل از جلسه نگاهی کوتاه به گزارش داشتم
[ترجمه ترگمان]قبل از جلسه یک نگاهی به گزارش کوتاهی انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Could you look through this report when you have a spare moment?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این گزارش را در زمانی که فرصتی دارید نگاه کنید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی این گزارش رو وقتی یه لحظه اضافی داری بررسی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She had a good look through the files.
[ترجمه گوگل]او به خوبی به پرونده ها نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]اون یه نگاه خوب به پرونده ها انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But they'd had a thorough look through his life just to be sure and hit the jackpot entirely by chance.
[ترجمه گوگل]اما آنها نگاهی دقیق به زندگی او انداخته بودند تا مطمئن شوند و به طور کاملاً تصادفی به جکپات رسیدند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها فقط یک نگاه کامل از زندگیش داشتند که مطمئن شوند و به همه jackpot برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Trent would then look through the apartment door peephole.
[ترجمه گوگل]ترنت سپس از سوراخ درب آپارتمان نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]ترنت \"اونوقت از سوراخ در آپارتمان نگاه می کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I had to raise myself and look through the meshed window.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم خودم را بالا بیاورم و از پنجره مشبک نگاه کنم
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم خودم را بلند کنم و از پنجره meshed به بیرون نگاه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I always look through the peephole before I open the door for anyone.
[ترجمه گوگل]من همیشه قبل از اینکه در را برای کسی باز کنم از دریچه چشمی نگاه می کنم
[ترجمه ترگمان]من همیشه از سوراخ نگاه می کنم قبل از اینکه در را برای کسی باز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once in the comfort of her room she'd look through her guide again for likely possibilities(sentence dictionary), she decided.
[ترجمه گوگل]وقتی در اتاقش راحت بود، دوباره راهنمایش را برای احتمالات احتمالی (فرهنگ جملات) نگاه کرد، تصمیم گرفت
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که یک بار در آسایش اتاق او دوباره به دنبال احتمالات احتمالی (فرهنگ لغت)بگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I turned to look through the windows.
[ترجمه گوگل]برگشتم تا از پنجره ها نگاه کنم
[ترجمه ترگمان]چرخیدم تا از پنجره به بیرون نگاه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They marched past us to look through the house, sorting through whatever was left behind.
[ترجمه گوگل]آن‌ها از کنار ما گذشتند تا خانه را نگاه کنند و هر چه را که باقی مانده بود مرتب کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از ما رد شدند تا به داخل خانه نگاه کنند، هر چیزی را که پشت سر گذاشته بودند بررسی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Just look through the viewfinder to frame your subject and press the button.
[ترجمه گوگل]کافی است از منظره یاب نگاه کنید تا سوژه خود را قاب کنید و دکمه را فشار دهید
[ترجمه ترگمان]فقط از میان منظره یاب نگاه کنید تا سوژه خود را کادربندی کنید و دکمه را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• check; review, go over

پیشنهاد کاربران

Look through
Skim through
Flick through
هر سه اینا به معنای سرسری خوندن یا سرسری نگاه انداختن هست
سَرسَری خواندن=look through
سطحی خواندن
before Friday we should all look through the reading list
look through the lens
یعنی نگاه کردن از طریق عدسی
Look
She looked through the hotel advertisements until one of them caught her fancy
تبلیغ هتل ها رو نگاه می کرد/می گشت دنبال یه هتل ( از اینترنت یا مجلات و غیره واسه انتخابش ) تا که ییکی ازونا نظر/رضایت ش رو جلب کرد
ورنداز کردن؛ نگاه کردن به سرتاپای کسی یا چیزی ناآشنا، نگاه کردن به سرتاپای کسی که یا نمی شناسی یا تظاهر می کنی که نمی شناسی
گشتن ( میان )
نگاهی ( گذرا ) انداختن به
به دنبال چیزی گشتن در یک جای شلوغ ( مثلا بین انبوهی از کاغذ و یا در جیب لباس و . . . . )
تظاهر به ندیدن کسی کردن
نگاه اجمالی انداختن
اگر برای شخص بکار رود به معنای نادیده گرفتن است . . . look through someone
کسی را صدا میزنی ولی او جای دیگر را نگاه می کند و حواسش نیست
شفاف
وارسی و تجسس کردن چیزی ( کشو , میز , جیب و. . . )
دنبال چیزی در جایی خاص بودن
به طور سطحی خواندن

to read something quickly
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس