lyrical

/ˈlɪrɪkl̩//ˈlɪrɪkl̩/

معنی: بزمی، غزلی
معانی دیگر: پر شور و احساسات، پر حرارت و اشتیاق، واله وار، احساساتی، پر شور و شعف، شورانگیز، رجوع شود به: lyric، مناسب برای نواختن یا خواندن باچنگ، موسیقی یا شعربزمی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: lyrically (adv.), lyricalness (n.)
(1) تعریف: lyric.
مترادف: lyric
مشابه: cadenced, euphonious, expressive, melodic, poetic, rhythmic, subjective

- The second movement of the concerto is the most lyrical.
[ترجمه گوگل] موومان دوم کنسرتو غنایی ترین موومان است
[ترجمه ترگمان] دومین حرکت کنسرتو the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: showing sincere emotion and strong feeling.
مترادف: ardent, expressive, fervent, passionate
مشابه: burning, earnest, effusive, emotional, fervid, moving, sincere, subjective

- He expressed his love for her in lyrical poetry.
[ترجمه حسن کوشکستانی] عشقش را نسبت به او درشعری پرشور اظهار کرد
|
[ترجمه گوگل] او عشق خود را به او در شعر غنایی ابراز می کرد
[ترجمه ترگمان] عشق خود را نسبت به اشعار غنایی خود نسبت به او ابراز می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. she gave a lyrical account of her trip
او شرح پرشوری از مسافرت خود را ارائه داد.

2. He waxed lyrical about the variety of fish in the river.
[ترجمه گوگل]او در مورد تنوع ماهی در رودخانه غزلیاتی داشت
[ترجمه ترگمان]او در مورد انواع ماهی ها در رودخانه lyrical می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The novel is an intensely lyrical stream-of-consciousness about an Indian woman who leaves her family home to be married.
[ترجمه گوگل]این رمان یک جریان غنایی شدید در مورد یک زن هندی است که خانه خانواده خود را برای ازدواج ترک می کند
[ترجمه ترگمان]این رمان به شدت lyrical است - آگاهی درباره یک زن هندی که خانواده اش را ترک می کند تا ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Journalists wax lyrical about the band.
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاران در مورد گروه ترانه سرایی می کنند
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران در مورد باند شعر می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Lyrical Ballads" conveniently marks the beginning of nineteenth-century poetry.
[ترجمه گوگل]"تصنیف های غنایی" به راحتی آغاز شعر قرن نوزدهم را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]\"Ballads Lyrical\" به راحتی شروع شعر قرن نوزدهم را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She wrote an almost lyrical account of her childhood.
[ترجمه گوگل]او روایتی تقریباً غنایی از دوران کودکی خود نوشت
[ترجمه ترگمان]او شرحی بسیار شاعرانه از دوران کود کیش نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He waxed lyrical about the skills and commitment of his employees.
[ترجمه گوگل]او در مورد مهارت ها و تعهد کارمندانش غزلیاتی داشت
[ترجمه ترگمان]او در مورد مهارت ها و تعهد کارمندان خود پافشاری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I recall Rosie waxing lyrical about the flatness of his stomach.
[ترجمه گوگل]یادم می‌آید که رزی درباره صافی شکمش اپیلاسیون می‌کرد
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورم که روزی روزی بود که رزی را در معده اش سبک سنگین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This a lyrical work written with the authority and assuredness of an experienced writer.
[ترجمه گوگل]این اثری غنایی است که با اقتدار و اطمینان یک نویسنده مجرب نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]این یک اثر غنایی است که با قدرت و assuredness یک نویسنده با تجربه نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The book contains lyrical descriptions of the author's childhood.
[ترجمه گوگل]کتاب حاوی توصیفات غنایی از دوران کودکی نویسنده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل شرح lyrical از دوران کودکی نویسنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are some intensely lyrical passages in his first symphony.
[ترجمه گوگل]در اولین سمفونی او چند قطعه به شدت غنایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در نخستین سمفونی، یک قطعه شعر خیلی شاعرانه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He waxed lyrical on the food at the new restaurant.
[ترجمه گوگل]او روی غذای رستوران جدید اپیلاسیون کرد
[ترجمه ترگمان]او در رستوران جدید به شدت در غذا اثر می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She started to become/wax lyrical about health food.
[ترجمه گوگل]او شروع به تبدیل شدن به غزلیات در مورد غذای سالم کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع کرد به تبدیل شدن به موم در مورد غذاهای سالم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This juxtaposition of brutal reality and lyrical beauty runs through Park's stories.
[ترجمه گوگل]این کنار هم قرار گرفتن واقعیت بی رحمانه و زیبایی غنایی در داستان های پارک جریان دارد
[ترجمه ترگمان]این اتحاد با واقعیت وحشیانه و زیبایی lyrical از طریق داستان های پارک اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بزمی (صفت)
festive, lyrical

غزلی (صفت)
lyrical

انگلیسی به انگلیسی

• song-like, resembling a song in form and quality; creating lyric poetry; expressive, characterized by the expression of thoughts and sentiments; written to be sung; of a lyre
something that is lyrical is poetic, musical, and romantic.
to wax lyrical: see wax.

پیشنهاد کاربران

lyrical: غنایی، احساسی
آوازی
غِنایی
شاعرانه
رومانتیک
رؤیایی
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
تغزلی
پر شور و با احساس ،
با شور و شوق زیاد
با حرارت و پرجوش که در اون نشونه ای از تخیلات هم هست

بپرس