market value

/ˈmɑːrkətˈvæljuː//ˈmɑːkɪtˈvæljuː/

(ارزش هرچیز در بازار آزاد) ارزش بازاری، قیمت مناسب برای خریدار وفروشنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the value of a business, property, security, commodity, or piece of merchandise in terms of the estimated price for which it can be sold in a given market.

جمله های نمونه

1. He must sell the house for the current market value.
[ترجمه گوگل]او باید خانه را به ارزش فعلی بازار بفروشد
[ترجمه ترگمان]او باید خانه را برای ارزش بازار فعلی بفروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fair market value of the property shot up.
[ترجمه گوگل]ارزش بازار منصفانه ملک بالا رفت
[ترجمه ترگمان]ارزش بازار منصفانه مورد اصابت گلوله قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The indemnity only covers market value claims as at the date of exchange.
[ترجمه گوگل]غرامت فقط ادعاهای ارزش بازار را در تاریخ مبادله پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]این غرامت نه تنها مطالبات ارزش بازار را در تاریخ مبادله پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The company, whose stock market value has doubled over the past year, is currently valued at about £9700m.
[ترجمه گوگل]این شرکت که ارزش سهام آن در بازار سهام در سال گذشته دو برابر شده است، در حال حاضر حدود 9700 میلیون پوند ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت که ارزش بازار سهام آن ها در سال گذشته دو برابر شده است، در حال حاضر حدود ۹۷۰۰ میلیون پوند ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The market value of the combined enterprise will be about $ 80 billion.
[ترجمه گوگل]ارزش بازار شرکت ترکیبی حدود 80 میلیارد دلار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]ارزش بازاری این شرکت بالغ بر ۸۰ میلیارد دلار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If he chooses to come back, his market value will have soared.
[ترجمه گوگل]اگر او تصمیم به بازگشت داشته باشد، ارزش بازار او افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهد برگردد، ارزش بازاری او بالا خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When interest rates rise, the market value of zero coupon bonds fall more than regular bonds that pay interest periodically.
[ترجمه گوگل]هنگامی که نرخ بهره افزایش می یابد، ارزش بازار اوراق قرضه کوپن صفر بیشتر از اوراق قرضه معمولی که به صورت دوره ای بهره پرداخت می کنند، کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]وقتی نرخ بهره افزایش می یابد، ارزش بازار اوراق قرضه کوپن صفر بیشتر از اوراق قرضه معمولی است که به صورت دوره ای سود را پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The market value given in Fig. 2 is 5p.
[ترجمه گوگل]ارزش بازار ارائه شده در شکل 2 5p است
[ترجمه ترگمان]مقدار بازار داده شده در شکل ۲، ۵ p است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Data on the market value of autos and houses can be highly subjective.
[ترجمه گوگل]داده های مربوط به ارزش بازار خودروها و خانه ها می تواند بسیار ذهنی باشد
[ترجمه ترگمان]داده های مربوط به ارزش بازار خودروها و خانه ها می تواند بسیار ذهنی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Caradon was floated in July 1987 with a market value of £134m following a £61m management buyout from Reed in 198
[ترجمه گوگل]کارادون در جولای 1987 با ارزش بازار 134 میلیون پوند پس از خرید مدیریتی 61 میلیون پوندی از رید در سال 198 عرضه شد
[ترجمه ترگمان]Caradon در جولای ۱۹۸۷ با ارزش بازاری ۱۳۴ میلیون پوندی به دنبال خرید ۶۱ میلیون پوند از رید در ۱۹۸ همچنان شناور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The rent will be fixed at 18% of the market value of the property.
[ترجمه گوگل]اجاره بها 18 درصد ارزش بازار ملک تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]اجاره در ۱۸ % ارزش بازار دارایی ثابت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Unmodernised property can sell for up to 40 per cent of its modernised market value.
[ترجمه گوگل]ملک غیر مدرن می تواند تا 40 درصد از ارزش بازار مدرن خود را بفروشد
[ترجمه ترگمان]دارایی Unmodernised می تواند تا ۴۰ درصد از ارزش بازار مدرن خود را به فروش برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The property cost a lot more when they bought it than its current market value.
[ترجمه گوگل]این ملک هنگام خرید بسیار بیشتر از ارزش بازار فعلی آن هزینه داشت
[ترجمه ترگمان]این ویژگی بسیار بیشتر از ارزش بازار فعلی آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After the Milford move, BorsodChem quickly shed one third of its market value.
[ترجمه گوگل]پس از انتقال میلفورد، BorsodChem به سرعت یک سوم از ارزش بازار خود را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]پس از حرکت Milford، BorsodChem به سرعت یک سوم ارزش بازاری خود را می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] ارزش بازار
[صنعت] ارزش بازاری - بالاترین قیمت مورد توافق فروشنده و خریدار در یک بازار آزاد.
[حقوق] ارزش بازار
[ریاضیات] قیمت بازار، ارزش بازاری

انگلیسی به انگلیسی

• price determined by market forces, price determined by supply and demand

پیشنهاد کاربران

بپرس