metronome

/ˈmetrənoʊm//ˈmetrənəʊm/

معنی: میزانه شمار
معانی دیگر: (فیزیک - موسیقی) مترونوم، اسبابی که برای تعیین زمان دقیق مخصوصا در موسیقی بکار میرود

جمله های نمونه

1. Doktor wagged a metronome finger at me.
[ترجمه گوگل]دکتر با انگشت مترونوم به سمتم تکان داد
[ترجمه ترگمان]doktor یک metronome را به سمت من تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Like a metronome, every five seconds the submersible generates an acoustic tracking pulse at 1 kilohertz.
[ترجمه گوگل]مانند یک مترونوم، هر پنج ثانیه این شناور یک پالس ردیابی صوتی با سرعت 1 کیلوهرتز تولید می کند
[ترجمه ترگمان]مانند یک metronome، هر پنج ثانیه در درون غوطه ور، یک آهنگ ردیابی صوتی در ۱ kilohertz ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Other features of the disc include a built-in metronome that permits players to measure and pace the speed of their playing.
[ترجمه گوگل]از دیگر ویژگی‌های دیسک می‌توان به مترونوم داخلی اشاره کرد که به بازیکنان اجازه می‌دهد تا سرعت بازی خود را اندازه‌گیری و سرعت دهند
[ترجمه ترگمان]ویژگی های دیگر این دیسک شامل یک metronome توکار است که به بازیکنان اجازه اندازه گیری و سرعت بازی آن ها را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One can argue with Czerny's and Hummel's metronome markings, but on no grounds can they be dismissed as irrational.
[ترجمه گوگل]می‌توان با علامت‌های مترونوم Czerny و Hummel بحث کرد، اما به هیچ عنوان نمی‌توان آنها را غیرمنطقی رد کرد
[ترجمه ترگمان]یکی می تواند با Czerny s و هومل جر و بحث کند، اما هیچ دلیلی ندارد که آن ها به عنوان غیر منطقی رد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A stoical metronome, she moves only to brush a hand across her brow from time to time.
[ترجمه گوگل]او که یک مترونوم رواقی است، فقط برای اینکه هر از گاهی دستی را روی ابروی خود بکشد حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]metronome stoical، فقط با یک دست حرکت می کند و گاه گاهی یک دستش را روی پیشانی اش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But, with the metronome quality of these rulings, one or the other is always out of favor.
[ترجمه گوگل]اما، با کیفیت مترونوم این احکام، یکی یا دیگری همیشه مورد توجه قرار نمی گیرد
[ترجمه ترگمان]اما با توجه به کیفیت metronome این احکام، یکی یا دیگری همیشه مورد توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Electric guitar, bass guitar, digital tuner and metronome, guitar accessories and pads, miniature.
[ترجمه گوگل]گیتار الکتریک، گیتار بیس، تیونر و مترونوم دیجیتال، لوازم جانبی و پد گیتار، مینیاتور
[ترجمه ترگمان]گیتار الکتریک، گیتار بیس، tuner دیجیتال و metronome، لوازم جانبی گیتار و پدهای بسیار کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Set your metronome at around 50 beats per minute, where each beat is a quarter note. This is a legato exercise, intended to develop sensitivity between the tip of the tongue and the tip of the reed.
[ترجمه گوگل]مترونوم خود را روی حدود 50 ضربه در دقیقه تنظیم کنید که هر ضرب یک چهارم نت است این یک تمرین لگاتو است که برای ایجاد حساسیت بین نوک زبان و نوک نی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]ضربان قلب خود را در حدود ۵۰ بار در دقیقه تنظیم کنید، که در آن هر تپش یک چهارم یک یادداشت است این یک تمرین legato است که برای ایجاد حساسیت بین نوک زبان و نوک عصای نی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do not play with a metronome to increase speed.
[ترجمه گوگل]برای افزایش سرعت با مترونوم بازی نکنید
[ترجمه ترگمان]با یک metronome بازی نکنید تا سرعت را افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The City of Metronome is a unique third person adventure game where sound is your weapon.
[ترجمه گوگل]شهر مترونوم یک بازی سوم شخص ماجراجویی منحصر به فرد است که صدا سلاح شماست
[ترجمه ترگمان]شهر metronome یک بازی ماجراجویی فردی منحصر به فرد است که در آن صدای شما به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Allegro according to the metronome can be 116–16
[ترجمه گوگل]آلگرو با توجه به مترونوم می تواند 116-16 باشد
[ترجمه ترگمان]Allegro مطابق با the می تواند ۱۱۶ - ۱۱۶ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The metronome vibrated the beat.
[ترجمه گوگل]مترونوم ضربان را به لرزه درآورد
[ترجمه ترگمان]کیلومتر شمار ها به لرزه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The rhythm of the camp is constant, a ticking metronome.
[ترجمه گوگل]ریتم اردو ثابت است، یک مترونوم تیک تاک
[ترجمه ترگمان]آهنگ اردوگاه ثابت و تیک تاک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They went back to their dressing-room in a hurry as soon as the act was over, and Arthur started a metronome.
[ترجمه گوگل]به محض تمام شدن عمل، آنها با عجله به رختکن خود بازگشتند و آرتور مترونوم را راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه نمایش تمام شد، با عجله به اتاق خوابشان رفتند و ارتور a را شروع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He repeated it thousands of times, like a haywire metronome that had lost its beat.
[ترجمه گوگل]او آن را هزاران بار تکرار کرد، مانند مترونومی که ضربان خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]هزاران بار آن را تکرار کرد، مثل metronome haywire که شکست را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میزانه شمار (اسم)
metronome

تخصصی

[سینما] مترونوم

انگلیسی به انگلیسی

• mechanical or electrical device that keeps rhythm by making regulated clicking noises, device used to keep the beat while playing a musical instrument (music)
a metronome is a device which is used by people playing music to indicate the speed of a piece of music. it has an arm which swings from side to side making a clicking sound, and which can be adjusted to make the sound at different speeds.

پیشنهاد کاربران

میزانه شمار
ضرباهنگ ساز
metronome ( موسیقی )
واژه مصوب: تندانما
تعریف: وسیله‏ای برای نشان دادن تندای آثار موسیقایی

بپرس