microphone

/ˈmaɪkrəˌfoʊn//ˈmaɪkrəfəʊn/

معنی: بلند گو، میکروفن
معانی دیگر: صدابر، بابلند گو صحبت کردن

جمله های نمونه

1. a microphone boom
دسته ی میکروفن

2. dynamic microphone
میکروفن دینامیک (قوی)

3. the speaker stood on the platform and adjusted the microphone
سخنران در جایگاه ایستاد و میکروفن را تنظیم کرد.

4. Hold the microphone in a firm grip and keep it still.
[ترجمه گوگل]میکروفون را محکم در دست بگیرید و ثابت نگه دارید
[ترجمه ترگمان]میکروفون را محکم در دست محکم بگیرید و نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. John Peel is back behind the microphone for a new series.
[ترجمه گوگل]جان پیل برای سریال جدید پشت میکروفون بازگشته است
[ترجمه ترگمان]جان پیل برای یک سری جدید پشت میکروفون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The interviewer asked her to speak into/use the microphone.
[ترجمه گوگل]مصاحبه کننده از او خواست که با میکروفون صحبت کند/از آن استفاده کند
[ترجمه ترگمان]مصاحبه کننده از او خواست تا با او صحبت کند \/ از میکروفون استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The microphone converts acoustic waves to electrical signals for transmission.
[ترجمه گوگل]میکروفون امواج صوتی را برای انتقال به سیگنال های الکتریکی تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]میکروفون امواج صوتی را به سیگنال های الکتریکی برای انتقال تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We need a microphone so that people in the back can hear us.
[ترجمه گوگل]ما به یک میکروفون نیاز داریم تا افراد پشتی بتوانند صدای ما را بشنوند
[ترجمه ترگمان]ما به یک میکروفون نیاز داریم تا مردم پشت سرمان صدای ما را بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She spoke confidently into the microphone.
[ترجمه گوگل]او با اعتماد به نفس در میکروفون صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او بااعتماد به نفس در میکروفون حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The lead singer was prancing around with the microphone.
[ترجمه گوگل]خواننده اصلی با میکروفون مشغول شوخی بود
[ترجمه ترگمان]خواننده پیشرو در حالی که میکروفون را باز می کرد، در حال دویدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The microphone converts acoustic waves to electrical singals for transmission.
[ترجمه گوگل]میکروفون امواج صوتی را برای انتقال به سینگال های الکتریکی تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]میکروفون امواج صوتی را به singals الکتریکی برای انتقال تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My laptop has a built-in microphone.
[ترجمه گوگل]لپ تاپ من یک میکروفون داخلی دارد
[ترجمه ترگمان]لپ تاپ من دارای یک میکروفون توکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All you need is a microphone, and you're in business.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که نیاز دارید یک میکروفون است و در تجارت هستید
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که نیاز داری یه میکروفون هست و توی کار هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her microphone was forever getting caught on her clothes.
[ترجمه گوگل]میکروفون او برای همیشه روی لباس هایش گیر می کرد
[ترجمه ترگمان]میکروفون تا ابد روی لباسش گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This type of microphone is suitable for general use.
[ترجمه گوگل]این نوع میکروفون برای استفاده عمومی مناسب است
[ترجمه ترگمان]این نوع میکروفون برای استفاده عمومی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. They started handing the microphone out round the girls at the front.
[ترجمه گوگل]آنها شروع کردند به دادن میکروفون به دور دختران جلو
[ترجمه ترگمان]شروع به پخش کردن میکروفون دور و اطراف دخترها در جلو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بلند گو (اسم)
amplifier, loudspeaker, megaphone, microphone

میکروفن (اسم)
microphone

تخصصی

[سینما] میکروفن
[کامپیوتر] میکروفن .
[برق و الکترونیک] میکروفون

انگلیسی به انگلیسی

• device which converts sound waves into electronic signals for recording and amplification or broadcast.
a microphone is a device that is used to make sounds louder or to record them on a tape recorder.

پیشنهاد کاربران

microphone ( n ) ( maɪkrəˌfoʊn ) ( informal mic, mike ) e. g. to speak into the microphone. Their remarks were picked up by the hidden microphones.
microphone
microphone ( fr. ) ( عمومی )
واژه مصوب: صدابَر
تعریف: وسیله‏ای که امواج صوتی را به جریان های الکتریکی تبدیل کند و برای انتقال یا تقویت صدا به کار رود
Some thing you hold in front of your mouth to make your voice louder.

میکروفون

بپرس