midstream

/ˈmɪdˌstrim//ˌmɪdˈstriːm/

در میان رودخانه (یا هر چیز جاری)، میان، رودخانه، وسط نهر

جمله های نمونه

1. Their boat had capsized in midstream.
[ترجمه گوگل]قایق آنها در وسط رودخانه واژگون شده بود
[ترجمه ترگمان]قایق آن ها در وسط رودخانه واژگون شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They had to drop the experiment in midstream.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور شدند آزمایش را در میانه جریان کنار بگذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند آزمایش را در وسط رودخانه رها کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't change horses in midstream.
[ترجمه امیر ختایی] نظر خود را عوض نکنید ( تغییر ندهید ) ؛ بر علیه کاندیدای انتخاباتی رای ندهید
|
[ترجمه گوگل]در وسط جریان اسب ها را عوض نکنید
[ترجمه ترگمان]اسب ها را در وسط رودخانه عوض نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was cut off in midstream.
[ترجمه گوگل]من در وسط جریان قطع شده بودم
[ترجمه ترگمان]وسط رودخانه کوتاه آمده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some of them got caught midstream by the tide.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها در وسط جریان جزر و مد گرفتار شدند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها وسط رودخانه لنگر انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their conversation was interrupted in midstream by the baby crying.
[ترجمه گوگل]گفتگوی آنها در وسط جریان با گریه نوزاد قطع شد
[ترجمه ترگمان]صدای گریه بچه در وسط رودخانه قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The speaker stopped in midstream, coughed, then started up again.
[ترجمه گوگل]بلندگو در وسط جریان ایستاد، سرفه کرد، سپس دوباره بلند شد
[ترجمه ترگمان]سخنران در وسط رودخانه ایستاد و سرفه کرد و دوباره شروع به بالا رفتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The boat drifted out into midstream.
[ترجمه گوگل]قایق به سمت وسط جریان حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]قایق به وسط رودخانه حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The boat had anchored in midstream.
[ترجمه گوگل]قایق در وسط جریان لنگر انداخته بود
[ترجمه ترگمان]قایق در وسط رودخانه لنگر انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She interrupted him in midstream to ask a question.
[ترجمه گوگل]او در وسط جریان صحبت او را قطع کرد تا سوالی بپرسد
[ترجمه ترگمان]وسط راه حرف او را قطع کرد تا سوال بپرسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They slowly paddled the boat into midstream.
[ترجمه گوگل]آنها به آرامی قایق را به سمت وسط جریان حرکت دادند
[ترجمه ترگمان]به آرامی قایق را به وسط رودخانه راندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He interrupted the official in midstream .
[ترجمه گوگل]او حرف رسمی را در میانه جریان قطع کرد
[ترجمه ترگمان]او در وسط کار این مقام را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The boat pulled out into midstream.
[ترجمه گوگل]قایق به سمت وسط جریان خارج شد
[ترجمه ترگمان]قایق به وسط رودخانه کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And finally in midstream, his nose.
[ترجمه گوگل]و در نهایت در وسط جریان، بینی او
[ترجمه ترگمان]و بالاخره وسط رودخانه، دماغش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• middle of a stream or current
someone or something that is in midstream is in the middle of a river, where the current is strongest.
if someone who has been speaking for a while stops or pauses in midstream, they stop speaking, often before continuing.

پیشنهاد کاربران

میانه کار یا جریان
میان دستی
فعالیتهایی که در میانه زنجیره ارزش قرار میگیرند.
مثلا در نفت و گاز فعالیتهایی که در بین امور بالادستی و پایین دستی قرار میگیرند مثل امور حمل و نقل و خطوط لوله.

بپرس